باشگاه خبرنگاران-"محمدمهدی سیار" در شعر اعتقاد، اعتقاد را چون گرمای آفتاب در سیاهی روزگار می بیند با تکرار می شود، بر وجود اعتقاد در این روزگار تأکید می کند شب و سیاهی را ثانیه به ثانیه رفتنی می بیند.
شعر، شعری مثبت گر است در نظر شاعر، سیاهی رو به رفتن و زوال است این را گرمی حضور آفتاب و ثانیه به ثانیه روز شدن نشان می دهد.
سیاهی شگفت، مشکلات و مسایل درون جامعه است که گرمی حضور آفتاب در آن قابل حس کردن و نفس کشیدن است.
نتیجه می گیریم سیاهی را دره مه جا مسلط نمی بیند گرمی حضور آفتاب با توجه به عنوان شعر، اعتقاد درون جامعه کمرنگ کننده سیاهی آن است و جامعه را به سمت روز و روشنایی پیش می برد تکرار می شود و هنوز ادامه و استمرار اعتقاد در جامعه است.
"گرچه" در تمام شعر نامأنوس به نظر می رسد بدون کلمه "گرچه" وحدت محتوایی شعر حفظ می شود شب می تواند اشاره به سیاهی بیان شده در اول شعر باشد.
لقب شگفت به سیاهی، این سیاهی را در نظر شاعر، غیرمنتظره نشان می دهد./ص
يادداشت از : محدثه محمدپور