گپی با پدر سریالهای ایرانی
محمد عمرانی گفت:"متاسفانه در حال حاضر برخي از كارگردانان به خودشان زحمت نمي‌دهند كه خطر كنند و نقش‌هاي مختلف را به يك بازيگر بدهند. وقتي بازيگري در نقشي خوب ظاهر شود به خاطر پيشنهادهايي كه به او مي‌شود تا مدت‌ها مجبور است همان نقش را در سريال‌هاي متفاوت تكرار كند."
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران:
محمد عمراني بازيگر تلويزيون و راديو است. وي تاكنون در مجموعه‌هايي همچون اولين شب آرامش، جراحت، خانه دوستي، دو طفل مسلم، دفترخانه شماره 13 و تكيه بر باد بازي كرده است. عمراني در حال حاضر سريال هاي «عمليات 125»، «راستش را بگو» و «شايد براي شما هم اتفاق بيفتد» را در حال پخش از تلويزيون دارد. با او به گفت‌وگو نشستيم تا درباره نقش‌هايش در اين دو سريال صحبت كنيم...
آقاي عمراني! در حال حاضر با سريال‌هاي «راستش را بگو»، «عمليات 125» و «شايد براي شما هم اتفاق بيفتد» در تلويزيون حضور داريد. اتفاقا در هر سه سريال نقش پدر را بازي كرده‌ايد...
متاسفانه در حال حاضر برخي از كارگردانان و تهيه‌كنندگان تلويزيوني به خودشان زحمت نمي‌دهند كه خطر كنند و نقش‌هاي مختلف را به يك بازيگر بدهند. وقتي بازيگري در نقشي خوب ظاهر شود به خاطر پيشنهادهايي كه به او مي‌شود تا مدت‌ها مجبور است همان نقش را در سريال‌هاي متفاوت تكرار كند.
البته شايد بخشي از اين تقصير هم به نويسندگان برگردد. چون برخي از درام‌نويسان آثار نمايشي سوژه‌هايي را كه در ساير سريال‌ها تكرار شده در سريال خود تكرار مي‌كنند.
اما بازيگر هم مي‌تواند زيربار نقش‌هاي تكراري نرود...
يعني بيكار بماند؟ ببينيد وقتي قصه خوب نوشته نمي‌شود و خلاقيتي در آن نباشد، به تبع آن كارگردان، كار خوب و نويي ارائه نميکند و بازيگر هم توان ارائه هيچ‌گونه خلاقيتي ندارد. با اين اوضاع كه پيش مي‌رود، مي‌ترسم از چند وقت ديگر پشت‌سر هم نقش پدربزرگ‌ها را بازي كنم.
اما گاهي اوقات حتي با پذيرش يك نقش ثابت نيز مي‌توان به نوعي در جنس بازي تفاوت ايجاد كرد...
خب مسلما اين كار را مي‌كنم. گاهي يك پدر عصبي هستم گاهي خلافكار و گاهي هم مهربان.
اين تفاوت‌ها كه مي‌گوييد به تفاوت نقش‌ها در متن برمي‌گردد. شما به عنوان بازيگر چه تدابيري براي برون‌رفت از تكرار يك نقش كليشه‌اي داريد؟
البته كه بيشتر ظرفيت يك نقش به تفاوت‌هاي درون متني و ويژگي‌هاي شخصيتي آن برمي‌گردد. كار من به عنوان بازيگر اين است كه با توجه به محدوده اختياراتم در پيدا كردن مابه‌ازا‌هاي بيروني و شناخت كامل نقشي كه بازي مي‌كنم، تلاش كنم. سعي مي‌كنم با ارتباط برقرار كردن با مختصات و ويژگي‌هاي نقشي كه بازي مي‌كنم تا حد امكان بازي متفاوتي ارائه کنم.
شما در سريال «تكيه بر باد» نقش يك روحاني را بازي كرديد. در جايي گفتيد به شخصيت روحاني آن‌طور كه در ذهن من بود، پرداخته نشد. از اين حرف چه منظوري داشتيد؟
آن زمان طبق توافقي كه با كارگردان و نويسنده داشتيم قرار بود روحاني، نقش تاثيرگذار و پررنگي داشته باشد. البته منظور من كميت حضور در صحنه‌ها نيست بلكه كيفيت تاثيرگذاري در روند داستان مدنظرم است.
شما در سريال «راستش را بگو» نيز در نقش پدر ظاهر شديد. خودتان راجع به اين سريال چه فكري مي‌كنيد؟ آيا شخصيت شما هم به تبع بقيه شخصيت‌هاي سريال دچار شعارزدگي شده است؟
اتفاقا من اصلا اين انتقاد شما را قبول ندارم. اين اولين بار است كه يك سريال مسائل فرهنگي و اخلاقي را اين‌قدر خوب به بيننده منتقل مي‌كند.
بيشتر كارهاي ما كه به مسائل اخلاقي مي‌پردازد سراغ يكسري مباحث ثقيل و فلسفي مي‌روند كه باعث مي‌شود مردم را دچار سردرگمي كنند. تلويزيون مخاطب عام دارد و مسائل سنگين و ثقيل نمي‌تواند اين مخاطب را جذب كند. اما مهم‌ترين ويژگي «راستش را بگو» اين است كه اگر هم به سراغ اين مفاهيم رفته است، اما آنها را بسادگي روايت مي‌كند.
اما من فكر مي‌كنم سريال به سمت شعارزدگي سوق پيدا كرده و فارغ از محتواي اين سريال نحوه پرداخت و روايت آن شعاري است و بازي‌ها اغراق شده است. «راستش را بگو» از جنس زندگي طبيعي نيست. انگار كه يك آرمانشهر ترسيم شده و شخصيت‌ها واقعي نيستند...
نه، اصلا اين‌طور نيست. اتفاقا موقعيت‌ها خيلي ساده چيده شده‌اند و مفاهيم در قالبي روان و ساده بيان شده است. كساني كه به اين سريال انتقاد مي‌كنند خودشان همان مشكلات را دارند و از صراحت لحن و رويارويي با حقيقت ناراحت شده‌اند.
به همين دليل درباره سريال موضع گرفته‌اند. اصلا فرض كنيم كه در اين سريال آرمانشهر خلق شده، مگر چه عيبي دارد؟ ما مي‌خواستيم بگوييم كه شهر آرماني و بي‌عيب همين است كه در اين سريال نشان داده مي‌شود و ما بايد به آن برسيم.
مشكل اينجاست كه يك اثر اگر تا حد زيادي شعارزده شود، ديگر نمي‌تواند تاثيرگذار باشد...
من با گفته شما موافق نيستم. سريال «راستش را بگو» ساختار جديدي به تلويزيون آورده است. هر كار تازه‌اي در تلويزيون ابتدا با مخالفت مواجه مي‌شود، اما بعد‌ها اثر خودش را مي‌گذارد و مطمئن باشيد چند وقت ديگر شما هم مي‌فهميد كه اين سريال چقدر اثرگذار و قوي است...
شما در سري سوم مجموعه تلويزيوني عمليات 125 هم بازی کرده اید ...
در اين مجموعه نقش پدر يكي از جوانان آتش نشان را بازي كردم. او به دليل خطرات شغل آتش نشاني مخالف حرفه پسرش است، اما بعد از مدتي كه علاقه فرزندش را مي بيند و متوجه مي شود كه چگونه با علاقه جان مردم را در سوانح نجات مي دهد، با كار او موافقت مي كند.
نظرتان درباره کارگردانی این سریال چیست ؟
بخش هايي كه من در اين مجموعه حضور داشتم، به كارگرداني مسعود آب پرور تصويربرداري شد. او از كارگرداناني محسوب مي شود كه كارنامه درخشاني دارد و مي داند از بازيگرش چه مي خواهد. سري دوم اين مجموعه را با محمدرضا آهنج كار كرده بودم كه او هم جزو كارگردانان توانمند محسوب مي شود.
محمد عمراني بازيگر تلويزيون و راديو است. وي تاكنون در مجموعه‌هايي همچون اولين شب آرامش، جراحت، خانه دوستي، دو طفل مسلم، دفترخانه شماره 13 و تكيه بر باد بازي كرده است. عمراني در حال حاضر سريال هاي «عمليات 125»، «راستش را بگو» و «شايد براي شما هم اتفاق بيفتد» را در حال پخش از تلويزيون دارد. با او به گفت‌وگو نشستيم تا درباره نقش‌هايش در اين دو سريال صحبت كنيم...
آقاي عمراني! در حال حاضر با سريال‌هاي «راستش را بگو»، «عمليات 125» و «شايد براي شما هم اتفاق بيفتد» در تلويزيون حضور داريد. اتفاقا در هر سه سريال نقش پدر را بازي كرده‌ايد...
متاسفانه در حال حاضر برخي از كارگردانان و تهيه‌كنندگان تلويزيوني به خودشان زحمت نمي‌دهند كه خطر كنند و نقش‌هاي مختلف را به يك بازيگر بدهند. وقتي بازيگري در نقشي خوب ظاهر شود به خاطر پيشنهادهايي كه به او مي‌شود تا مدت‌ها مجبور است همان نقش را در سريال‌هاي متفاوت تكرار كند.
البته شايد بخشي از اين تقصير هم به نويسندگان برگردد. چون برخي از درام‌نويسان آثار نمايشي سوژه‌هايي را كه در ساير سريال‌ها تكرار شده در سريال خود تكرار مي‌كنند.
اما بازيگر هم مي‌تواند زيربار نقش‌هاي تكراري نرود...
يعني بيكار بماند؟ ببينيد وقتي قصه خوب نوشته نمي‌شود و خلاقيتي در آن نباشد، به تبع آن كارگردان، كار خوب و نويي ارائه نميکند و بازيگر هم توان ارائه هيچ‌گونه خلاقيتي ندارد. با اين اوضاع كه پيش مي‌رود، مي‌ترسم از چند وقت ديگر پشت‌سر هم نقش پدربزرگ‌ها را بازي كنم.
اما گاهي اوقات حتي با پذيرش يك نقش ثابت نيز مي‌توان به نوعي در جنس بازي تفاوت ايجاد كرد...
خب مسلما اين كار را مي‌كنم. گاهي يك پدر عصبي هستم گاهي خلافكار و گاهي هم مهربان.
اين تفاوت‌ها كه مي‌گوييد به تفاوت نقش‌ها در متن برمي‌گردد. شما به عنوان بازيگر چه تدابيري براي برون‌رفت از تكرار يك نقش كليشه‌اي داريد؟
البته كه بيشتر ظرفيت يك نقش به تفاوت‌هاي درون متني و ويژگي‌هاي شخصيتي آن برمي‌گردد. كار من به عنوان بازيگر اين است كه با توجه به محدوده اختياراتم در پيدا كردن مابه‌ازا‌هاي بيروني و شناخت كامل نقشي كه بازي مي‌كنم، تلاش كنم. سعي مي‌كنم با ارتباط برقرار كردن با مختصات و ويژگي‌هاي نقشي كه بازي مي‌كنم تا حد امكان بازي متفاوتي ارائه کنم.
شما در سريال «تكيه بر باد» نقش يك روحاني را بازي كرديد. در جايي گفتيد به شخصيت روحاني آن‌طور كه در ذهن من بود، پرداخته نشد. از اين حرف چه منظوري داشتيد؟
آن زمان طبق توافقي كه با كارگردان و نويسنده داشتيم قرار بود روحاني، نقش تاثيرگذار و پررنگي داشته باشد. البته منظور من كميت حضور در صحنه‌ها نيست بلكه كيفيت تاثيرگذاري در روند داستان مدنظرم است.
شما در سريال «راستش را بگو» نيز در نقش پدر ظاهر شديد. خودتان راجع به اين سريال چه فكري مي‌كنيد؟ آيا شخصيت شما هم به تبع بقيه شخصيت‌هاي سريال دچار شعارزدگي شده است؟
اتفاقا من اصلا اين انتقاد شما را قبول ندارم. اين اولين بار است كه يك سريال مسائل فرهنگي و اخلاقي را اين‌قدر خوب به بيننده منتقل مي‌كند.
بيشتر كارهاي ما كه به مسائل اخلاقي مي‌پردازد سراغ يكسري مباحث ثقيل و فلسفي مي‌روند كه باعث مي‌شود مردم را دچار سردرگمي كنند. تلويزيون مخاطب عام دارد و مسائل سنگين و ثقيل نمي‌تواند اين مخاطب را جذب كند. اما مهم‌ترين ويژگي «راستش را بگو» اين است كه اگر هم به سراغ اين مفاهيم رفته است، اما آنها را بسادگي روايت مي‌كند.
اما من فكر مي‌كنم سريال به سمت شعارزدگي سوق پيدا كرده و فارغ از محتواي اين سريال نحوه پرداخت و روايت آن شعاري است و بازي‌ها اغراق شده است. «راستش را بگو» از جنس زندگي طبيعي نيست. انگار كه يك آرمانشهر ترسيم شده و شخصيت‌ها واقعي نيستند...
نه، اصلا اين‌طور نيست. اتفاقا موقعيت‌ها خيلي ساده چيده شده‌اند و مفاهيم در قالبي روان و ساده بيان شده است. كساني كه به اين سريال انتقاد مي‌كنند خودشان همان مشكلات را دارند و از صراحت لحن و رويارويي با حقيقت ناراحت شده‌اند.
به همين دليل درباره سريال موضع گرفته‌اند. اصلا فرض كنيم كه در اين سريال آرمانشهر خلق شده، مگر چه عيبي دارد؟ ما مي‌خواستيم بگوييم كه شهر آرماني و بي‌عيب همين است كه در اين سريال نشان داده مي‌شود و ما بايد به آن برسيم.
مشكل اينجاست كه يك اثر اگر تا حد زيادي شعارزده شود، ديگر نمي‌تواند تاثيرگذار باشد...
من با گفته شما موافق نيستم. سريال «راستش را بگو» ساختار جديدي به تلويزيون آورده است. هر كار تازه‌اي در تلويزيون ابتدا با مخالفت مواجه مي‌شود، اما بعد‌ها اثر خودش را مي‌گذارد و مطمئن باشيد چند وقت ديگر شما هم مي‌فهميد كه اين سريال چقدر اثرگذار و قوي است...
شما در سري سوم مجموعه تلويزيوني عمليات 125 هم بازی کرده اید ...
در اين مجموعه نقش پدر يكي از جوانان آتش نشان را بازي كردم. او به دليل خطرات شغل آتش نشاني مخالف حرفه پسرش است، اما بعد از مدتي كه علاقه فرزندش را مي بيند و متوجه مي شود كه چگونه با علاقه جان مردم را در سوانح نجات مي دهد، با كار او موافقت مي كند.
نظرتان درباره کارگردانی این سریال چیست ؟
بخش هايي كه من در اين مجموعه حضور داشتم، به كارگرداني مسعود آب پرور تصويربرداري شد. او از كارگرداناني محسوب مي شود كه كارنامه درخشاني دارد و مي داند از بازيگرش چه مي خواهد. سري دوم اين مجموعه را با محمدرضا آهنج كار كرده بودم كه او هم جزو كارگردانان توانمند محسوب مي شود.
