باشگاه خبرنگاران- هنگام نمايش جشنوارهاي "هيچ كجا هيچ كس" به نقد و تحليل ويژگيهاي اين فيلم پرداختيم.
"هيچ كجا هيچ كس" فليمي است كه به تقليد از آثاري چون "بابل" يا "بيست و يك گرم" كه هر دو اثر "ايناريتو" هستند ترتيب زماني اتفاقات را به هم زد فرض كنيد كه كسي( 1- درب خانهاي را باز ميكند 2- با چند نفر سلام عليك ميكند 3- سمت نانوايي ميرود 4- نان ميخرد).
روايت فيلمهايي كه از "ايناريتو" نام برديم و همينطور "هيچ كجا هيچ كس" به اين شكل است كه مثلا اول سلام و عليك هاي آن فرد در كوچه نشان داده ميشود، سپس بازشدن در خانه ، پس از آن خريد نان توسط او در نانوايي و در آخر هم او را در حال رفتن به سمت نانوايي ميبينيم.
قصد ما در اين نگارش نقد و تحليل آثار "ايناريتو" نيست وگرنه با پرداختن به آنها (خصوصا آثاري چون "بابل" و "بيست و يك گرم") به خوبي مشخص ميشد كه اين به هم ريختگي ميتواند نوع هدفمندي هم داشته باشد و غير خطي روايت شدن يك داستان قادر است كاركرد بياني و در عين حال زيبايي شناختي پيدا كند.
اما مطمئن باشيد فيلم آقاي "شيباني" برخلاف آثار "ايناريتو" توالي زماني اتفاقات را بر هم نزده تا از اين كار منظور خاصي داشته باشد.
اشاره به نقدي كه از اين فيلم درايام جشنواره سيو يكم منتشر كرديم به همين دليل بود.
در آن مطلب من داستاني را كه ازنظر زماني به طور نامنظم روي پرده ديده بودم، به صورت منظم و خطي روي كاغذ پياده كردم تا هر مخاطبي به راحتي بداند دليل به هم ريختگي فيلم اين است كه نيم خط قصه نداشته و مي خواسته با اين كار ضعفهايش را پنهان كند.
اگر آن مطلب را خوانده باشيد احتمالا عبارتي را به ياد ميآرويد كه در آنها فيلم "هيچ كجا هيچ كس" به عكسي از يك منظره بي روح تشبيه شده بود يعني تصوير كه عكاسش آن را تبديل به پازل كرده تا همان مخاطبي كه از ديدن خود عكس نميتواند لذت ببرد لااقل از جورچين كردن پازل آن لذت ببرد.
هنوز هم بر سر آن تحليل هستم اما خلاصه داستاني كه بار قبل از اين فيلم خدمتتان نقل شد هنگام اكران عمومي آن عوض شده.
سازندگان اثر دست به كار تدوين مجدد شدهاند و اين قصه به هم ريخته را باز هم جابهجا كردند طوري كه اگر كمتر از نيمخط در اين فيلم قصه وجود داشت، همان هم تغيير كرد.
اجازه بدهيد عرض كنم كه با انجام پذيرفتن اين تغييرات از يك داستاني بيسرو ته به داستان بيسرو ته ديگري رسيديم و بايد گفت: تمام اين جابهجاييها و تقلاها قطعا بيفايده خواهد بود چون از ابتدا پشت خلق اين اثر فكري در كار نبوده.
روي همين حساب ماده خامي كه در كار است قابليت تبديل شدن به يك اثر نهايي مطلوب را ندارد.
جمعبندي من خدمت شما از مطالبي كه در بالا خوانديد ميتواند اين باشد كه كاش اين فيلم ساخته نميشد مثل تمام آثاري از جشنواره سيو يكم كه دست پخت آقاي "شمقدري" بوده است./ي2
يادداشت از میلاد جلیل زاده