باشگاه خبرنگاران- "بيوك آقا" در مدت 80 سال عمر خود، 5 غار در مناطق مختلف كشور براي كوهنوردان ايجاد كرده است. شايد كل وزن اندام نحيف و ظريف او به اندازه پتكي نباشد كه بدست گرفته و با آن كوهها و صخرهها را به لرزه در آورده است.
"بيوك تبريزي"، پيرمردي 80 ساله است كه 60 سال از عمر خود را به كندن غار در كوهها مشغول بوده؛ غارهاي دست كندي كه هر يك نزديك به 20 سال زمان برده و سالهاست كه در سرما و گرما جان پناهي براي كوهنوردان و ساير موجوداتي است كه گذرگاهشان از ميان كوهها و صخرههاست.
*چه شد كه كندن غار را پيشه خود كرديد؟
من در طبيعت بكر به دنيا آمدهام و از بچگي با طبيعت انس گرفته و هميشه در طبيعت بودهام و اين عشق طبيعت است كه مرا وادار به ساخت و ساز در كوهها كرد.
*چرا ساخت و ساز؟
غار كندن من بيشباهت به ساخت و ساز در شهرها نيست، با اين تفاوت كه من اين كار را با كمترين هزينه و ابزار مجاني به عشق طبيعت و مردم انجام ميدهم و انتظاري هم از كسي ندارم؛ فقط دلم ميخواهد، انسان يا حيواني كه در كوه در مانده شده و به دنبال جان پناه ميگردند، در اين مكانها پناه بگيرند.
*تاكنون چند غار كندهايد؟
5 غار به اشكال مختلف و در مناطق مختلف كندهام و بزرگترين آن در "آبنيك" است.
*اين غار را چگونه و با چه ابزاري ميكنديد؟
در جواني زياد كوهنوردي ميكردم، بعضي از مكانهايي كه احساس ميكردم نبود يك جان پناه براي كوهنوردان خطرناك است، شناسايي ميكردم و سپس شروع به كار ميكردم. هفتهاي سه روز بكوب كار ميكردم و تنها وسيلهام قلم و تيشه بود.
*ابعاد غارهايي كه كندهايد چقدر است؟
ابعاد هر كدام متفاوت است، بزرگترين آنها در "آبنيك" است كه حدود 20 متر مربع (يعني به اندازه اتاق يك منزل مسكوني) با طاقچهها و سكويي براي نشستن و استراحت است.
*براي غارهاي خود شناسنامه يا اثر يا نوشتهاي از خودتان ميگذاريد؟
نه، اصلا. من پايبند اين چيزها نيستم. من غار را براي استفاده عموم ميكنم، حتي اصرار ندارم كه اسم من باشد. من خوشحال ميشوم كه اين غارهايي كه من كندهام جان پناهي براي آفريدگان خدا باشد. همين!
*كندن غار "آبنيك" چند سال طول كشيد؟
23 سال.
*چه خاطرهاي از زماني كه در كوه كار ميكرديد داريد؟
يك روز صبح اول وقت كه از سراشيبي پاي غار بالا ميآمدم تا كارم را شروع كنم، دم در غار جواني از دور داد زد، "آي غريبه بالا نيا، ظرفيت تكميله!!"
خيلي به من برخورد، سرعتم را بيشتر كردم وقتي به جوان رسيدم، قلم و تيشه را زمين انداخته و گفتم:"اينجا با حضور من تكميل ميشود!" سپس نگاهي به داخل غار انداختم كه گروهي از دانشجويان دختر و پسر در آن اقامت گرفته و استراحت ميكردند تا صبح به قسمت ارتفاعات حركت كنند. پس از اينكه مرا شناختند باورشان نميشد كه من با اين جثهام اين غار را كنده باشم.
*شنيدم غارهاي دست كند شما قرار است در ميراث فرهنگي كشور ثبت شوند، الان در چه مرحلهاي است؟
مقدمات اوليه آن انجام شده، ولي من از مراحل اداري سر در نميآورم كه بدانم تا كجا پيش رفته است. آقاي "كسروي" و "نباتي" از كوهنوردان قديمي و دوستان نزديك من محسوب ميشوند كه پيگير ثبت اين غارها هستند.
*چه صحبتي با استفادهكنندگان از اين غارها داريد؟
سلامتي آنها آرزوي قلبي من است. اما خواهش ميكنم وقتي در مسير كوهپيمايي از غار استفاده ميكنند، باعث تخريب و آلودگي آن نشوند. چرا كه بارها ديدهام برخيها اقدام به كندن يادگاري در داخل آن ميكنند. همچنين رعايت نظافت در چنين مكانهايي خيلي مهم است كه متأسفانه بيشتر اوقات خودم نظافت داخل آن را انجام ميدهم.
*تا بحال كسي از مسئولين كشوري از غارهاي شما بازديد كردهاند؟
بله، يك بار جمعه، يكي از مسئولان دولتي در حين كار من به اينجا آمد. وقتي ديد با پتكي كه در دستم بود 8-7 ضربه را محكم پشت سر هم ميزنم، گفت: "بگذار كمكت كنم!"
اما وقتي پتك را گرفت دو ضربه بيشتر نتوانست بزند و با خنده گفت: "كار ما نيست حاجي، كار كار خودته!"
*هنوز هم غار ميكنيد؟
نه. ديگر رمقي نمانده. اما دلم براي تيشه و قلم تنگ ميشود.
من قبلا در بازار پارچه فروش بودم؛ هر چند بيشتر وقتم در كوهها ميگذشت اما الان به علت كهولت سن هرازگاهي فقط كوهپيمايي سبك انجام ميدهم. چون وقتي پا به طبيعت بكر و دستنخورده ميگذارم، احساس جواني ميكنم.
*اينكه عمرتان را در اين راه گذاشتيد پشيمان نيستيد؟
كندن غار مهم نيست، مهم خدمت به خلق خداست. حال چه با تيشه چه با قلم؛ مهم اين است كه بخواهي به مردم كمك كني، آنوقت راهش را پيدا ميكني.
من از اين كارم پشيمان نيستم و خيلي خوشحالم، اما من نميگويم مردم بروند غار بكنند، بلكه دوست دارم مردم فعال باشند و ساخت و ساز سرلوحه كارشان باشد، از جمله ساخت مملكتي آباد و پيشرفته كه هيچ درد و غمي در آن نباشد.
*سخن آخر:
ميگن بيستون را عشق كند و شهرتش "فرهاد" بود... اين كوهها را هم عشق كنده و ما كارهايي نيستيم!
رضا شوكتي