به‌ اعتقاد کارشناسان با توجه به‌ بحث امنیت منطقه پس از سال ‏‏2014، همکاری‌های نزدیک روسیه، چین و ایران می‌تواند ضامن ‏امنیت در آسیای مرکزی باشد.‏

به‌ گزارش باشگاه خبرنگاران،  تشدید ‏فعالیت بازیگران اصلی ژئوپلتیکی در آسیای مرکزی واقعیتی ‏است که بیش از هر کشوری روسیه و چین را تحت تأثیر خود ‏قرار خواهد داد.‏
 
به ‌باور تحلیلگران، تشدید فعالیت‌ بازیگران اصلی ژئوپلتیکی ‏منطقه و به خصوص روسیه، چین، آمریکا و اتحادیه اروپا بیشتر ‏برای دستیابی به‌ ذخایر طبیعی و انرژی آسیای مرکزی ‏صورت می‌گیرد که این موضوع به‌ طور مستقیم با بحث امنیت ‏ارتباط پیدا می‌کند.‏
 
در مدت 2 دهه استقلال کشورهای آسیای مرکزی رقابت ‏قدرت‌های جهانی و منطقه‌ای به‌ این دلیل منجر به‌ رویارویی ‏مستقیم نشده که از یک سو خود طرف‌ها از قرار گرفتن ‏در چنین مسیری پرهیز کرده‌اند و از سوی دیگر، کشورهای این ‏منطقه نیز به‌ نوعی کوشیده‌اند تا جای ممکن بازی را مستقلانه ‏انجام دهند. ‏
 
به‌ این دلیل است که تقریبا بیشتر کشورهای آسیای مرکزی ‏دارای طرف‌های ثابت خارجی بوده و با مانور دادن بر روی منافع و ‏گاهی رقابت‌های ژئوپلتیکی قدرت‌ها و کشورهای تحت نفوذ ‏منطقه‌ای، تلاش کرده‌اند تا به هیچ یک از آنها امتیاز کامل ‏واگذار نکنند.‏
 
دیگر اینکه آسیای مرکزی در 2 دهه اخیر به‌ منطقه‌ای تبدیل ‏شده که چه از نظر وجود ذخایر سرشار انرژی و طبیعی و ‏چه از نظر موقعیت خاص جغرافیایی، نمی‌تواند در حاشیه توجه ‏قدرت‌ها و کشورهای مهم منطقه‌ای قرار داشته باشد.
 
این توجه پس از ورود آمریکا و ناتو به‌ منطقه به‌ مراتب افزایش ‏یافت و روسیه و چین را به‌ فکر اقدامات پیشگرانه در راستای ‏ممانعت با نفوذ سیاسی، نظامی و امنیتی واشنگتن و ‏بروکسل انداخت.‏
 
پروژه‌هایی که در سال‌های اخیر (پس از بازگشت ‏‏«ولادیمیر پوتین» به‌ قدرت) در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، ‏نظامی و امنیتی از سوی مسکو و حوزه‌های اقتصادی و تجاری و ‏به خصوص زیرساخت‌ها از سوی پکن دنبال می‌شوند، ‏مستقیما با این موضوع مرتبط می‌باشند.‏
 
البته واقعیت امر این است که آمریکا در بیش از یک دهه حضور ‏نظامی خود در آسیای مرکزی و دخیل کردن کشورهای این ‏منطقه از طریق ایجاد پایگاه‌های نظامی و استفاده از قلمرو آنان ‏برای نقل و انتقال سربازان و محموله‌ها به‌ افغانستان و بالعکس، ‏توانست نقش خود در عرصه‌های مختلف و از جمله نظامی و ‏امنیتی را تقویت بخشد.‏
 
البته برخلاف انتظارات نخبگان حاکم منطقه، حضور نظامی آمریکا ‏و ناتو منجر به‌ سرازیر شدن سرمایه‌های کشورهای غربی ‏به‌ آسیای مرکزی نشد و حتی به‌ صورت عمده امید آنان برای ‏تأمین نیازهای مادی (از مواد غذایی گرفته تا مصالح ساختمانی) ‏نظامیان غربی و مردم افغانستان نیز برآورده نشده است.‏
 
امروز آن عده از سیاستمداران و کارشناسانی که از ورود ‏نظامیان آمریکا و ناتو به‌ منطقه استقبال کرده و آن را پیش‌‌زمینه ‏اصلی برای توسعه اقتصادی و اجتماعی کشورهای آسیای ‏مرکزی می‌دانستند، ترجیح می‌دهند که در این‌باره حرف نزنند.‏
 
برخلاف تهیه و تصویب استراتژی منطقه‌ای اتحادیه اروپا برای ‏آسیای مرکزی، هنوز پیشرفت خاصی در این زمینه به‌ نظر ‏نمی‌رسد.‏
 
روسیه مهمترین بازیگر منطقه ‏
 
به‌ اعتقاد کارشناسان، در پی حادثه 11 سپتامبر سال 2001 در ‏اذهان نه‌ تنها مردم عادی بلکه بخشی از سیاستمداران ‏کشورهای مختلف دنیا یک نوع تصور قربانی تروریسم شدن ‏آمریکا ایجاد شده بود.
 
به‌ این دلیل نه‌ تنها رقبای ژئوپلتیکی آمریکا ‏و قبل از همه روسیه با ورود آن به‌ آسیای مرکزی ممانعت ‏نکردند، بلکه کمک‌های ممکن را نیز انجام دادند.‏
 
هرچند چین نگرانی‌هایی خود از حضور نظامی آمریکا و ناتو در ‏منطقه و آن هم در همسایگی نواحی حساس اویغورنشین خود ‏را به‌‌ طور رسمی بیان نمی‌کرد ولی از طریق تقویت اقدامات ‏تجاری و اقتصادی و بویژه کمک به‌ بازسازی و احداث ‏زیرساخت‌های حمل‌ونقل، صنعتی، انرژی و غیره در کشورهای ‏آسیای مرکزی تلاش می‌کرد تا دارای جای پای محکم در منطقه ‏باشد.‏
 
اما تصور غالب این بود که با وجود «دمیتری مدودف» در ‏کرسی ریاست جمهوری روسیه و برای یک دوره جدید ‏چهارساله در رأس قدرت باقی ماندن وی، نقش مسکو در ‏منطقه تا حد زیادی پائین خواهد آمد که از این فرصت واشنگتن ‏کمال بهره‌برداری را خواهد داشت.‏
 
اما با بازگشت «ولادیمیر پوتین» و برجسته شدن نقش مسکو در ‏تحولات منطقه‌ای و بین‌المللی این واقعیت بیشتر برجسته شد ‏که ضعیف پنداشتن نقش روسیه در آسیای مرکزی صحیح ‏نیست.‏
 
به‌ اعتقاد "رحمت‌کریم دولت" روزنامه‌نگار و کارشناس سیاسی، ‏امروز روسیه از تأثیرگذارترین بازیگران خارجی در منطقه است.  ‏
 
وی گفت:نمی‌توان نقش سایر قدرت‌ها و بخصوص آمریکا و چین را نادیده ‏گرفت، ولی در مدت بیش از 2 دهه استقلال کشورهای آسیای ‏مرکزی، عملا موردی به‌ نظر نرسیده است که سیاستمداران ‏قرار گرفته در رأس قدرت، برای گرفتن تأیید خود در آستانه ‏انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی به‌ واشنگتن و یا پکن سفر ‏کرده باشند. ‏
 
اما برای گرفتن تأیید کرملین به‌ مسکو سفر می‌کنند که اینگونه ‏حرکت سیاسی به‌ استثنای تعدادی از سیاستمداران مخالف و ‏رسانه‌های مستقل این کشورها، واکنش‌های منفی‌ را نیز ‏به‌ همراه ندارند.‏
 
‏«رحمت‌الله عبدالله‌اف» معاون مدیر مرکز مطالعات افغانستان و ‏آسیای مرکزی نیز با تأیید این نظر که روسیه در مباحث ‏منطقه‌ای و بین‌المللی فعال شده است، یادآور شد: روسیه اکنون باید یک مرحله نسبتا طولانی کم‌توجهی به‌ آسیای ‏مرکزی را که فرصت تحکیم موقعیت برای رقبای ژئوپلتیکی‌ این کشور ‏را فراهم کرد، جبران نماید.
 
ضمنا مسکو باید نوع نگاه خود ‏به‌ منطقه را تغییر دهد و دیگر فکر نکند که با تهدید و ارعاب ‏نخبگان حاکم آسیای مرکزی می‌توان بر وضعیت تسلط پیدا کرد. ‏
 
زیرا حساب باز کردن مسکو بر روی بیم دولت‌های موجود منطقه از احتمال «اقدامات خاص ‏روسیه» رویکرد درستی نخواهد بود. ‏
 
عبدالله‌اف ادامه داد: روسیه در عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، ‏نظامی و امنیتی باید اقدامات همسو با منافع ملی این کشورها ‏را دنبال کند و در این صورت افکار عمومی منطقه از تقویت حضور ‏مسکو حمایت خواهد کرد. ‏
 
اما متأسفانه هنوز هم برخی از سیاستمداران و کارشناسان ‏مطرح و نزدیک به‌ کرملین و همچنین رسانه‌های گروهی روسی ‏ناگوارترین و گاهی توهین‌آمیزترین حرف‌های خود را در حق ‏کشورها و مردم این منطقه می‌زنند که چنین حرکتی از سوی ‏غربی‌ها کمتر و از سوی چینی‌ها اصلا به‌ نظر نمی‌رسد.   ‏
 
به‌ باور این کارشناس مسائل منطقه، چنانچه روسیه تا حدودی ‏روش منطقی‌تری از خود نشان دهد، توجه مردم منطقه را بیشتر ‏به‌ خود جلب خواهد کرد.‏
 
معاون مدیر مرکز مطالعات افغانستان و منطقه ، گفت: اگر روسیه و چین بتوانند در منطقه تا حد ‏ممکن به‌ صورت هماهنگ اقدام کنند، به‌ میزان بسیار بالایی بر این ‏فضا تسلط خواهند داشت.
 
زیرا روسیه و چین همسایه منطقه ‏بوده و دارای روابط نزدیک تجاری و اقتصادی با پنج کشور آسیای ‏مرکزی می‌باشند که آمریکا و اتحادیه اروپا از چنین امتیاز و ‏موقعیتی برخوردار نیستند. ‏
 
تأثیرگذاری مسکو و پکن در منطقه را جدا از بحث روابط ‏دوجانبه، نقش فعال آنها در سازمان پیمان امنیت جمعی و ‏سازمان همکاری‌های شانگهای افزایش داده است. ‏
 
در سال‌های اخیر چین به‌ مسائل امنیتی آسیای مرکزی توجه ‏نشان داده و تلاش می‌کند تا در این عرصه نیز نقش ایفا نماید.‏
 
از نظر رحمت کریم دولت، چنانچه پکن وجود ثبات و امنیت در ‏آسیای مرکزی را با تأمین ثبات و امنیت در منطقه سین‌کیانگ ‏اویغور مرتبط می‌داند، پس در سال‌های آتی شاهد افزایش نقش ‏پکن در این زمینه و تقویت همکاری‌های این کشور با روسیه خواهیم ‏بود که این امر منجر به‌ کاهش نقش بازیگران غیرمنطقه‌ای در ‏آسیای مرکزی خواهد شد.‏
 
احتمال بهبود روابط ایران و آمریکا و انتظارات از روسیه ‏و چین ‏
 
‏همان‌گونه که اشاره شد تحولات اخیر منطقه‌ای و بین‌المللی ‏نشان داد که روسیه مصمم به‌ بازی کردن نقش فعال می‌باشد. ‏
 
اما به‌ اعتقاد کارشناسان، هنوز مشخص نیست که این مسئله ‏سیاستی بلندمدت و طراحی شده از سوی کرملین است و ‏یا فقط به‌ اراده شخص «ولادیمیر پوتین» بر‌می‌گردد که در ادامه ‏قابل‌ تغییر خواهد بود.‏
 
رحمت کریم دولت با اشاره به‌ قضیه «اسنودن» و زیر بار فشارهای ‏آمریکا نرفتن روسیه، تصریح کرد: درحالی که چین با بیرون ‏کردن اسنودن از قلمروی خود از این قضیه کناره‌گیری کرد، ‏مسکو قاطعیت غیرقابل‌انتظاری نشان داد که چه در داخل این ‏کشور و چه در بیرون از آن منجر به‌ جلب توجه مردم نسبت ‏به‌ اقدامات مستقلانه کرملین شد.‏
 
از نگاه وی، موضع ثابت روسیه در رابطه با بحران سوریه (ضمن ‏همکاری و هماهنگی با طرف‌های ذی‌نفوذ نظیر ایران و چین) ‏نه‌ تنها باعث تغییر مسیر تحولات سوریه و جلوگیری از حمله ‏هوایی آمریکا به‌ این کشور شد، بلکه برای اولین بار پس از ‏فروپاشی شوروی نشان داد که مسکو در صورت اراده می‌تواند ‏زمینه بازگرداندن اعتبار خود به‌ عنوان قدرت جهانی را فراهم کند.‏
 
اما همزمان رحمت کریم دولت این نظر را دارد که باید منتظر ماند و ‏دید که در ادامه این روند روسیه در رابطه با مسائل مهم ‏بین‌المللی چه مواضعی خواهد گرفت.‏
 
به‌ باور وی، صحبت‌های اخیر پوتین در اجلاس باشگاه «والدای» ‏به‌ نوعی بازگوکننده جدیت روسیه می‌باشد.‏
 
"رحمت‌الله عبدالله‌اف" نیز حرکت‌های اخیر روسیه را در راستای ‏تأیید استقلال‌خواهی مسکو از خط‌ مشی سیاست خارجی ‏آمریکا دانسته و گفت: چنانچه روسیه و همچنین چین آسیای ‏مرکزی را چه در چارچوب سازمان‌های موجود در قلمرو شوروی ‏سابق و چه در قالب سازمان‌همکاری‌های شانگهای فضای مسئولیت ‏خود می‌شناسند، پس باید اقدامات واقعا مستقلانه اتخاذ کنند.‏
 
وی ادامه داد: به‌ نظر من این اقدام مستقلانه مسکو و پکن ‏می‌تواند از طریق پذیرش کامل جمهوری اسلامی ایران ‏به‌ سازمان همکاری‌های شانگهای بازگو شود، زیرا شرایط قبلی ‏‏(عدم عضویت کشورهای قرار گرفته تحت تحریم‌های شورای ‏امنیت سازمان ملل متحد) به‌ منظور راضی نگاه داشتن آمریکا و ‏غرب از پیش خود در نظر گرفته شده بود که حالا دیگر باید این اشتباه ‏اصلاح گردد.‏
 
رحمت کریم دولت نیز با این دیدگاه کاملا موافق بوده و پذیرش ‏ایران به‌ سازمان همکاری‌های شانگهای را یک نوع حرکت ‏سیاسی مسکو و پکن برای جلوگیری از تمایل نزدیکی تهران با ‏واشنگتن می‌داند.‏
 
با این حال، تحلیلگران مسائل منطقه معتقدند که نزدیکی ‏مواضع روسیه و ایران در مسائل آسیای مرکزی نه‌ تنها در ‏زمینه‌های اقتصادی، تجاری و امنیتی به‌ نتایج مثبتی دست ‏خواهد یافت بلکه به‌ تحقق پروژه‌های مسکو برای همگرایی با ‏کشورهای منطقه نیز کمک خواهد کرد. ‏
 
بخصوص کمک ایران در زمینه مقابله با چالش‌های پیش‌روی ‏منطقه و بویژه رشد جریانات انحرافی مذهبی نظیر سلفیت ‏بسیار مهم خواهد بود. ‏
 
درک این واقعیت روسیه، چین و ایران را در یک سنگر قرار ‏می‌دهد که ثبات و توسعه آتی آسیای مرکزی در گرو موفقیت ‏آن خواهد بود.‏
 
انتهای پیام/

منبع: فارس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار