به گزارش
گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران به نقل از شبکه اطلاع رسانی دانا، می توان محسن مخملباف را نمونه و مصادیق بارز خروجی جنگ نرم دشمن در به انحراف کشاندن یک هنرمند از حوزه خدمت به اسلام و میهن و تبدیل آن به ابزار وطن فروشی و خیانت و عملگی سرویس های غربی و صهیونیستی دانست. این هشداری است که می توان دید چگونه یک فرد مراحل سقوط را یکی پس از دیگری طی می کند تا به ورطه نابودی رسد.
محسن مخملباف چند سالی است از کشور رفته و به ساخت فیلمهایی با سفارش جشنوارههای غربی با درونمایه پورنوگرافیک و سیاه نمایی بر ضد ایران مشغول میباشد. محسن مخملباف پس از فیلم سکس و فلسفه که در آن بصراحت اخلاق جنسی را زیر سئوال برد بود در تازه ترین فیلم خود با عنوان باغبان به تبلیغ مستقیم بهائیت پرداخته است.
در این فیلم که فاقد فیلمنامه و خط مشخص داستانی است محسن مخملباف به اتفاق پسرش میثم در نقش دو فردی هستند که برای جستجوی دینی که انسان را از خشونت برهاند به اسرائیل سفر می کند و در آن سفر مخملباف جذب آئین بهائیت شده اما پسرش دین را عامل خشونت می داند و با اصل پیروی از دین مخالف است.
عنوان باغبان برگرفته از نام شخصیت بهایی فیلم که یک باغبان است می باشد و این فیلم مملو از منظره های زیبای باغهای بهائیان در اسرائیل است.
محسن مخملباف که ابتدای انقلاب با فیلمهای افراطی نظیر دو چشم بی سو و توبه نصوح سرشار از شور انقلابی بود، اکنون تبدیل به مبلغ صریح بهائیت و مدافع اسرائیل شده است.
اظهارات مخملباف در جشنواره فیلم اورشلیمجشنواره فیلم اورشلیم از سیزدهم تا بیست و دوم تیرماه در این شهر و با شرکت فیلمسازانی از کشورهای مختلف برگزار میشود.
مخملباف با سفر به بیت المقدس، در کنفرانس خبری که سهشنبه هجدهم تیر برگزار شد، گفت که اسرائیلیها را دوست دارد اما از این کشور میخواهد که از حمله نظامی به ایران خودداری کند. وی تاکید کرد که حمله نظامی به ایران، وضع را وخیمتر خواهد کرد.
مخملباف در این مراسم خواستار گفتوگوی فرهنگی بین ایران و رژیم صهیونیستی شد!
وی که در فیلم جدیدش به بهانه صلح و دوستی به مدح مذهب ضاله بهاییت پرداخته است، خطاب به ساکنان اشغالگر رژیم صهیونیستی گفت: شما را دوست دارم اما خواهش میکنم به ایران حمله نکنید چراکه حمله راه حل نیست بلکه وضع را بدتر میکند.
مخملباف در این جشنواره با بیان اینکه سخنان مقامات صهیونیست برای حمله به مراکز اتمی ایران فایدهای ندارد، خواستار حمایت اسرائیل و غرب از کسانی شد که به گفته او «نیروهای دمکرات» هستند و افزود: آمریکا و اروپا نمیخواهد ایران دمکراتیک باشد بلکه تمام تلاش آنها مراقبت مسئله اتمی است.
اشاره این کارگردان ایرانی به سیاستهای ایرانهراسی است که مقامات اسرائیلی در سالهای اخیر برای بیان نگرانی این کشور از برنامه هستهای ایران در پیش گرفته و مدعی هستند که حمله به سایتهای هستهای ایران، یک گزینه جدی است.
وی با بیان اینکه ممکن است در آینده چنین فیلمی را درباره زرتشتیان یا ادیان هندی بسازد، گفت: من متدین نیستم اما نمیتوان امور دینی و قدرت آن در امور را رد کرد؛ من پیروان بهائیت را در این فیلم انتخاب کردهام زیرا آنان رویکردی دارند که میتواند برای پیروان دیگر ادیان نمونه باشد.
این فیلمساز 56 ساله ایرانی در ادامه افزود: برای فیلم خود بهائیت را انتخاب کرده، چرا که معتقد است این دین پرمدارا است و رویکردی غیر خشونتبار نسبت به مسائل دارد و به همین خاطر میتواند الگویی برای دیگر ادیان به حساب آید. وی اضافه کرده که «من پیروان بهائیت را در این فیلم انتخاب کرده ام زیرا آنان دارای رویکردی مداراگرانه و غیرخشونتآمیز هستند که می تواند برای پیروان دیگر ادیان نمونه باشد
محسن مخملباف در کنفرانس خبری اورشلیم یادآور شد که اسرائیل و فلسطینیها پس از شش دهه و نیم نتوانستهاند به تفاهم برسند چراکه به گفته وی رهبران «نابالغ» دو طرف درنیافتهاند که ریشه این منازعه در مذهب و فرهنگ است.
«باغبان» در یکسال اخیر در بسیاری از جشنوارههای جهانی اکران شده است. جشنواره فیلم اورشلیم در سالهای گذشته نیز چند بار فیلمهای دیگر محسن مخملباف را اکران کرده بود اما این نخستین بار است که فیلم تازهای این کارگردان با حضور خود او به روی صحنه رفته است.
آقای مخملباف که چند سال پیش از اقامت در فرانسه، در افغانستان و تاجیکستان زندگی میکرد، به تازگی بیشتر اوقات خود را در لندن سپری میکند. این کارگردان به نمایندگان رسانهها در اسرائیل مدعی شد که در زمان حضورش در افغانستان «ماموران ایران میخواستهاند با پرتاب نارنجک، او را به قتل برسانند». مخملباف در ادامه گفت که میداند به خاطر این حضورش در اسرائیل، از این پس ممکن است با موجی از اتهاماتی که او را جاسوس سیا و موساد بنامند، روبرو شود.
* فیلم باغباندر این فیلم مستند، مخلمباف که به همراه پسرش میثم برای تحقیق در خصوص بهاییت به حیفا سفر کرده با باغبانی از آفریقا روبهرو میشود که در این باغ خدمت میکند. فیلم به دنبال پاسخ به این پرسش است که آیا از طریق دینی صلحجو میتوان دل به اصلاح امور جهان و رهایی از چنگال خشونت و جنگ بست یا نه؟
سفر این کارگردان ایرانی به اورشلیم پوشش گستردهای در مطبوعات و رسانههای اسرائیلی و عربی نیز پیدا کرده است. روزنامه هاآرتص چاپ اسرائیل با او مصاحبه مفصلی در این مورد انجام داده است. مخملباف در این مصاحبه میگوید که به سینما به عنوان عاملی بسیار قوی برای تغییر اعتقاد دارد.
شبکه العربیه نیز سفر مخملباف را مورد توجه قرار داده است. این کارگردان ایرانی به العربیه گفته است که مطالعه زندگینامه خود او نشاندهنده تغییراتی است که مردم ایران در این سالها کردهاند. مخملباف همچنین در جلسه پرسش و پاسخی که پس از نمایش فیلمش در اورشلیم برگزار شد گفت که نفرت مذهبی و همچنین صلح برخواسته از مذاهب برای همه ما در خاورمیانه، چه در ایران و چه در اسرائیل بسیار جدی است. او هم چنین افزود ممکن است فیلم بعدیاش در مورد زرتشت و یا مذهب جانیسم، یکی از آیینهای هندی، باشد.
* مخالفان ایرانی مخملباف در خارج از کشوربه گزارش رادیو زمانه، با اینکه مخملباف هدف سفر خود به یکی از تاریخیترین شهرهای جهان را گسترش پیام صلح و دوستی بیان کرده، اما این حرکت او با مخالفت بخشی از جامعه فرهنگی و دانشگاهی ایرانی مقیم خارج از کشور روبهرو شده است. همزمان با این سفر، نامهای با امضای تعدادی از استادان دانشگاه، روزنامهنگاران و فعالان فرهنگی و سیاسی خارج از کشور خطاب به محسن مخملباف منتشر شد که از این سفر او ابراز نگرانی کرده و خواهان لغو آن شده بودند. در بخشی از این نامه آمده است: «ما به خشونتی که توسط دولت اشغالگر اسرائیل علیه فلسطینیان اعمال میشود معترضیم و از جنبش مسالمتآمیز و جهانی بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل یا جنبش BDS حمایت میکنیم. تصمیم آقای مخملباف برای شرکت در جشنوارهای که مستقیماً توسط دولت اسراییل حمایت مالی میشود و قرار است از ایشان بهشکل ویژهای در جشنواره تقدیر شود، به مثابه حمایت ضمنی وی از سیاستهای آپارتاید دولت اسرائیل است. ما نسبت به بیاعتنایی آقای مخملباف به جنبش جهانی دفاع از حقوق فلسطینیان ابراز نگرانی میکنیم.»
در بخش دیگری از این نامه ضمن محکوم کردن سرکوب و خشونت روزانه توسط حکومت جمهوری اسلامی ایران و همچنین اشاره به سرکوبهایی که منجر به تبعید محسن مخملباف از سرزمین مادری خود شده، شرکت او در این جشنواره «مغایر با وجدان انسانی» توصیف شده است. نویسندگان نامه معتقدند اجرای هر برنامه هنری در اسرائیل یک عمل سیاسی است و دولت اسرائیل از این برنامهها برای دستگاه تبلیغاتی خود استفاده میکند.
بنابر این گزارش، بخش زیادی از امضاءکنندگان نامه استادان و یا فعالان مدنی هستند که در خارج از ایران و در اروپا و آمریکا اقامت دارند. بعضی از این چهرهها عبارتند از حمید دباشی استاد دانشگاه کلمبیا در نیویورک، ارواند آبراهیمیان، استاد دانشگاه کالج باروچ، الهه رستمی، زیبا میرحسینی و لاله خلیلی استادان دانشگاه لندن، فاطمه کشاورز از دانشگاه مریلند، علی میرسپاسی از دانشگاه نیویورک و محمود کریمی حکاک از کالج سینا.
* اسرائیل، ایستگاه آخر وطن فروشانمحمدکاظم انبارلویی، سردبیر روزنامه رسالت در یادداشتی با عنوان «ایستگاه آخر وطن فروشان» در واکنش به اظهارات مخملباف در اسرائیل نوشت: محسن مخملباف دو سال پیش بدون سرو صدا به سرزمینهای اشغالی رفت تا فیلم باغبان را در حمایت از حقوق فرقه ضاله بهائیان بسازد!
او یکسال و نیم در سرزمینهای اشغالی را به سیر و سلوک خود در مورد اتمام پروژه خیانت به ملت و نیز ملت فلسطین به بهانه ساخت فیلم باغبان گذراند. 18 تیر امسال هیچ خبری از تحرک منافقین و معاندین نظام دیده نشد اما مخملباف درست در روز 18 تیر امسال یک مصاحبه خبری در بیت المقدس گذاشت و از حضور خود در اسرائیل رونمایی کرد.
او در این مصاحبه رسما از غاصبان قدس خواست از نیروهای دموکراتیک ( بخوانید ضد انقلاب) در ایران حمایت کنند.
او همچنین ریشه منازعات فلسطینی ها و رژیم اشغالگر قدس را مذهب و فرهنگ دانست و گفته این دو عامل باعث شده فلسطینیها و اسرائیلیها به توافق نرسند.
کشف این دو مطلب که مهمترین فراز مصاحبه او در بیت المقدس بود طی یکسال و نیم در باغهای بهائیان در حیفا به دست آمده است .
تحلیل این مسیر که چگونه مخملباف طی سه دهه کار هنری خود از توبه نصوح و دو چشم بی سو به باغبان و گردش یکسال و نیمه در باغهای حیفا و دفاع از فرقه ضاله بهائیت رسیده خیلی دشوار نیست. چرا که اسرائیل ایستگاه آخر وطن فروشان است.
آنچه دشوار است کشف نحوه و چگونگی پروژه دشمن در طراحی یک پروسه است که هنرمندی را از حوزه خدمت به اسلام و ملت به حوزه خیانت و وطن فروشی- نه تنها به ملت بلکه خیانت به بشریت - می کشاند.
همین پروژه و پروسه در حوزه سیاست وجود دارددر اتاق جنگ رژیم صهیونیستی فقط تدارک تیم ترور برای کشتن دانشمندان هستهای وجود ندارد. در اتاق جنگ صهیونیستی علیه ملت ما و ملتهای مسلمان منطقه یک نقشه جنگی تمام عیار در همه عرصهها تعریف شده و عملیاتی میشود و ما در 18 تیر امسال بخشی از آن را در بیت المقدس در مصاحبه آقای مخملباف بازخوانی میکنیم.
سرزمینی که در قلب جغرافیای سیاسی اسلام اشغال شده ، یک پایگاه جنگی و توطئه علیه حیات ملتهای مسلمان و حتی ملتهای جهان است.
امام خمینی (ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی از همان روزهای اول نهضت اسلامی وقتی یک مشت به سینه استبداد می زد یک مشت محکم هم به دهان رژیم صهیونیستی می زد. او خطر اسرائیل را بیش و پیش از هر کسی درک می کرد.
غفلت از این خطر همیشه اقتدار ملی و امنیت ملی را به مخاطره انداخته است . در جریان آشوب طلبیهای سال 88 به بهانه سخیف تقلب در انتخابات ، عدهای در خیابانهای تهران به اعتراف رئیس جمهور و نیز نخست وزیر اسرائیل به نمایندگی از رژیم صهیونیستی با ملت ما می جنگیدند.
حال آنکه حضور در خیمه نظام ، اسلام و ملت ادب و آداب خاص خود را دارد . کسانی که با آداب اسرائیلی میخواهند در این خیمه عمل کنند دستشان زود برای ملت روشده و خیلی زود معلوم میشود که چه کسی از کجا فرمان میگیرد . رفتار سیاسی و سلوک فکری او این راز را برملا میکند.
ورود آشکار مخملباف به خاک سرزمینهای اشغالی و ارائه اثر خائنانهاش او در دفاع از یک فرقه ضاله نشان میدهد که رژیم صهیونیستی مهر محرمانه و سری و به کلی سری را از پرونده کارکرد خود در حوزه فرهنگ ایران برداشته است . اکنون رژیم اشغالگر قدس بر آن است تا در حوزه سیاست هم این رونمایی را انجام دهد.
اگر 4 سال پیش اصحاب فتنه قبل از شمارش آرا و اعلام نتایج ،خود را پیروز انتخابات نمی نامیدند آن همه خسارت به کشور وارد نمیشد. آن همه مردم بیگناه کشته و زخمی نمیشدند، امنیت ملی به خطر نمیافتاد و منافع ملی به تاراج گرگهای جهانی نمیرفت. آنها امروز به جای اینکه از ملت عذرخواهی کنند و به دامن پر مهر ولایت برگردند ، گاهی از سوی برخی مورد حمایت قرار می گیرند مبنی بر اینکه خائنین به ملت یک سویه مورد عفو قرار گیرند بی آنکه آثار توبه و انابه در آنها دیده شود.
این تفکر نادرست و داوری ناصحیح ، اصحاب فتنه را تا ایستگاه آخر وطن فروشان یعنی رژیم صهیونیستی مشایعت می کند. اگر این تشییع الآن صورت نگیرد همانند مخملباف ممکن است دو دهه دیگر صورت گیرد .
ما نباید از پروژه صهیونیستها در مدیریت جنگ نرم و پروسه معاندین انقلاب در همگرایی با اصلی ترین دشمن اسلام و انقلاب و نظام غفلت کنیم .
خاطرات هنرمندان ایرانی از مخملباف، کسی که باعث شد بچه های آسمان اسکار را از دست بدهد
امیرحسین فردی از موسسین حوزه هنری با ذکر خاطراتی از دوران جوانی خود و محسن مخملباف گفته است: «مهمترین مشخصه مخملباف، تندرویاش بود؛ یک تندروی وحشتناک و غیرقابل اغماض ... محسن میگفت زن حق ندارد جورابش پاره باشد.
من یک روز به شوخی به مخملباف گفتم: محسن! اگر روزی کسی را پیدا نکنی، با چه کسی دعوا میکنی؟ سمیرا (دختر مخملباف) آن موقع تازه راه افتاده بود، گفت: با این سمیرا دعوا میکنم، اینقدر دعوا میکنم تا خودم را تخلیه کنم. بله، همچین آدمی بود. سرهمین من میگویم محسن هیچ تغییری نکرده.»
محسن مخملباف در دهه شصت در اعتراض به فیلم کمدی اجارهنشینها قصد داشت با بستن نارنجک به خود، مهرجویی کارگردان فیلم اجارهنشینها و خودش را منفجر کند. اما با نگارش نامه تند به معاونت سینمایی وزیر وقت ارشاد راضی میشود کوتاه بیاید.
بهروز افخمی کارگردان سینمای ایران درباره محسن مخملباف می گوید: مخملباف حسود بود.
بهروز افخمی در پاسخ به سوالی که مخملباف هم نسبت به فیلم «عروس» واکنش ویژهای داشت؟ گفته: مخملباف اساسا در تمام سالهایی که در سینمای ایران حضور داشت نسبت به همه فیلمسازان دیگر حسادت داشت و هرکاری میتوانست برای عقب نگه داشتن دیگران میکرد. فرق نمیکرد من باشم یا مهرجویی.
وی گفته است: مخلباف آدم حسودی بود اما شکل ایدئولوژیک به کارهایش میداد. رفتارش دربرابر فیلم «اجاره نشینها» و تهدید به ترور مهرجویی را بسیاری شنیدهاند اما احتمالا کمتر شنیدهاید کسی که باعث شد «بچههای آسمان» مجیدی اسکار را از دست بدهد محسن مخملباف بود.
افخمی افزود: فیلم مجیدی یک سال پیش از آنکه به اسکار معرفی شود میتوانست نماینده ایران باشد و اتفاقا هیچ رقیب قدری نداشت و اگر معرفی میشد همه میدانستند شانس بسیار بالایی برای اسکار دارد. مخملباف اما با یک حرکت کودتایی، فرمهایی را که مختص معرفی فیلم به آکادمی اسکار است را از وزارت ارشاد خارج کرد و با سید محمد خاتمی و چند نفر دیگر در ریاست جمهوری جلسه فوری گذاشت و فیلم «گبه» را به آکادمی معرفی کرد و وقتی ارزیابان ارشاد متوجه این اتفاق شدند دیگر کاری از دستشان برنمی آمد. زیرا اگر میگفتند این فیلم نماینده ایران نیست تلقی این خواهد بود که دولت فیلم «گبه» را ممنوع کرده و وضع برای «بچههای آسمان» خیلی بد میشد. این خرابکاری اتفاق افتاده بود تنها کاری که بهشتی توانست انجام دهد این بود که این فیلم را اکران نکند تا بتواند سال آینده نماینده ایران باشد. سالی که رقیبان قدری مثل روبرتو بنینی با آن فیلم پرخرج با موضوع هولوکاست به اسکار معرفی شده بود و شانس هر فیلم دیگری حتی «بچههای آسمان» به صفر رسیده بود. مخملباف در تمام سالهای حضور درایران از یک طرف فیلمهای مزخرف ساخت و از طرف دیگر سعی کرد جلوی موفقیت دیگران را هم بگیرد.