فکر می کنم آن قدر به بازگشت سرمایه در سینما پرداخته ایم که نوآوری و ساختار و محتوا را بدست فراموشی سپردیم.بهرحال مخاطب که می بیند در فیلم ها به سلیقه او توجه نمی شود به سینما نمی رود و پناه می آورد به شبکه های ماهوارهای که می دانند چگونه آثار ضعیفشان را با بسته بندی های شیک روانه پخش کنند.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران،  جهانگیر الماسی، از بازیگران ایرانی است. فارغ التحصیل رشته شیمی و فوق لیسانس حقوق و روابط بین‌الملل (۱۳۵۵) است.ی فعالیت هنری خود را در تئاتر از سال ۱۳۴۸ در اهواز آغاز کرد و با بازی در فیلم ریشه در خون به کارگردانی سیروس الوند وارد سینما شد.

تشکیل گروه تئاتر آژیده با پرویز بشردوست (۱۳۵۲)، فعالیت در واحد فرهنگی تلویزیون و انتشار نشریه نوشین (۵۹ – ۱۳۵۸) از دیگر کارهای اولیه جهانگیر الماسی بوده اند.او این روزها درگیر ساخت اولین فیلم سینمایی خود است ."قدس"با وی در خصوص شرایط حاضر در سینما به گفتگو پرداخته ایم که می خوانید:



آقای الماسی در باره شرایط امروز سینما در کشور بگویید؟

سینما یک پدیده زنده است.یک رسانه جمعی فعال است وارتباط چند وجهی بین مخاطب و تولید کننده دارد.سینما تابع جریانات اجتماعی / فرهنگی و بخصوص اقتصادی است وتولید فیلم مهم است ولی چه تولید شود مهمتر است چون توجه به چگونگی آثار تولید شده در سینما نقش مستقیمی در جذب یا عدم جذب مخاطب دارد.

سینما یک مجموعه است .برای جذب مخاطب به سینما باید به طراحی سالن های سینما توجه جدی داشت. یادم می آید در دورن کودکی سینما از خانه ما زیباتر بود و امروز به ساختمان سینماها توجه نمی شود .خود سالن سینماها باید به طور جذابی ساخته شود با نورپردازی های زیبا و رنگ آمیزی های جدید که مخاطب با اشتیاق به سینما بیاید.مسائل بهداشتی در سینماها باد رعایت شود و از طراحی های مدرن و فضاهای زیبا در سینما استفاده شود.

باید از طراحی نور در زیبا سازی سینماها استفاده شود و در کل باید قبل ازساخت فیلم ما به ساخت سالن های مجهز به تکنولوژی روز جهان با دستگاهای سالم پخش صدا وتصویر بپردازیم و فضا را برای مخاطب که با خانواده ساعتی به سینما می ایند را خوش آیند سازیم.باید در ساختار سالن های سینما نوگرایی باشد.متاسفانه امروز حداقل به پرده سینماها هم توجه نمی شود و اکثر پرده های نمایش کثیف هستند و تصویر فیلم را بد نشان می دهند.

سینمای امروز ما هدفش فقط درآمدزایی نیست بلکه قبل از آن سینما یک رسالت بزرگ فرهنگی دارد.البته درآمد زایی سینما جزء مهم فیلم است ولی همه ی سینما نیست. چارلی چاپلین برای پول فیلم نمی ساخت او به دنبال طرح ذهنیت های جدید و زندگی اقشار جامعه آن زمان بود ولی چون مدیوم سینما را می شناخت آن قدر زیبا فیلم می ساخت که مردم از کارهایش استقبال فراوانی می کردند و چاپلین به سود مالی هم در فیلم هایش می رسید.

فکر می کنم آن قدر به بازگشت سرمایه در سینما پرداخته ایم که نوآوری و ساختار و محتوا را بدست فراموشی سپردیم.بهرحال مخاطب که می بیند در فیلم ها به سلیقه او توجه نمی شود ودر واقع اکثرا فیلم شخصی می سازند به سینما نمی رود و پناه می آورد به شبکه های ماهوارهای که می دانند چگونه آثار ضعیفشان را با بسته بندی های شیک روانه پخش کنند.

شما کالاهی تجاری رو ببینید که برای جلب مشتری یک کلای تجاری در بسته بندی های شکلیل و زیبا در بازار ارائه می شود که در این بسته بندیها از فرم و رنگ های زیبا برای هر نوع سلیقه بهره می گیرد . در واقع هنگامی که به سلیقه مشتری احترام گذاشته شود فروش آن کالا بیشتر می شود.سینما در حالی که یک کار فرهنگی است یک کار تجاری هم هست و فیلم یک کالای تجاری است .

اگر در فیلم ها به ذائقه و سلیقه مخاطب احترام گذاشته شود ( فیلمنامه استاندارد و ساخت حرفه ای و...) می توان به آینده روشن این سینما امیدوار بود. بازنگری در شکل و فرم ومحتوا آثار نیاز جدی ماست و این تلاش همه جانبه مسئولین سینما و سرمایه گذاران و تهیه کنندگان وکارگردانان را می طلبد.اگر می خواهیم سینما بازگشت اقتصادی خوبی داشته باشد باید سرمایه گذاری جدی در تولید فیلم شود. سرمایه خوب و تولید فیلم خوب حتما سود خوبی هم چه از لحاظ فرهنگی و چه از لحاظ اقتصادی دارد.

نظرتان در باره حضور سینمای ایران در بازار جهانی فیلم چیست؟

من آرزو می کنم که روزی شاهد اکران فیلم های سینمای ایران در سینماهای جهان باشم. فروش بالای سینمای هالیود تنها با حضور جهانی ممکن است مسلما اگرفیلم های هالیود تنها به نمایش در خود آمریکا تکیه می کرد با شکست تجاری روبرو می شد اما هالیود با سلیقه جهانی فیلم می سازد نه منطقه ای وفیلم هایش همه جا مخاطب دارد.

سینما امروز ما که بر پایه اخلاق و مسائل دینی شکل گرفته می تواند با ساختار جدی و با استانداردهای معتبر سینمایی حداقل برای ارائه در سینماهای کشورهای منطقه و حوزه خلیج فارس می تواند مناسب باشد. در گذشته به علت نبود مدیریت مناسب در سینمای ما کارهایی از ایران در جشنواره های خارجی پخش می شد که کشور ما را یک کشور عقب افتاده نشان می داد.

فیلم هایی با محور فقر ...زندگی سخت روستایی...و جهان سومی در این گونه جشنواره ها و معافل سینمایی جهانی به نمایش در می آمد که تصویر سیاه و زشتی از ایران را به اذهان عمومی القا می کرد. در حالی که امروز ما شاهد پیشرفت های عظیمی در علم پزشکی و نانو و فضایی هستیم و جایگاه خوبی در میان کشورهای پیشرفته جهان داریم.

به نظر من فیلمی برای حضور در نمایش جهانی مناسب است که علاوه بر تکیه بر اعتقادت و باورهای دینی و اخلاقی حرفی برای گفتن داشته باشد یک حرف جهان شمول مثل صلح جهانی و ارزش های والای انسانی ...و باید در ساختار هم از استاندارد بالای سینمایی بر خوردار باشد که در نمایش های جهانی موفق شود.تارکوفسکس / آنجلو پلوس و حتی کروساوا فیلم می ساختند ولی آنقدر کیفیت آن فیلم ها بالا بود که در کشورهای دیگر هم مورد استقبال شدید قرار می گرفت.

امروز سینمای هند هم در سطح جهانی حرفی برای گفتن دارد. روزی سینمای هنگ گنگ هم در بازار جهانی خوش می درخشید ولی با حضور فیلمسازان نسل سوم در سینمای هنگ گنگ و رو آوردن به سینمای اکشن محبوبیت خودش را در جهان از دست داد.بهر حال برای جهانی شدن علاوه بر پایبندی بر اصول و اخلاق و باورهای دینی باید از مسائل و استانداردهای امروز سینمای جهان استفاده کرد.

برای رسیدن به سینمای استاندارد و حضور موفقیت آمیز جهانی و آشتی دادن مخاطبین سینما چه راهکاری را پیشنهاد می کنید؟

بایدامروز در امر ساخت وساز سالن های جدید سینما همت گذاشته شود و سرمایه گذاری باید ابتدا دراین مورد صورت بگیرد. فیلم یک کالای فرهنگی و تجاری است و سینما محل ارائه این کالا .اگر محل ارائه کالا شیک و زیبا باشد و مکانی جذاب و محترم می توان به جذب مخاطب امیدوار بود. اکنون اکثر سینماها به سیتم دیجیتال مجهز شده اند ولی هنوز در پخش صدا مشکلاتی هست .باید سالن های سینما تغییر کند و حتی امروز در جهان نحوه خرید بلیط هم عوض شده است و اکثر مردم بلیط ها را از طریق اینترنت خریداری می کنند.

در بحث فرهنگی نباید فقط به اطلاعات بسنده کرد و باید وارد میدان عمل شد.امروز شکل مدیریت اجتماعی و مشارکت اجتماعی فرق کرده است و باید در یک بازنگری کلی در همه عرصه های فرهنگی و هنری اتفاق بیافتد و نباید سینما را درگیر بایدها و نبایدهای مسئولین کرد. سینما یک جریان پویا و زنده است و به راه خودش ادامه می دهد باید با این جریان هم سو شد . خلاف جریان حرکت کردن اشتباه است و باعث شکست سینما می شود.

وبه عنوان آخرین کلام؟

باید در امور مربوط به حوزه سینما از افراد دلسوز و متخصص در همه بخش های مدیریتی سینما استفاده کرد.(باخنده)خوشبختانه همه ما در همه موارد استاد هستیم .باید از همه ظرفیت های علمی و عملی استفاده شود .تکیه بر گزارشات مکتوب شخصی و ذهنی درباره سینما امری بیهوده است.ما صد سال است که سینما داریم ولی هنوز سینما را ازآن خود نکردیم.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار