شاید خیلی از شما با تاکسی های نارنجی تهران خاطره های زیادی داشته باشید. پیکان که اساساً از یک الگوی انگلیسی در سال 1346 شمسی توسط کمپانی ایران ناسیونال سابق تولید شد، برای سه دهه برای خود برو بیا و ابهتی داشت.

شاید خیلی از شما با تاکسی های نارنجی تهران خاطره های زیادی داشته باشید. پیکان که اساساً از یک الگوی انگلیسی در سال 1346 شمسی توسط کمپانی ایران ناسیونال سابق تولید شد، برای سه دهه برای خود برو بیا و ابهتی داشت.

پیکان که در طی سالهای تولید خود چندین بار تغییرات جزئی کرد، اما این تغییرات چیزی از محبوبیت آن نزد ایرانیان نکاست و تاکسی تهران، که با رنگ نارنجی خیلی جذاب و سقف سفید یخچالی چون طاووس مست در خیابانهای تهران می خرامید، هنوز هم برای خود طرفدارانی دارد. 

در میان طرفداران تاکسی نارنجی تهران البته شاید خوش ذوق ترین آنها یک ایرانی مقیم لندن است بنام مسعود نیلی که به گفته خود از عنفوان جوانی در خارج از ایران زندگی کرده است.
 
نیلی صاحب آژانس املاک در شمال‌غربی لندن است. آدمی بسیار خوش‌رو و خوش‌صحبت. 

از او خواستم از خودش و مهاجرتش به لندن بگوید. می‌خواستم ببینم آیا قضیه این تاکسی نارنجی احتمالا ربطی به شغل قبلی‌اش در ایران دارد: "من بچه شمیرانات تهران هستم و ۴۸ سال دارم و از حدود دوازده سالگی همراه با برادرم به اسکاتلند مهاجرت کردیم و بعد از یکی دو سال از اسکاتلند به جنوب انگلستان یعنی لندن آمدیم. در رشته مکانیک درسم را تمام کردم. البته الان کاری که انجام می‌دهم ارتباطی به رشته تحصیلی من ندارد."
 
برایم خیلی جالب بود کسی که از دوران نوجوانی در کشور دیگری زندگی و تحصیل کرده اصلا لهجه نداشت و در بین صحبت‌هایش از کلمات انگلیسی هم خیلی کم استفاده می‌کرد.
 
داستان پیدا کردن ماشین از فروشگاه اینترنتی ebay و تعمیر و تبدیل آن به تاکسی توسط غلام٬ دوست مکانیکش٬ را برایم مفصل تعریف کرد. او پیکان که همان ماشین Hillman Hunter ساخت انگلستان است را با عوض کردن رنگ بدنه و همچنین سقف آن از مشکی به سفید تبدیل به تاکسی تهران کرده است. 

دیدن ماشینی که در حال حاضر در رده ماشین‌های کلاسیک انگلیسی قرار دارد آن هم با رنگ نارنجی و با نشانه تاکسی برای انگلیسی‌ها هم جالب است. 

من هم وقتی تاکسی را دیدم حس جالبی برایم داشت، دستگیره‌های درش، بالابر پنجره‌اش، حتا وقتی داخلش نشستم بوی ماشین، برای لحظاتی مرا به تهران برد و دلم برای آن شهر دودآلود تنگ شد. 

وقتی مشغول عکاسی از تاکسی بودم ناگهان ماشینی از کنارمان رد شد و راننده آن به فارسی گفت: "دربست می‌خوره؟!"
اتفاقا از نیلی پرسیدم آیا با این تاکسی مسافرکشی هم کرده‌اید؟ خندید و گفت: "مسافرکشی که نه اما اول قصد داشتیم که در بعضی موارد مسافران خاص رزرو کنیم اما ماشین از مرحله‌ای که بخواهد مسافرکشی کند گذشته و نمی‌تواند هر روز در خیابان باشد. اما یک بار برای استقبال از دوستی با این ماشین به فرودگاه رفتم. 

راننده‌های تاکسی‌های سیاه لندن به من چپ چپ نگاه می‌کردند که این چه نوع تاکسی است! و دوست من هم که از آمریکا می‌آمد با دیدن این ماشین کاملا شوکه شده بود و برای خودم هم بسیار لذت‌بخش بود." 

در مدت زمانی که عکاسی می‌کردم عکس‌‌العمل مردمی که از کنار ما می‌گذشتند را در نظر داشتم. خانم انگلیسی مسنی جلو آمد و پرسید: آیا واقعا تاکسی تهران چنین ماشینی بوده؟ یک ایرانی هم که داشت از آن خیابان می‌گذشت با دیدن ما و تاکسی ایستاد و اجازه عکاسی گرفت و دیدن این ماشین برایش خیلی جالب بود.
از نیلی پرسیدم: آیا تا به حال پلیس به خاطر رنگ و یا نشانه تاکسی تهران در بالای آن جلوی ماشین را گرفته است؟ گفت: "نه برای اینکه این یک ماشین معمولی است و بیمه هم دارد و مثل خیلی از ماشین‌های پلیس آمریکایی که در انگلیس رانندگی می‌کنند، اجازه رانندگی دارد." 

نیلی گفت ماشین بیشتر اوقات جلوی منزلش پارک است و روزهای شنبه و یکشنبه ماشین را بیرون می‌برد و دوری می‌زند. گاهی اوقات ماشین را مقابل جاهایی که ایرانیان دور هم جمع می‌شوند می‌برد و پارک می‌کند و خود از دور نظاره‌گر عکس‌العمل مردم است که با تاکسی تهران عکس‌ می‌گیرند و هیجان‌زده می‌شوند و خودش با دیدن این صحنه‌ها لذت می‌برد. 

او قصد دارد با چسباندن برچسب بنیادهای خیریه ایرانی در داخل یا خارج ماشین استفاده تبلیغاتی از این تاکسی داشته باشد. وقتی از او پرسیدم آیا برنامه‌ای ‌برای بردن این تاکسی به ایران هم دارید گفت: "نه فکر نمی‌کنم. برای اینکه این چیزها برای ما که سال‌هاست از ایران دور هستیم نوستالژی دارد و بعید می‌دانم برای مردم داخل ایران تا این اندازه جالب باشد." 

مثل خیلی‌ها خاطرات خوب گذشته برای نیلی جایگاه ویژه‌ای داشت و می‌گفت تمام خاطرات گذشته‌اش در قلبش جای دارند. می‌گفت ۲۳ سال بعد از اولین باری که از ایران خارج شده به ایران بازگشته. اما از نگاه او تهران اصلا عوض نشده بود. بازار همان بازار بود، تاکسی‌‌ها و شلوغی‌ها هم همان. 

پروژه بعدی مسعود نیلی ماشین "بی ام و ِ ۲۰۰۲" نارنجی رنگ است که زمانی در ایران جایگاهی خاص بین جوانان آن زمان داشت. 

باید منتظر شد و دید آیا طرح جدید او نیز به اندازه تاکسی تهران محبوبیت پیدا می‌کند. 








منبع: پرشین خودرو

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
خلیل
۱۴:۵۹ ۲۷ آذر ۱۳۹۳
صد رحمت به تاکسی های گذشته حداقل کیفیت قطعه داشت نه مثل حالا که تاکسی صفر تحویل میگیری بعد از 50کیلومتر موتور تعویض میشود
آخرین اخبار