به گزارش
حوزه پارلماني باشگاه خبرنگاران، به نقل از روابط عمومی مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، دفتر مطالعات سیاسی این مرکز ضمن اشاره به عوامل موثر در شکلگیری جنبش تمرد علیه دولت مرسی، به تشریح واکنش بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در قبال تحولات و تلاطمهای سیاسی اخیر مصر پرداخت و توصیههای سیاستی منطبق با منافع جمهوری اسلامی ایران در قبال این تحولات را ارائه کرد و افزود: آنچه اکنون در مصر میگذرد، دوران گذاری همراه با بحرانهای پرتلاطم است که در آن ارتش میخواهد نقش وزنه تعادل بخش میان احزاب سکولار و اخوان المسلمین را بازی کند. نکته اینجاست که هر چند ارتش سعی میکند خود را با روندهای جدید وفق دهد و اعلام می دارد که به دلیل حمایت از مردم حاضر در خیابانها دولت مرسی را برکنار کرده است، ولی در عمل شرایط را به نفع نیروهای سکولار مدیریت میکند. لذا به نظر میرسد وضعیت دو قطبی موجود در کوتاه مدت و میان مدت ادامه خواهد یافت و جامعه مصر شاهد رقابت و کشاکش بیشتر میان دو قطب ارتش و اخوان خواهد بود.
نکته مهم آنکه استمرار این رقابت و کشاکش نه راه حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی مصر است و نه میتواند پاسخگوی تنوع و تکثر درونی جامعه مصر باشد. به عبارت دیگر، کشاکشهای خیابانی جز اینکه مصر را بیشتر به سمت لبه پرتگاه ناامیدی و آشوب سوق دهد نتیجهای در بر نخواهد داشت و ضررهای ناشی از این نزاع نیز نصیب جامعه مصر میشود.
با این حال، آنچه در دو هفته اخیر مشاهده شده است، سرسختی طرفین ماجرا و ناکامی بازیگرانی است که قصد میانجیگری داشتهاند؛ اخوان المسلمین تلاش میکند با نمایشهای خیابانی مقام و فرصت از دست رفته خو را به دست آورد و حتی الامکان از نفوذ برخی بازیگران خارجی بهرهمند شود و ارتش و مخالفان اخوان نیز با بهره برداری از حضور خیابانی جوانان معترض در صدد کسب مشروعیتاند. بنابراین مصر در میان انبوهی از مطالبات و خواستههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی در یان گروههای سیاسی این کشور دست به دست میشود؛ انبوه مطالبات و خواستههایی که هیچ یک از گروهها در جهت رفع آن موفق نبوده اند.
تنها راهی که برای برون رفت از وضعیت شکننده و سیال حاضر ، مفید و کم هزینه به نظر میرسد آغاز گفتگوهای فراگیر و جدی میان بازیگران مختلف مصر، با محوریت ارتش از یک سو و اخوان از سوی دیگر، است. این گفتگوها زمینه را برای تعامل، تلطیف فضای سیاسی، آشتی نسبی و شکلگیری یک ائتلاف جمعی و ملی میان گروههای مختلف سیاسی فراهم خواهد کرد. در غیر این صورت، جامعه مصر در آینده نزدیک درگیر اختلافات و قطببندیهای گسترده تر و بسط اقدامات تخریبی در کنار تشدید خشونتها و کشتارها خواهد شد.
نکته پایانی آنکه تحولات مصر همواره در سایر کشورهای منطقه بازتاب داشته و طنین انداز شده است، به خصوص آنکه حوادث خاورمیانه همیشه بر اساس قانون ظروف مرتبط – هر تغییری که در یک ظرف رخ دهد امواجش به ظروف دیگر منتقل خواهند شد- ارزیابی و تحلیل میشوند بر این اساس، ممکن است میزان اثرگذاری تحولات مصر در هر کشور عربی منطقه متفاوت باشد، ولی انتقال این تغییر در سطوح گوناگون حتمی است. البته این بار ترکیه نیز به دلیل فاصله گرفتن از سیاست سنتی و قدیمی خود و درگیر شدن در اوضاع کشورهای عربی از تحولات جدید مصر اثر پذیرفته است. در هر صورت، شاید مهمترین درس رویدادهای اخیر مصر آن باشد که دولتهای خاورمیانه باید کارآمدی خود را برای پاسخگویی به خواستههای مردم افزایش دهند. در غیر این صورت، این مسئله ممکن است به بک بحران جدی و گسترده تبدیل شود و هزینه این دولتها در جهت حفظ قدرت خود را افزایش دهد.
انتهاي پيام/