انديشه سياسي در مكتب انسان‌ساز اسلام نيز از ايدئولوژي‌هاي خاصي براي تبيين حكومت و تدبير امور جامعه بهره مي‌برد كه از جهاتي متفاوت از ديگر ايدئولوژي‌ها در نظام‌هاي سياسي است.

مجله شبانه باشگاه خبرنگاران؛

 سخن گفتن از انديشه يا فلسفه سياسي يك مكتب تأثيرگذار در تاريخ فرهنگ و تمدن بشري، به معناي سخن گفتن از ايدئولوژي‌هاي خاصي است كه به منزله‌ مباني آن مكتب براي بررسي روابط ميان حاكميت و مردم به شمار مي‌آيند.

مباني انديشه سياسي در اسلام از منابع مختلفي در اين مكتب سرچشمه مي‌گيرد. مهمترين اين منابع را مي‌توان در فقه، اخلاق، عرفان، كلام و فلسفه اسلامي ملاحظه كرد؛ با اين تفاوت كه برخي از اين منابع، مواد عقلاني و برهاني را براي شكل‌گيري ساختار و منطق انديشه سياسي اسلام فراهم مي‌آورند و برخي ديگر از آنها، مواد عمل‌گرايانه و رفتارشناسانه‌ ساختار انديشه سياسي اسلام را مورد توجه قرار مي‌دهند.

در اين ميان، مي‌توان از آثار مكتوب انديشمندان و حكماي نامدار مسلمان ياد كرد كه در شكل‌گيري و غناي ساختار انديشه سياسي اسلام، سهم بسزايي داشته‌اند. البته در ميان آثار انديشمندان مسلمان، كتابي كه هم اصول و مباني نظري انديشه سياسي اسلام را مورد بررسي قرار داده باشد و هم به اصول عملي فلسفه سياسي اسلام توجه كرده باشد به چشم نمي‌خورد؛ اما هر يك به مؤلفه‌هاي مختلف انديشه سياسي اسلام با جديت و عمق خاصي توجه كرده‌اند.

تجلي امت واحده


يكي از مهمترين مؤلفه‌هاي انديشه سياسي در اسلام كه در واقعه غدير متبلور گشت، تأكيد بر وحدت اسلامي يا همان توجه به امت اسلامي به عنوان «امت واحده» است. اساساً با همه اختلافاتى كه در تعريف جامعه از سوى جامعه‌شناسان و انديشمندان حوزه‌ سياست مشاهده مي‌شود، توجه به «حكومت واحد و استقلال سياسى امت واحده‏» براى وحدت يك جامعه، از ارزش سياسي و فرهنگي والايي برخوردار است. مهم‌ترين تفاوتي كه در نگرش نظام‌هاي مختلف سياسي به اين مؤلفه مشاهده مي‌شود، در سرپرستي و رهبري اين امت واحده است. در نظام‌هاي غير ديني كه انديشه سياسي بر اساس مؤلفه‌هاي جامعه‌ مدرن به‌ويژه اومانيسم و سكولاريسم تبيين مي‌گردد، آنچه تعيين‌كننده‌ رهبري سياسي جامعه است، بيش از هر چيز، قدرت زر و زور و تزوير است. در اين نظام‌ها هر چند اموري چون مقبوليت عامه و رأي مردم در قالب دموكراسي و امثال آن، همواره شعار رهبران سياسي است، اما آنچه در واقع، تعيين‌كننده رهبري جامعه است، قدرت‌هاي مادي و سياسي پنهان و آشكاري است كه براي حقايقي چون عدالت، انسانيت و شايسته‌سالاري حق‌مدارانه، ارزشي قائل نيستند.

 اما در انديشه سياسي اسلام، به‌ويژه انديشه سياسي شيعي، تعيين رهبري جامعه بر اساس مؤلفه‌هايي صورت مي‌گيرد كه خداوند آن‌ها را از طريق پيامبران و ائمه معصومين‌(ع)، براي ما معرفي و ارسال كرده است. خداوند متعال به عنوان تنها قانونگذارى كه با شناخت كامل انسان، پيامبران الهى را به‌سوى مردم فرستاد تا برنامه‌هايي سعادت‏ بخش را به انسان ابلاغ نمايند، براى تداوم رهبرى الهى امت اسلامى نيز امامانى انتخاب فرمود و به‌وسيله آخرين پيامبر خويش به مردم شناساند تا پس از وى رهبرى او را گردن نهند.

اصول انديشه سياسي اسلام

اگر بخواهيم مهمترين اصول انديشه سياسي اسلام را مورد توجه قرار دهيم مي‌توان گفت در انديشه سياسي اسلام، آنچه در كنار زندگي و روابط اجتماعي مردم، از اهميت بسياري برخوردار است، عبارتند از: ضرورت وجود قانون، واضع قانون و مجري قانون. هر چند خود بشر به نقصان خويش در قانونگذارى واقف است اما همواره بر آن اصرار ورزيده و با حكومت‌هاى ناپايدار خويش، انسان‌ها را از سعادت حقيقى و معناي اصلي زندگى دور ساخته است. از آنجايي كه انسان موجودى داراى ابعاد گوناگون و درصدد تكامل و سعادت جاودانى خويش است، بايد در اين دنيا سعادت اخروى خويش را نيز تأمين كند. از اين‌رو، بايد قانونگذارى براى وى تعيين برنامه نمايد كه شناخت كامل از انسان داشته باشد و قوانين را بر وفق سعادت و خوشبختى انسان وضع نمايد. چنين كسي جز خداوند متعال نيست.

مجرى قانون‏ نيز بايد كسى باشد كه علاوه بر آگاهى به قانون، بر تمايلات خويش مسلط باشد و با شجاعت و حسن مديريتى كه دارد در جامعه، حكومت ‏به‌ پا دارد و از بروز هرج و مرج و پايمال‌شدن حقوق ضعيفان جلوگيرى نمايد. اين شخص جز معصوم، كسى ديگر نيست كه از ديدگاه مسلمانان، پيامبر اسلام(ص) است و از نظر شيعه اماميه، دوازده امام معصوم - عليهم السلام - نيز در اين رديف قرار دارند و در صورت عدم معصوم و غيبت وى، بنا بر دستورى كه از جانب پيشوايان دينى صادر گشته، دين ‏شناسان متعهد - فقيهان با تقوا - اين مسئوليت ‏خطير را بر عهده خواهند داشت.

حكومت مشروع

در انديشه سياسي شيعي اسلام، همواره بايد در ميان امت اسلامى كسى باشد كه از سوى خدا راهنمايى بشر را بر عهده گرفته باشد و اين امر چنان بزرگ است كه عدم ابلاغ آن از سوى رسول اكرم‌(ص)، تمام تلاش‌هاى طاقت‌فرساى‏23 سال رسالتش را از بين مي‌برد و لذا آن حضرت در جمع بزرگ كاروانيان حج مسأله ولايت و امامت ‏حضرت على(ع) را ابلاغ مي‏نمايد و پس از آن آيه اكمال دين نازل مي‏گردد. در اين مهم‌ترين واقعه‌ سياسي در تاريخ اسلام، مشخص گرديد كه پيامبر(ص) علاوه بر جايگاه تكوينى داراى شئون نيز هست كه از جمله مي‌توان به منصب قضا و رهبري و زعامت امت واحده مسلمين اشاره كرد. در انديشه سياسي شيعه، تمامي اين شئون به ائمه معصومين‌(ع) نيز منتقل مي‌شود.

از اين رو، واقعه‌ تاريخي غدير، براي انديشه سياسي شيعه، از اهميت بسياري برخوردار است. اهميت اين امر، بيشتر از اين جهت است كه پيامبر(ص) در معرفي امام علي(ع) به عنوان رهبر جامعه اسلامي، از واژه‌ «ولي» استفاده مي‌كند و اصطلاح «ولايت» گستره معنايي عميق‌تري نسبت به واژه‌ «حكومت» دارد.ولايت، از منظر انديشه سياسي شيعي، همراه با مشروعيت به معناي خاصي است كه متفاوت است از مشروعيت و معيارهاي آن در انديشه‌هاي سياسي غير ديني. در اين نگرش، حكومت مشروع، تنها حكومت خداوند است و حكومت كساني كه منصوب خداوند باشند. به بيان ديگر، در هر سه بخش؛ قانونگذاري، اجرا و قضاوت تنها خداوند است كه حق اعمال نظر و تعيين درست و نادرست را دارد.

 در مدل اسلامي مشروعيت، خداوند از طريق پيامبر، احكام حكومت را فرستاده و به نبي و امام كه منصوب خود او هستند و نه منتخب مردم، اجازه حكومت داده و مردم را موظف و مكلف به اطاعت از منتصبين خود كرده است.البته چنان كه پيش‌تر گفتيم خداوند در انتخاب افرادي كه بايد پيام او را به مردم برسانند و قوانين وي را در جامعه محقق سازند، بهترين و كامل‌ترين اشخاصي را برمي‌گزيند كه هم از خداوند و هم از شئون مختلف انساني، آگاهي كامل و درستي داشته باشند. / ایران

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار