به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، کبری جعفری در روزنامه وطن امروز نوشت: اخلاق مساله مهمی است که روابط سالم اجتماعی را امکانپذیر میکند و ارتباطهای مناسب و معتدلی را بین افراد به وجود میآورد. با توجه به این مساله مشخص است که در جامعه راههای بسیاری وجود دارد تا این تعادل و اعتدال بین افراد پدید آید. بسیاری از روابط و تعاملات در جامعه توسط قانون حل و فصل میشود اما در برخی موارد حالاتی به وجود میآید که قانون کارآیی لازم را ندارد و منجر به بروز پدیده آشفتگی در جامعه میشود. آشفتگی حالتی است که روابط معمول بین افراد به هم میخورد. علت آن هم این است که افراد گوناگون از یک اخلاق معین یا یک معیار معین پیروی نمیکنند و هر کس برای خود معیارهای خاص خودش را دارد که نتیجه آن ایجاد آشفتگی در روابط بین مردم یا مردم و دولت است و روابط به صورت ناموزون و نامتعادل تنظیم میشود.
در جامعه ما که یک جامعه تاریخی است از قدیم پایبندی به یکسری از رفتارهای خوب اخلاقی و اصول اخلاقی اهمیت داشته است. ریا و ریاکاری، دروغگویی، رعایتنکردن حقوق دیگران، خودپسندی و صدها مورد دیگر به صورت تاریخی در جامعه ما مورد نکوهش بوده اما در عصر جدید به خاطر اینکه ارزشها به هم ریخته و اتکای ارزشی مردم از حالت متعالی خارج شده است، خود به خود بداخلاقی و اخلاقهای نامناسب هم به همان نسبت افزایش پیدا کرده است. زمانی که فرهنگ جامعه روال مناسبی را طی نکند خود به خود بداخلاقیها هم توسعه پیدا میکند. این عمل باعث بیاعتمادی در جامعه شده و جامعه از تعادل خارج میشود و به جایی میرسد که گاهی در خانواده بین پدر و پسر یا مادر و دختر اخلاق مناسبی شکل نمیگیرد و همه از هم ناراضی هستند. اما چاره کار چیزی جز آموزش اصول اخلاق نیست؛ بهترین روش هم شروع این آموزش از خانواده است چراکه خانواده خشت اول بنای اخلاقیات است و سنگ بنای رفتار سالم در خانواده گذاشته میشود بنابراین مهمترین اقدام باید آموزش در خانواده باشد. البته رواج بیاخلاقی عمومیت ندارد و هستند کسانی که سعی میکنند اخلاقیات را به هر طریقی رعایت کنند. افراد در بحث رعایت اخلاق به دو دسته وظیفهپذیر و متعالی تقسیمبندی میشوند.
افراد وظیفهپذیر افرادی هستند که بر حسب وظیفهای که دارند اخلاق را رعایت میکنند بر خلاف افراد متعالی که خوبی را به خاطر خود خوبی انجام میدهند و به خاطر نفس کار پایبند اخلاقیات هستند. اما در جامعه امروزی با بروز آشفتگی از دو جهت روبهرو هستیم؛ یکی بر هم خوردن اخلاقیات ارزشمند قدیمی ما و دیگری اینکه از لحاظ اخلاق جدید هم نتوانستیم اخلاق مناسب با جامعه مدنی و شبیه آنچه در کشورهای پیشرفته برقرار است، بین خودمان برقرار کنیم. دوای درد چنین جامعهای را باید تربیت اخلاقی بدانیم. باید به اصولی پایبند باشیم؛ باید چنین مواردی در جامعه به صورت اصل دربیاید و در کودکی باید به داد افراد رسید و اخلاق را جزو تربیت فرد گذاشت. این موضوع محقق نمیشود مگر اینکه افراد دغدغهمند به رواج اخلاق بپردازند.
*کارشناس تعلیم و تربیت
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/