باشگاه خبرنگاران؛احمدرضا احمدی در شعری با مطلع " درختانی را از خواب بیرون می آورم" خود را در نقش آگاهی دهنده بیان می کند و آگاه کننده درختان این آگاهی را به گم گشتگی و رؤیایی شاعرانه پیوند می زند این گم گشتگی در نتیجه تجربه های سنگین شاعر رخ می دهد.
در شعر طنزی تلخ در پاداش تجربه های سنگین و آرام گریه کردن است .
در این گم گشتگی خویشتن و اصل خویش را گم کرده اما تجربه های نابش را به دست فراموشی نسپرده است.
بی اعتنایی خود به تجربه های ناب گذشته در امروز را نشان می دهد.
شاعر احساسش را نسبت به گذشته در دست خویش اسیر ساخته و به رغم سنگین خود با گریستن ، سکوت و خیرگی نگاه می کند گلهای مصنوعی ، مصنوعی بودن احساس را تداعی می کند.
درختان به خواب و نا آگاهی فرو رفته و شاعر آن را به بیداری وادار ساخته در این بیداری به بیان شکوه های دل پرداخته و با تصویر آفرینی گریزی به ادامه شعر می زند./ص