به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران ؛ این برای چندمین بار است که آمار کاهش صادرات نفت ایران، از سوی برخی مسئولین اعلام میشود و وزارت نفت آن را تکذیب میکند. و باز برای چندمین بار است که با اعلام کاهش صادرات، رسانههای خارجی به سرعت مشغول بازتاب آن میشوند و تکذیبیههای وزارت نفت هیچ کجا بازتابی ندارد. آیا باید آمار کاهش ۴۰ درصدی صادرات را پذیرفت یا تکذیبیه وزارت نفت را؟
چندی پیش اعلام شد که وزیر نفت در مجلس شورای اسلامی اشارهای به آمار صادرات نفت و گاز ایران داشته است که طی آن اعلام کرده صادرات نفت ایران در ۹ ماه گذشته، معادل ۴۰ درصد کاهش یافته و به همین میزان، درآمد صادرات نفت و میعانات گازی به دلیل تحریمها ۴۵ درصد کاهش را نشان میدهد؛ این سخنانی بود که غلامرضا کاتب، عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس در گفتوگو با ایسنا به آن اشاره کرده بود.
این امر بلافاصله در رسانهها بازتاب خود را نشان داد و به ویژه رسانههای خارجی اعم از فارسی زبان و ...، به سرعت این نقل قول از وزیر نفت را منتشر ساختند و در برخی موارد آن را همراه با تحلیلهایی از اثرگذاری تحریمها کردند.
اما دیروز سخنگوی وزارت نفت، هر گونه کاهش صادرات نفت و آمار ارائه شده را به یکباره تکذیب کرد. نیکزاد رهبر در این باره گفت: ارائه هر گونه آمار و نقل قولهای غیرمستقیم از وزیر و مدیران صنعت نفت، فاقد وجاهت است.
نیکزاد رهبر در این باره افزود: وزارت نفت جمهوری اسلامی ایران با کمک همه نیروها و متخصصان شریف صنعت نفت و توجه ویژهای که در کشور به صنعت نفت شده است، شرایط دشوار روزهای نخست تحریم را پشت سر گذاشته است.
اما وی هیچ اشارهای به آمار صادرات و درآمدهای نفتی و گازی ایران نداشته است. بیگمان، میتوان گفت که واکنش و تکذیبیه وزارت نفت، بیش از همه، ناشی از بازتاب این آمار به ویژه در رسانههای خارجی بوده است؛ اما این تکذیبیه چه تأثیری دارد؟ در خارج هیچ، زیرا از روز گذشته تا کنون حتی یک رسانه خارجی دسته چندمی نیز این تکذیبیه را بازتاب نداده است!
غلامرضا کاتب نیز در گفتوگویی با تابناک، ضمن محکوم کردن برداشتهای تبلیغاتی رسانههای خارجی از این آمار گفت: البته این آماری است که گزارشهای مستند آن موجود است.
بنا بر این گزارش، در ماههای اخیر و پس از آغاز تحریمها، آمار صادرات و درآمد نفتی ایران یکی از بغرنجترین و پیچیدهترین موضوعات در حوزه آمار رسمی کشور بوده است. از زمان شروع تحریم و تنها یک ماه پس از آن، گزارشهای خارجی از کاهش ۵۰ درصدی صادرات نفت ایران سخن گفته بودند و این صادرات را ۱. ۱ میلیون بشکه در روز دانستند.
چندی بعد آمار ارائه شده از سوی محمد رضا باهنر مبنی بر کاهش صادرات ایران به هشتصد هزار بشکه در روز، سر و صدایی بسیار برپا کرد که این آمار نیز دقیقاً در رسانههای خارجی بازتاب یافت و وزارت نفت نیز به همین شیوه آن را تکذیب کرد.
وزیر نفت از تولید بیش از چهار میلیون بشکهای کشور و ظرفیت رساندن آن به مرز پنج میلیون بشکه در روز خبر میدهد.
اوپک اما در گزارشهای خود، فاصلهای یک میلیون بشکهای را در آمار اعلامی وزارت نفت ایران و آمار اعلامی از سوی نهادهای ثانوی نشان میدهد؛ اختلاف آماری که در گزارشهای اوپک تقریباً بیسابقه است؟
بیگمان کشور در شرایط تحریمی مشکلاتی در صادرات و درآمد نفتی داشته است و این امر را نمیتوان به هیچ وجه انکار کرد؛ اما اکنون موضوع بر سر آن است که این مشکل تا چه اندازه بوده و صادرات نفت ایران چه میزان است؟ چرا هیچ شفافیتی در صادرات نفت ایران وجود ندارد و یک منبع معتبر در این حوزه شفافسازی نمیکند؟
شاید گفته شود، ارائه آمار کاهش صادرات نفت منجر به درست شدن خوراک تبلیغاتی برای رسانههای خارجی میشود. این سخنی است منطقی، اما آیا ارائه آمارهای متناقض و متضاد و تکذیبیههای بیاثر، نتیجه منفیاش کمتر از ارائه آماری شفاف و یا حداقل یکسان از صادرات نفت است؟
در جایی که آمار کاهش صادرات نفت ایران به سرعت در رسانههای خارجی بازتاب مییابد، آیا تکذیب این آمار نیز به همان سرعت و گستردگی بازتاب داشته و تأثیرگذار است و اساساً چرا وزارت نفت، اقدام به صدور تکذیبیههایی میکند که هیچ اثری ندارد و تنها منجر به بیاعتمادی بیشتر به نهادهای مربوطه میشود؟ آن هم در جایی که سایر مسئولین به مستند بودن آمار اعلامی در کاهش صادرات در گزارشها تأکید دارند؟
این عدم شفافیت و اعلام آمار از سوی یک منبع معتبر، تنها موجب آن شده است که فضای داخلی جامعه با سردرگمی درباره آینده ذخایر ارزی کشور همواره منتظر وارد شدن شوک و التهاب به اقتصاد بوده و از سویی رسانههای خارجی هر اظهار نظر معتبر و غیر معتبری را درباره کاهش صادرات و درآمد نفتی ایران به سرعت بازتاب دهند.