کورش تهامی در فیلم‌ها و سریال‌هایی همچون زیر تیغ، رویای گنجشک‌ها، ملکوت، شبانه، از دوردست، به رنگ ارغوان، مریم مقدس و دفتری از آسمان بازی کرده است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، با همه اینها او همیشه علاقه‌مند بوده نقش کمدی و طنز هم بازی کند تا این‌که پیشنهاد اجرای نقش رفیع در سریال تلویزیونی عصر پاییزی به کارگردانی اصغر نعیمی به او داده شد.

تهامی معتقد است نقش رفیع برایش هیجان‌انگیز بوده، چراکه نقش تک‌بعدی نیست و ابعاد مختلفی دارد. رفیع، فردی آرام و تا حدودی خجالتی است که ناخواسته درگیر اعتصاب کارگران کارخانه‌ای می‌شود که در آن کار می‌کند و همین مساله به اخراجش از کارخانه منجر می‌شود. او با کمک لیلا حبیبی که خبرنگار یک روزنامه است، تلاش می‌کند به واسطه گفت‌وگویی که با روزنامه انجام می‌دهد، اعلام کند در این اعتصاب نقشی نداشته است. با تهامی درباره نقش رفیع به گفت‌و‌گو نشسته​ایم.



جنس بازی شما برای نقش رفیع در سریال تلویزیونی عصر پاییزی متفاوت‌تر از دیگر آثاری است که در تلویزیون بازی کرده‌‌اید. با وجود این‌که رفیع فردی خجالتی است، اما در موقعیت‌های طنز متفاوت قرار می‌گیرد و کارهای جالبی از او سر می‌زند. چطور به این جنس بازی رسیدید؟

وقتی خلاصه فیلمنامه را به من دادند، هفت یا هشت قسمت از آن آماده بود. با خواندن فیلمنامه متوجه کدهای کوچکی شدم که درباره شخصیت رفیع به آن اشاره شده بود و بلافاصله با توجه به این کدها طراحی‌هایی برای این شخصیت در ذهنم انجام دادم.

البته همیشه دوست داشتم نقشی را بازی کنم که بار طنز داشته باشد و نقش رفیع این ویژگی را داشت. پیشنهاد ایفای نقش رفیع در سریال عصر پاییزی برایم خیلی هیجان‌انگیز بود و به مرور زمان هر چه جلوتر می‌رفتیم و بخش بیشتری از فیلمنامه در اختیارم گذاشته می‌شد به طرح‌های مختلفی فکر می‌کردم تا نقش رفیع را شیرین مقابل دوربین اجرا کنم. هر چه بیشتر از تصویربرداری سریال می‌گذشت، ایده‌های تازه‌تری به ذهنم می‌رسید و سعی می‌کردم آن را اجرایی کنم تا نقش رفیع متفاوت از نقش‌هایی شود که تاکنون بازی کرده‌ام. بعد از گذشت دو، سه هفته از شروع ضبط سریال کاملا با این شخصیت ارتباط برقرار کردم و همه انرژ‌ی‌ام را گذاشتم تا آن را به بهترین شکل اجرا کنم.

آیا با همراهی کارگردان به طراحی نقش رفیع رسیدید یا تمام ایده‌ها برای خودتان بود؟

به نظر من خود نقش ایده‌های خوبی به بازیگر می‌دهد و به او می‌گوید چه جنس بازی را می‌طلبد. برای رفیع هم اتفاقات غیرقابل پیش‌بینی می‌افتد که او را در موقعیت‌های مختلف طنز قرار می‌دهد و به ماجراهای متنوعی منجر می‌شود. سوء‌تفاهم، ریشه بسیاری از اتفاقاتی است که برای رفیع در کارخانه پیش می‌آید و اتفاقات بعدی هم بر این اساس رقم می‌خورد.

در ارتباط با طراحی نقش رفیع باید بگویم که من و کارگردان خیلی درباره این نقش صحبت نکردیم. قبل از شروع تصویربرداری سریال در یک جلسه تقریبا دو ساعته با هم حرف زدیم و من با توجه به صحبت کارگردان و کدهای فیلمنامه، نقش رفیع را بازی کردم. طبیعی است بازیگر با توجه به صحبت اولیه‌ای که با کارگردان دارد و فیلمنامه، خودش باید به طراحی خوبی برای ایفای نقش برسد.

زمانی که فیلمنامه سریال عصر پاییزی را خواندم، پیشنهادهای خوبی به ذهنم رسید و حتی نظراتم را در یک کاغذ یادداشت و آنها را با نویسنده و کارگردان مطرح کردم. راستش طوری با نقش رفیع ارتباط برقرار کردم که ناخودآگاه پیشنهادهای خوبی درباره این شخصیت به ذهنم می‌رسید. بدون تردید اگر من با دوستان نویسنده آشنا و هنگام نگارش فیلمنامه همراه آنها بودم، پیشنهادهایم را به آنها می‌گفتم. اطمینان دارم نظراتم می‌توانست به بهبود فیلمنامه کمک کند.

اشاره کردید وقتی به گروه بازیگران سریال عصر پاییزی ملحق شدید هفت تا هشت قسمت از فیلمنامه آماده بود، چرا پیشنهادهایتان را به نویسندگان سریال ندادید که در داستان لحاظ کنند؟

گرچه هفت هشت قسمت فیلمنامه آماده بود، اما نویسندگان تا قسمت بیستم سریال را به صورت پراکنده نوشته بودند و فقط نیاز به بازنویسی داشت تا اتفاقات نوشته شده را کنار هم بگذارند. اتفاقا پیشنهادهای اولیه‌ام قبل از کلید خوردن سریال مورد استقبال قرار گرفت.

با توجه به سوءظن‌هایی که برای شخصیت رفیع پیش می‌آید موقعیت‌های کمدی ایجاد می‌شود. از آنجا که دوست داشتم نقش کمدی را تجربه کنم به همین دلیل روی تمام موقعیت‌های طنزی که برای رفیع ممکن بود پیش بیاید، فکر کردم و درباره آنها نظر دادم. از سوی دیگر به نظرم طنزهای کلامی معطوف به جغرافیای خاصی می‌شود، اما طنز موقعیت این ویژگی را ندارد و فراتر از جغرافیای خاص است و دربرگیری بیشتری دارد؛ به همین دلیل در این سریال کمتر از طنز کلامی استفاده کردیم و بیشتر روی موقعیت‌های طنز متمرکز شدیم. وقتی پیشنهادهایم را درباره نقش رفیع در میان گذاشتم تا جایی که فیلمنامه اجازه می‌داد اعمال شد، ولی به هر حال ایده‌های من خیلی بیشتر بود و اگر قرار بود همه اجرایی شود به تغییرات زیادی در برخی صحنه‌ها منجر می‌شد، بنابراین خیلی امکانپذیر نبود. ضمن این‌که طنزهای موقعیت سریال باید مورد تائید مسئولان تلویزیون که ناظر بر کار بودند، قرار می‌گرفت.

یکی از موقعیت‌های طنز رفیع در مراسم ازدواج پدرش شکل می‌گیرد که وقتی از فاصله دور با برادر جدیدش ارسلان (سینا رازانی) صحبت می‌کند، ناخودآگاه حرکات طنز رفیع باعث می‌شود یکی از مهمانان به اشتباه فکر کند او به خواهرش اشاره می‌کند و دعوا و زد و خورد شکل می‌گیرد. طراحی این موقعیت هم به عهده خودتان بود؟


بله، پیشنهاد خودم بود. در فیلمنامه درباره جزئیات اجرای نقش چیزی نوشته نمی‌شود. برای این صحنه هم فقط اشاره شده بود یک یا دو حرکت رفیع به سوءظن یکی از مهمانان منجر ‌شود و در نهایت اتفاقات بعدی شکل گیرد. وقتی قرار شد این صحنه را بازی کنم، ایده‌ام را با کارگردان در میان گذاشتم و تاکید کردم ما می‌توانیم موقعیت کمدی خیلی خوبی در این صحنه برای رفیع شکل بدهیم که خوشبختانه کارگردان هم موافقت کرد.

تعامل بازیگران، کارگردان و نویسندگان خوب بود و هر جا لازم بود با اجازه این دوستان تلاش می‌کردیم اتفاقات جزئی را در برخی صحنه‌ها قرار بدهیم تا تاثیر آن برای مخاطبان بیشتر شود.

رفیع با وجود این‌که مدرک تحصیلی‌اش فوق لیسانس است و فعالیت اجتماعی هم دارد، اما خجالتی است، حتی گاهی خجالت می‌کشد مشکلاتش را با پدرش درمیان بگذارد. این در حالی است که جوانان امروز بدون رودربایستی حرفشان را می‌گویند. به نظرتان رفیع تا چه میزان نماینده نسل جوان امروزی است؟


نمی‌دانم چقدر شبیه جوان امروزی است، اما متاسفانه این روزها حس شرم و حیا در نسل جوان ما کم شده و جوانان سعی می‌کنند خیلی رُک حرف‌هایشان را بگویند و با اطرافیانشان ارتباط برقرار کنند در حالی که نسل‌های قبل‌تر این‌طور نبودند و طور دیگری برخورد می‌کردند.

البته این مساله را هم باید پذیرفت که همه آدم‌ها شخصیت یکسانی ندارند و به یک شکل فکر نمی‌کنند و همین تضادها باعث می‌شود زندگی زیباتر شود. قرار نیست شخصیت‌های یک سریال همه شبیه هم باشند. جمع اضداد به تنوع کار کمک می‌کند و باعث جذابیت اثر می‌شود.

اما صدای رفیع که روی تصاویر شنیده می‌شود، گلایه‌های او را بازگو می‌کند که چرا نمی‌تواند بدون رودربایستی حرف‌هایش را بزند. به نظرتان بهتر نبود به جای این‌که از صدای گفتار متن (نریشن) برای این صحنه‌ها استفاده ‌شود شخصیت رفیع کمی جسورتر طراحی می‌شد؟

فیلمنامه سریال عصر پاییزی بر مبنای نریشن نوشته شده بود. اگر قرار بود به جای نریشن صحنه‌ها را در اجرا درمی‌آوردیم، چندین برابر زمان می‌برد. بهره بردن از نریشن یک نوع سبک اجرایی در نمایش است و در سریال‌هایی ازجمله خانه سبز هم استفاده شد و زنده‌یاد خسرو شکیبایی به زیبایی نریشن‌های این سریال را گفته بود. در آثار دیگر هم گاهی از نریشن استفاده می‌شود. نویسندگان سریال عصر پاییزی هم از این شیوه برای نوشتن فیلمنامه استفاده کرده‌اند.
دوست داشتم نقش کمدی را تجربه کنم. به همین‌دلیل روی تمام موقعیت‌های طنزی که برای رفیع ممکن بود پیش بیاید  فکر کردم و درباره آنها نظر دادم

البته این را هم بگویم اگر رفیع خجالتی نبود، مسلما شخصیتش تا این اندازه شیرین نمی‌شد. این ویژگی دست ما را برای خلق موقعیت طنز باز گذاشت. رفیع بچه حرف‌ شنویی بوده و خوب درس خوانده است. او فوق لیسانس مکانیک را با معدل 75‌/‌19 گرفته است، از سوی دیگر خجالتی است. او سعی می‌کند قدرتش را به رخ کسی نکشد، اما وقتی مهمان مراسم عروسی به اشتباه فکر می‌کند رفیع به خواهرش نظر دارد و می‌خواهد او را کتک بزند، رفیع هم به خاطر دفاع از خودش برادر آن دختر را کتک می‌زند. ممکن است یک نفر همه این ویژگی‌ها را نداشته باشد، اما باید قبول کنید همه این خصوصیات رفیع در کنار هم این شخصیت را جذاب کرده است.

تنها همدم رفیع در کارخانه علی سلیمانی است که نقش یک مرد گیج را بازی می‌کند. بده بستان‌های خوبی میان شما و علی سلیمانی شکل گرفته است. درباره طراحی و اجرای این صحنه‌ها برایمان بگویید.


من و علی سلیمانی باهم در دانشگاه همکلاس بودیم، اما متاسفانه در طول این سال‌ها شرایطی پیش نیامد که باهم در کاری بازی کنیم و سریال تلویزیونی عصر پاییزی نخستین همکاری مشترک ماست. خوشبختانه تعامل خوبی میان ما شکل گرفت. ما سعی می‌کردیم به همدیگر کمک کنیم. هر کدام از ما اگر ایده‌ای به ذهنمان می‌رسید، با هم در میان می‌گذاشتیم تا به بهبود نقشمان کمک کنیم.

در روزهای ابتدای کار به این مساله فکر کردم که‌ ای کاش شخصیت علی سلیمانی در سریال برای رفیع یک شخصیت ذهنی بود و به غیر از او چند شخصیت ذهنی دیگر هم وجود داشت. فکر می‌کنم این مساله به جذابیت بیشتر قصه منجر می‌شد، حتی این ایده را با کارگردان درمیان گذاشتم، اما اگر قرار بود این کار را انجام بدهیم کل قصه باید تغییر می‌کرد، چراکه در صحنه‌ای علی سلیمانی به دادگاه می‌آید و برای رفیع شهادت می‌دهد، به همین دلیل نمی‌توانستیم شخصیت‌های ذهنی را به قصه اضافه کنیم. اگر این اتفاق می‌افتاد بدون تردید سریال فانتزی‌تر می‌شد.

در صحبت‌هایتان اشاره کردید علاقه‌مند بودید نقشی را بازی کنید که بار طنز داشته باشد. اکنون که سریال عصر پاییزی را می‌بینید، فکر می‌کنید توانستید آن چیزی را که برای نقش طنز در نظر داشتید، اجرایی کنید؟


خوشبختانه با سریال ارتباط خوبی برقرار کردم. البته مثل همیشه که آثارم را می‌بینم به خودم می‌گویم ای کاش این صحنه را یک‌بار دیگر می‌گرفتیم، ولی باید پذیرفت زمان ما برای پیش‌تولید و تولید محدود است. البته این مساله فقط شامل این سریال نمی‌شود و در بقیه آثار هم با کمبود زمان رو‌به‌رو هستیم. با توجه به زمان و امکانات کمی که در اختیار داشتیم، از نتیجه کار راضی هستم و فکر می‌کنم شخصیت رفیع خوب از کار درآمده است.

تولید این سریال با صحنه‌های کارخانه آغاز شد، به همین دلیل من حدود دو ماه و نیم تا سه ماه هر روز سر کار بودم در حالی که بقیه بازیگران روزهایی تعطیل بودند و می‌توانستند استراحت کنند، اما من هر روز سر کار بودم. به هر حال می‌دانید حاضر شدن سر صحنه آن هم هر روز کار راحتی نیست و فشار زیادی به بازیگر وارد می‌شود. با وجود سختی‌ها تلاش کردم همه انرژی‌ام را برای کارم بگذارم.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار