حدود ساعت 10 صبح 26 مهرماه 1388، به ناگاه خبری فوری تمام رسانه ها را دربرگرفت، باز هم ترور ناجوانمردانه و دستی بی حیا که این بار سردار سرلشکر نورعلی شوشتری را به همراه تعدادی دیگر از افراد بی گناه، به فیض شهادت نایل آورد.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، نورعلی شوشتری روز دوازدهم اردیبهشت ماه سال 1327 خورشیدی در روستای ینگجه از توابع بخش شهرستان سرولایت شهرستان نیشابور چشم به جهان هستی گشود. پدر و مادر این کودک خوش آتیه که خداوند متعال، فرجام زیبای شهادت را بر پیشانی اش رقم زده بود، انسان هایی مؤمن و مذهبی و معتقد به دین مبین اسلام و علاقه مند به اهل بیت عصمت و طهارت- علیهم السلام- بودند و از همین روی، با توسل به پیشگاه حضرت ابوالائمه، مولای متقیان علی (ع)، نام چهارمین فرزندشان را «نورعلی» گذاشتند.

حاج فرج الله شوشتری، پدر این کودک، بزرگ و کدخدای دِه محسوب می شد و در همه حال می کوشید تا از ضعفا دستگیری کند و همواره پشتیبان همه اهالی باشد. همسر حاج فرج الله یعنی زهرا خانم- مادر نورعلی- نیز نسب از خانواده ای می برد که در عشق و علاقه به چهارده معصوم (ع) زبان زد بودند و نسل اندر نسل، این عشق مقدس را برای یکدیگر به یادگار گذاشته بودند.

نورعلی دو خواهر به نام های بتول خانم و طاهره خانم داشت و دو برادر نیز به اسامی غلامحسین و غلامحسن که همواره یار و یاورش بودند. نورعلی از همان اوان کودکی همراه اینان در مکتب مرحوم مُلّاعباس- پدربزرگ گرامی اش- با پایه های فراگیری کلام الله مجید آشنا شد. در ادامه نیز در تنها دبستان موجود در روستای ینگجه تحصیلات ابتدایی خود را شروع کرد، ضمن آن که در خانواده حاج فرج الله شوشتری- کدخدای ینگجه- تحصیل علم و تقوا به صورت توأمان، امری لازم و طبیعی محسوب می شد و نورعلی به تدریج خود را به این دو بال رشد و تعالی، مجهز می ساخت. از همین روی، نورعلی تحصیلات خویش را در چکنه ادامه داد. سردار شهید شوشتری به سرعت نوجوانی را به جوانی رساند و در سال 1347 برای خدمت سربازی راهی تهران گردید.

سردار شوشتری همواره فردی نجیب و خانواده دوست بود. ایشان پس از پایان خدمت سربازی خود، در اواخر سال 1349 و در سن 22 سالگی، دختر خانمی مؤمنه و از خانواده ای اصیل را به عقد مقدس ازدواج درآورد. طیبه خانم، صبیه آقای «دُرری سرولایتی»، محضردار خوش نام و معتمد اهالی روستای ینگجه بود. پدر همسر شهید شوشتری، در واقع از دوستان قدیم و هم درس پدر خود شهید بود. دوران عقد، دو سال طول کشید و در سال 1351، نورعلی رسماً زندگی مشترک خود را شروع کرد.

کارنامه ای درخشان

با آغاز جنگ تحمیلی سردار شهید شوشتری راهی جبهه های حق علیه باطل گردید به نحوی که خود ایشان روایت می نمودند که از روز نهم دفاع مقدس در جبهه حضور یافته بود. او پیش از آغاز جنگ تحمیلی، در جبهه مبارزه با ضد انقلاب در کردستان و به خاطر رشادت و دلاوری و هوش نظامی خدادای اش، خدمت را با مسئولیت فرماندهی گروهان آغاز کرد و از همان بدو ورود به سپاه، از خود رشادت و شجاعت و مدیریتی مثال زدنی بر جای گذاشت. این در حالی بود که شهید شوشتری از آغاز دوران پاسداری اش در خرداد سال 1358 به عنوان فرماندهی عملیات سپاه نیشابور مشغول خدمت شده بود.

وی با آغاز جنگ تحمیلی، همراه دیگر رزمندگان خراسانی، به سرعت خود را به جبهه جنوب رساند و از همان ابتدا هدایت رزمندگان اسلام را با مسئولیت بخشی از خط تماس با دشمن در «دب حردان» در نزدیکی اهواز بر عهده گرفت.



با شکل گیری یگان های رزمی سپاه در جنوب، این سردار شهید همواره در پست های فرماندهی، خط ایثار و شهادت را امتداد بخشید، که در ادامه به بعضی از مسئولیت های ایشان اشاره می شود: معاونت و فرماندهی تیپ جوادالائمه (ع)، جانشینی و فرماندهی لشکر 5 نصر، فرماندهی قرارگاه نجف اشرف، جانشینی و فرماندهی سپاه هشتم ثامن الائمه (ع)، فرمانده قرارگاه ثامن الائمه (ع)، فرماندهی ارشد سپاه در استان خراسان، فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع)، فرماندهی قرارگاه قدس و جانشینی فرماندهی نیروی زمینی سپاه از آن جمله است.

کارنامه تیپ ظفرمند جوادالائمه (ع) و لشکرهای خط شکن 21 امام رضا (ع) و 5 نصر با نام این فرمانده پرآوازه و شجاع و مدیر و مدبر عجین است و نقش ارزشمند وی در آزادسازی مناطق اشغالی خوزستان از لوث وجود صدامیان بعثی و حضور موثرش در حماسه های آزادی بستان، فتح المبین، شکست ارتش بعث عراق در عملیات بزرگ آزادسازی خرمشهر و نبردهای سرنوشت سازی چون، رمضان (شرق بصره)، خیبر (جزایر مجنون و شمال شرق بصره)، بدر (شرق دجله)، فتح فاو (والفجر 8) و آزادسازی میمک در غرب کشور، فراموش ناشدنی است.

سردار شهید شوشتری نقش برجسته ای در فرماندهی قرارگاه نجف اشرف نیروی زمینی سپاه، برعهده داشت و در پیروزی هایی چون فتح مهران، پیشروی قوای اسلام در استان سلیمانیه عراق و عملیات حماسی کربلای 5 که منجر به شکستن دژ دفاعی بصره و پیشروی نیروی زمینی سپاه به سوی بصره شد، نقشی تأثیرگذار و حضوری کارساز و تعیین کننده در شرایط آن روز جنگ داشت.

سردار حمیدنیا، از فرماندهان دوران جنگ در ارتباط با ویژگی های درخشنده شهید شوشتری می گوید: «شجاعت و تدبیر، از ویژگی های بارز سردار شوشتری بود، به طوری که با قاطعیت می توانم بگویم هیچ گاه از دشمن نترسید و همیشه هم دشمن را حقیر شمرد. اقتدار و صلابت شهید شوشتری به حدی بود که سال 1360 در هنگام دفاع از تنگه چزابه در منطقه بستان، با وجود فشار همه جانبه ارتش عراق و به میدان آوردن چندین یگان رزمی و آماده خود به میدان، بر اثر ایستادگی و تدبیر این فرمانده بزرگ، خط دفاعی ما هیچ گاه شکسته نشد.»

سردار شهید شوشتری تقریباً در همه عملیات های بزرگ دوران دفاع مقدس (شاید فقط به جز عملیات محرم) در مناطق جنگی حضور داشت و رشادت مثال زدنی اش موجب شد تا به فرماندهی لشکر 5 نصر و پس از مدتی قرارگاه نجف اشرف برگزیده شود. حضور فعال وی در خطوط مقدم جبهه، موجب شد تا 7 بار به شدت مجروح شود و افتخار جانبازی نیز چون برگ زرین دیگری در کتاب زندگیِ سراسر آکنده از مجاهدت ایشان به ثبت برسد.

با وقوع عملیات مرصاد، به توصیه مقام معظم رهبری، شهید شوشتری مسئولیت این عملیات دشوار را بر عهده گرفت و به روایت شهید صیاد شیرازی، فرماندهی خوبی را از خود به نمایش گذاشت، تا جایی که در تماس با مرحوم حجت الاسلام والمسلمین حاج سید احمد آقای خمینی (ره) برای گزارش پیشرفت عملیات به امام خمینی (ره)، حضرت امام خطاب به سردار شوشتری می فرمایند: «در این دنیا که نمی توانم کاری بکنم، اگر آبرویی داشته باشم در آن دنیا قطعاً شما را شفاعت خواهم کرد.»

با پایان یافتن جنگ تحمیلی، این سرباز پاکباز اسلام که ده ها بار تا مرز شهادت پیش رفته بود، در ادامه مجاهدت های خویش، به منطقه شمال غرب کشور شتافت و با پذیرش فرماندهی قرارگاه حمزه سیدالشهدا (ع)، تداوم بخش راه نورانی مسیح کردستان، سردار سرلشکر پاسدار شهید بروجردی گردید و مسیر ترقی را به واسطه قابلیت های مدیریتی و اخلاقی و مردم داری خویش به سرعت طی کرد. سرانجام نیز به سمت جانشینی فرماندهی نیروی زمینی سپاه نائل آمد و سازماندهی نوین نیروی زمینی سپاه را بر عهده گرفت و در دوران طولانی در این سمت باقی ماند و با حفظ سمت و هدف تأمین امنیت پایدار و حمایت از مردم منطقه سیستان و بلوچستان، به عنوان فرمانده قرارگاه قدس جنوب شرق کشور منصوب شد.



طرحی که به شهادت انجامید

سردار شهید شوشتری طرح های زیادی برای برقراری امنیت در منطقه سیستان و بلوچستان داشت و عملکردش در مدتی کوتاه، موجب هراس ضد انقلاب و عناصر وابسته به بیگانگان شده بود؛ چرا که آنان می دانستند با به اجرا درآمدن طرح های شهید شوشتری، دیگر جایی برای شان وجود نخواهد داشت. از جمله وقتی حدود یک هفته قبل از شهادت سردار شوشتری، یاران و همکاران این شهید عزیز، طرح ایشان را برای سران عشایر و قبایل منطقه جنوب شرق کشور توضیح دادند و طرح با استقبال آنان مواجه شد، بر دشمن بسیار گران آمد. این طرح متضمن ایجاد شغل و امنیت پایدار از طریق تأسیس بازارچه های مرزی و... بود و سران عشایر نیز با رویی گشاده برای اجرای طرح های شهید شوشتری اعلام آمادگی کرده و مشتاقانه پیگیر عملی شدن آن ها بودند. (اصولا شهید شوشتری راه حل دوام امنیت در منطقه را نظامی نمی دانست و ریشه ناامنی های منطقه را در فقر اقتصادی و فرهنگی جست و جو می کرد. لذا با طراحی طرح های متعدد اقتصادی و فرهنگی در پی ریشه کن کردن نفوذ عناصر مخل امنیت در منطقه بود.)

در تمام این سال ها روح بلند سردار شهید نورعلی شوشتری همواره در افق شهادت در حال پرواز بود و یاد دوستان و همرزمان شهیدش، حتی لحظه ای او را رها نمی کرد و پس از 30 سال مجاهدت هنوز در حال و هوای شهادت قرار داشت و این روحیه به او اخلاص و معنویتی بخشیده بود که پیوسته در فکر دل کندن از دنیای فانی می نمود در حسرت پیوستن به سینه سرخان مهاجر بی تابی می کرد.

سرانجام در یک شنبه خونین 26 مهر 1388، در منطقه پیشین سیستان و بلوچستان، به همراه تنی چند از یارانش به آرزوی دیرینه خویش یعنی شهادت نائل آمد.

 شهید شوشتری اخلاق بسیار پسندیده و نیکو و دارای روابط اجتماعی بالایی نیز بود، به نحوی که اکثر افرادی که با ایشان در ارتباط بودند خاطراتی بسیار جالب از ایشان نقل کرده اند که شاید ذکر تعدادی از آن ها خالی از لطف نباشد.

 سردار همیشه ظرفیت ها را می سنجید

سردار دکتر محمدباقر ذوالقدر که یکی از دوستان و همکاران شهید شوشتری محسوب می شود در گوشه ای از خاطرات خود درباره ی ایشان می گوید:

شهید شوشتری را باید فراتر از یک سپاهی عادی نگریست. شهید شوشتری فقط نگاه نظامی نداشت، بلکه پاسداری را یک مأموریت همه جانبه می دید و سپاه را یک وجود نظامی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی می دید و با این نگاه جامع، تلاش می کرد تا امر امنیت را به عهده مردم بگذارد و به امنیت پایدار و همه جانبه برسد. بنابراین ایشان به همان میزان که تلاش می کرد تا عناصر ضد انقلاب از مرز وارد کشور نشوند و با ضد انقلاب برخورد قهرآمیز صورت می داد، به همان میزان هم تلاش می کرد که سازندگی در منطقه ایجاد شود و نیازهای اولیه زندگی مردم و زیرساخت های توسعه منطقه تأمین شود، تا خود مردم، مسئولیت تأمین امنیت محل زندگی شان را بپذیرند؛ و این نکته بسیار مهمی است.



معمولا یک عنصر نظامی، فقط نگاهی نظامی دارد و کاری به آب، برق، معیشت و رفاه مردم منطقه ندارد. اما با این طرز تفکر شهید شوشتری، فرماندهانی که بعداً به قرارگاه حمزه (ع) رفتند، آن ها نیز همین شیوه را تعقیب کردند. طوری که امروز، شاهد شکوفایی آن مناطق و پیشرفت و توسعه همه جانبه آن مناطق هستیم و این نکته در تأمین امنیت آن مناطق بسیار مؤثر بوده است. شهید شوشتری آموخت که باید به مردم اعتماد کنیم و آن ها را در امنیت مشارکت دهیم، در جنوب شرق نیز همین رویکرد را پیگیری کرد. فعالیت های توسعه دهنده و تلاش برای جبران عقب ماندگی ها و ایجاد زیرساخت های توسعه در جنوب شرق هم توسط ایشان تعقیب می شد اما متأسفانه دشمن نگذاشت تا این کارها به نتیجه برسد. با این همه، گام های خوبی در این خصوص برداشته شد و شورای توسعه جنوب شرق کشور هم به این پیشرفت کمک کرد.

به یاد می آورم سخن ایشان این بود که ما نتوانسته ایم بعد از انقلاب، ساخت های طبیعی برقراری امنیت را در جنوب شرق کشور حفظ و تقویت کنیم و بسیاری از این ساخت ها به دلیل بعضی از کج سلیقگی ها از بین رفتند. ایشان به عنوان مثال عناصر صالحی را که در رأس عشایر و طوایف این منطقه هستند، یکی از ظرفیت ها می دانستند.

طوایف سیستان و بلوچستان ریش سفیدها و سرکرده هایی دارند که به آن ها سردار گفته می شود و مدیریت طوایف را برعهده دارند. این نظام قبیله ای و طایفه ای به طور طبیعی در منطقه وجود دارد و نه می توان و نه به مصلحت است که برچیده شود. ما می توانیم از بستر این مدیریت طبیعی و بومی منطقه استفاده کنیم و آن را در خدمت امنیت آن منطقه قرار دهیم و به جای این که این نظام ها را به هم بزنیم، آن ها را بازسازی و از این ظرفیت ها، استفاده کنیم و این مهم ترین کاری بود که شهید شوشتری انجام داد.

شهید خیلی آرام صحبت می کرد!

در باب ویژگی های شخصی و ظاهری شهید شوشتری، سردار علی ناصری که در سال های پس از جنگ انس فراوانی با ایشان داشته است بیان می دارد:

در قدم اول چیزی که هر کسی وقتی با شهید شوشتری مواجه می شد او را متوجه خودش می کرد، تیپ و قد و قواره شهید شوشتری بود. خب، ایشان از یک هیکل بزرگ و چهارشانه و قوی و رشیدی برخوردار بود و صورت باریک پر و قد کشیده و چهره خندانی داشت، علی رغم این که چهره اش خیلی جدی بود، به صورتی که اگر گاهی نمی خندید و تبسم نمی کرد و حالت جدی به خودش می گرفت، انسان احساس می کرد که آن بزرگوار الان ناراحت است.

برعکس، زمانی که می خندید، چهره اش کاملاً عوض می شد و آن تیپ خیلی جدی، تبدیل به انسانی می شد که راحت می شد با ایشان ارتباط برقرار و با وی صحبت کرد. خیلی آرام صحبت می کرد و حرف آدم را به دقت گوش می کرد. این ها تقریباً چیزهایی بود که هر کسی با ایشان در قدم اول برخورد می کرد، متوجه آن می شد. از دیگر ویژگی های شهید شوشتری این بود که در وجودش آنچنان جدیت و پیگیری ای داشت و با حوصله بود که می خواست کارش را تا به آخر، خوب و مطلوب به پایان برسد.

خاطره ای از پدر

فرزند برومند شهید شوشتری که با پدربزرگ گرامی خود همنام است درباره ی خاطره ای از پدر خود می گوید: آقاجان (منظور شهید شوشتری) تعریف می کرد زمانی که نوجوان بوده، این روستا یک نفر پهلوان داشته که خیلی نزد اهالی از ارج و قرب برخوردار بوده. یک روز عید آقاجان از پدربزرگم که نامش هم مأخذ نام خود من است، یک سکه دو تومانی عیدی می گیرد. بعد که می رود توی روستا، می بیند که آن پهلوان به حالتی از ضعف و بدبختی، دچار اعتیاد به مواد مخدر شده و دارد پای دیوار چرت می زند. با این حال، تا چشمش به آقاجانم می افتد، می گوید که چیزی داری تا به من کمک کنی؟

آقاجان، نخست با بی اعتنایی رد می شود، اما کمی بعد دلش می سوزد که این بنده خدا زمانی پهلوانی بوده و غرور و غیرتی داشته، پس نباید این طور به او بی توجه بود. بنابراین برمی گردد و سکه اش را کف دست او می گذارد. آقاجان می گفت که آن پهلوان خسته و مردنی هم چنان دعایی در حق من کرد که فکر می کنم بسیاری از چیزهایی که خدا بعدها به من عطا کرد، از اثر دعای خیر او باشد...»

منابع:
1- شهید شوشتری مردی با اخلاص و پاکباخته بود. مصاحبه شونده محمدباقر ذوالقدر، نشریه شاهد یاران، 1391.
2- مردم و مقصد شهید شوشتری این چنین بود. مصاحبه شونده علی ناظری، نشریه شاهد یاران، 1391.
3- نوری که راه آسمان در پیش گرفت؛ نگاهی به زندگی و تلاش های سردار سرلشکر پاسدار شهید نورعلی شوشتری، 1391.
4- شهید وحدت. نشریه شاهد یاران، 1391.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۱
Iran (Islamic Republic of)
غلام حسین
۲۲:۳۲ ۲۶ مهر ۱۳۹۳
سلام برارواح طییبه شهدا ،شوشتری کمتر از شهادت برایش شایسته نبود .
Iran (Islamic Republic of)
علی
۲۱:۲۷ ۲۷ مهر ۱۳۹۲
شهدا زنده اند انشالله ما به انها بپیوندیم
آخرین اخبار