به گزارش
خبرنگار حقوقی قضایی باشگاه خبرنگاران، همه مکاتب بشری و از جمله اسلام برای هر فرد انسانی حقوقی را برشمردهاند که وی از آنها بهرهمند است. نخستین سوال پس از پذیرش وجود چنین حقوقی برای انسانها این است که علت برخورداری آنها از این حقوق چیست.
به این پرسش دو گونه پاسخ کاملا متفاوت داده شده است. در یک نگاه و تحلیل از انسان، حقوقی که برای انسان میشناسیم دارای ریشههای ثابت در نظام هستی و ذات انسان است و از یک مبنای ثابت و ذاتی در وجود وی و بلکه در نظام آفرینش نشات گرفته است.
در نگاه و تفسیر دیگر این حقوق اموری صرفا اعتباری بوده و هیچ پایه و بنیاد حقیقی و ثابتی ندارند یعنی تنها مقتضیات عرفی و اجتماعی است که منشا اعتبار این حقوق شده است و به همین دلیل ثابت نبوده و قابل تغییر است.
کسانی که به نظریه اول که به نظریه حقوق ذاتی معروف است قائلاند درباره این که چگونه انسان از حقوق ثابتی برخوردار شده و چرا حیوانات از این حقوق ذاتی و ثابت برخوردار نیستند نظر یکسانی ندارند، الهیون معتقدند مبدا الهی و فوق بشری بر اساس اراده قاهرهاش این حقوق را مقرر کرده است.
بر اساس نظریه اسلامی حقوق طبیعی، خداوند انسان را با حقوقى ثابت و ذاتی آفریده است، این حقوق خداداد هم نسبت به طبیعت برای او برقرار شده و هم در زندگی اجتماعی در ارتباط با سایر افراد جامعه برای وی جود دارد.
در معارف اسلامی حقوق بیشماری برای انسان مطرح شده ولی در میان آنها به چند اصل بر می خوریم که نسبت به سایر اصول و حقوق نقش پایهای برعهده دارد این اصول عبارتند از: اصل کرامت و اصل عدالت و اصل برابری میان انسانها.
انتهای پیام/