قصاص مسئله پيچيده‌ايست كه اين بار يك چهره طنز را درگير خود كرده است.

باشگاه خبرنگاران- "دهليز" مايه‌هاي تأثيرگذاري خود را از وجهي روان‌شناختي دريافت مي‌كند كه در جامعه ايران از آن تحت عنوان تأثيرپذيري از كنش محيطي و انساني ياد مي‌شود.

به واقع فيلم با تلفيق چند عنصر هم‌افزايي حسي به درگيرسازي ذهن مخاطب با روايت فيلم مي‌انديشد و از طريق زوم بر ديدار كودك با پدرش كه از بودنش اطلاعي نداشته است سعي مي‌كند اولين جرقه حسي را در مخاطب ايجاد كند.
مخاطب ايراني نيز با پيوند حس خاصي كه با موضوع برقرار مي‌كند تا حدودي از ريتم كند فيلم مي‌گذرد و به مناسبات انساني فيلم معطوف مي‌شود، اينجاست كه رابطه افراد پديدآورنده موقعيت‌هاي داستاني هوشمندانه‌اي مي‌شود كه ارزش‌هاي بازي با نگاه و بازي زيرپوستي بازيگران را درك كرده است و در عين چهارچوب‌بندي اجراي نقش به سادگي و رهايي ملموسي در آفرينش نقش نيز مي‌رسد.

به همين مناسبت كه سري اوليه رابطه كودك با پدرش وقتي به گرماي مياني فيلم مي‌رسد و در آن سكانس پاياني تأثيرگذار به اوج مي‌رسد از نقش بازيگران و كارگردان شجاعي حكايت مي‌كند كه ارزش‌هاي احساس‌گرايي در ژانر ملودرام را درك كرده است و نيك مي‌داند اشك شوق را در كجاي فيلم به گونه‌اي متعامل و هم‌پيوند كنار هم قرار دهد.

"دهليز" فيلم نگاه‌هاي معصومانه يك كودك و جستن ردي از عاطفه در آن نگاه است و بي‌شك در سينماي امروز مي‌تواند نماي مناسبي از معرفت و صداقت ملموس درون‌هاي پاكي باشد كه در زندگي امروز كمتر مجال بروز مي‌يابند.
"شيوا" شخصيت زن فيلم كه به عنوان سرپرست خانواده مشكلات را به تنهايي به دوش كشيده و تلاش بسياري براي برطرف كردن مشكلات به خصوص در جهت آزاد كردن همسر خود دارد، همسري كه به خاطر موضوع قصاص در زندان افتاده و كودك خردسالش از وجود او بي‌خبر است.

موضوع آنچه كه در بستر فيلم روايت مي‌شود قصاص و بخشش است، دو نقطه متقابلي كه دو خانواده را رودرروي يكديگر قرار مي‌دهد.

اگر بخواهيم نگاهي به تركيب بازيگران و نحوه‌ي ايفاي نقش آنها در فيلم داشته باشيم كارگردان با ريسك‌پذيري بالا دست به انتخاب زده است چرا كه گزينش "رضا عطاران" براي ايفاي نقش جدي احتياج به جسارت كارگردان دارد البته "عطاران" در همه حال امتحان خود را در بازي نقش‌هاي مختلف پس داده است و به نوعي كمك خوبي براي كارگردان به حساب مي‌آمد.

اما برخلاف انتظارات و سليقه‌ي داوران جشنواره شاهد بازي قابل قبولي از "هانيه توسلي" نبوديم و تنها بازي روان وي، در جهت سادگي سوق پيدا مي‌كرد.

البته در ميان اين دو ستاره، ستاره كوچكي هم توانايي خود را به نمايش و آن كسي نيست جز "محمدرضا شيرخانلو" كه با وجود تجربه در نقش‌هاي كوتاه توانست توانايي خود را در اين فيلم به اثبات برساند.

در كل فيلم "دهليز" با قابليت سوژه‌يابي و تركيب بازيگران در دل مخاطب جاي گرفته و اين اتفاق مرهون هوش و ذكاوت كارگردان است./ي2

يادداشت از فائزه آقابابايي.

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.