به گزارش
خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران، در اسفند 1329 پس از ترور "رزم آرا" در حالی که ترس و واهمه دربار پهلوی را فرا گرفته بود، "حسین علا" سفیر سابق ایران در واشنگتن از سوی پهلوی دوم مامور تشکیل کابینه شد."علا" واجد تمام ویژگیهای مد نظر شاه بود، وی هم با دول بیگانه رابطه خوبی داشت و هم به دربار پهلوی ارادت داشت.
"علا" که کودکی را در قفقاز گذرانده بود، دارای دکترای حقوق از کمبریج بود و سابقه تصدی سفارتخانههای ایران در شهرهای لندن، مادرید، پاریس، واشنگتن و مسکو را در کارنامه داشت.
دلال نفت حالا نخستوزیر شده بود اواخر سال 1329، شرایط خاصی بر کشور حاکم بود، هنوز پیکر نخست وزیر فقید (رزم آرا) تشییع نشده بود که "مصدق"، ملی شدن صنعت نفت را به تصویب کمیسیون نفت مجلس رساند. پهلوی دوم که آسمان حکومتش را ابری میدید، بلافاصله بدون توجه به تمایل مجلس، ردای نخست وزیری را برتن "علا" کرد.
در 18 اسفند 1329،حدود دو ساعت از مراسم تشییع پیکر "رزم آرا" در میدان بهارستان میگذشت که تعداد کثیری از مردم به دعوت "آیتالله کاشانی" جهت حمایت از ملی شدن صنعت نفت در این میدان تجمع کردند.
"علا" هنوز فهرست وزرای کابینه خود را آماده نکرده بود که ترکشهای ملی شدن نفت به سوی او روانه شد. "انگلیس زیر بار لغو قرارداد نفت جنوب نمیرود"، این مخلص یادداشتی بود که از جانب "هندرسن" معاون وزیر خارجه انگلیس برای "علا" فرستاده شد. هم چنین "مک گی" معاون وزیر خارجه آمریکا نیز به تهران آمده بود تا رویدادهای سیاسی پیرامون طلای سیاه ایران را از نزدیک رصد کند.
"علا" که روزگاری با دریافت رشوه از آمریکاییها برای آنها دلالی نفت میکرد، حالا همان نفت، دولتش را در مخمصهای عنیف گرفتار کرده بود. از یک سو ملیگرایانی پارلماننشین حضور داشتند که به چیزی جز ملی شدن صنعت نفت قانع نبودند و از سویی دیگر بیگانگانی ستیزهجو که به هیچ وجه حاضر نبودند دندان طمع خود از نفت ایران را بکنند.
"علا" که میدانست ماجرای نفت چگونه نخست وزیران پیش از او را سرنگون کرده است وقتی با در خواست "شپرد" سفیر انگلیس مبنی بر جلوگیری از تصویب ملی شدن نفت ، مواجه شد چنین پاسخ داد: "کسی یارای مقابله با طوفان ملی شدن نفت را ندارد".
"علا" همان روزی که "مجلس سنا" به ملی شدن صنعت نفت رای داد (29 اسفند 1329) فهرست کابینه خود را اعلام کرد. کابینهای که اکثر وزارتخانههای آن، وزیر نداشت و با معاونت اداره میشد. اقدام بعدی "علا" پس از تشکیل کابینه، برقراری مقررات حکومت نظامی به مدت 2 ماه بود.
اعتصاب کارگران شرکت نفت جنوب هنوز 72 ساعت از نوروز 1330 نگذشته بود که فراگیر شدن اعتصاب کارگران شرکت نفت جنوب، اعضای کابینه را از تعطیلات نوروزی به جلسه اضطراری هیات دولت کشاند. خروجی جلسه فوقالعاده هیات دولت، برقراری مقررات حکومت نظامی در شهرهای آبادان، مسجد سیلمان، آغاجری و گچساران بود.
متعاقب اعتصاب دامنهدار کارگران شرکت نفت، دولت انگلیس، چند رزم ناو خود را به خلیج فارس اعزام کرد و بدین ترتیب برای دولت ایران خط و نشان کشید. درگیری فیزیکی بین کارگران ایرانی و محافظان انگلیسی تأسیسات نفتی، که به کشته شدن چند نفر از دو طرف انجامید، اوضاع را بحرانیتر کرد.
با پایان یافتن تعطیلات نوروزی و گشایش مجالس "سنا" و "شورا"، مقررات حکومت نظامی هم در تهران لغو شد و جراید به انعکاس حوادث آبادان پراختند، حالا نفت به مسأله اول کشور تبدیل شده بود.
"علا" که نتوانسته بود از شعلهور شدن آتش نفت جلوگیری کند، حالا از منظر انگلیسیها به یک مهره سوخته بدل شده بود. در نتیجه وی در اوایل فروردین 1330 از پست نخست وزیری استعفا داد.
دولت دوم "علا" و اختناق شدید در 17 فروردین 1334، پس از 4 سال، "علاء" بار دیگر از سوی پهلوی دوم مأمور تشکیل کابینه شد. در دولت جدید علاء، "علم" وزیر کشور، "امینی" وزیر دارایی، "انتظام" وزیر خارجه و "هدایت" وزیر جنگ بودند.
سرکوب باقیمانده نیروهای مخالف، مهمترین هدفی بود که علاء در دولت جدیدش پیگیری میکرد. دکتر "معظمی" رئیس سابق مجلس و "سعید فاطمی" از سرشناسترین چهرههایی بودند که توسط دولت "علا" دستگیر شدند.
"علا" که با روی کار آمدنش به ماشین اختناق و سرکوب پهلوی دوم سرعت بیشتری بخشیده بود، نمایندگان مجلس را هم در تیرس بازداشتهای فلهای خود قرار داد. وی بدین منظور، مصونیت قضایی نمایندگان را ملغی کرد.
پیمانی که دردسرساز شد پیوستن به "پیمان دفاعی خاورمیانه"، دستورالعملی بود که از سوی آمریکاییها به دولت "علا" دیکته شده بود. جهان در آن روزها در کشاکش جنگ سرد به سر میبرد و هر تحرکی از سوی بلوک غرب، واکنش بلوک شرق را بدنبال داشت، بر همین اساس، دولت شوروی طی بیانیهای، دولت ایران را از الحاق به "پیمان دفاعی خاورمیانه" بر حذر داشت. "علا" در همان روزها به مجلس رفت تا اصول سیاست خارجی دولت خود را برای نمایندگان تشریح کند. "بیطرفی مسلحانه" استنباط مطبوعات خارجی از دکترین دیپلماسی ایران بود.
پس از مدتی، شاه دستور الحاق ایران به "پیمان دفاعی خاورمیانه" را صادر کرد، و بدین ترتیب جهانیان فهمیدند که پهلوی دوم برای پیوستن به اردوگاه غرب، تمایل بیشتری دارد.
"علا" و تقلب گسترده در انتخابات در اوایل سال 1335، "علاء" خدمتی دیگر را به خاندان پهلوی ارائه داد؛ وی به همراه "علم" وزیر کشور و "تیمور بختیار" فرماندار نظامی تهران به گونهای انتخابات نوزدهمین دوره مجلسشورایملی را برگزار کرد که هیچ یک از مخالفان پهلوی دوم نتوانستند به کرسیهای پارلمان برسند.
در 26 خرداد 1335، علاء بار دیگر از سوی پهلوی دوم مأمور تشکیل کابینه شد. تشکیل دولت جدید "علا" با بازگشت پهلوی دوم از سفر ترکیه مقارن شده بود.
پیشرفت ترکیه بر پایه مدل غربی، "محمدرضا" را همچون پدرش "رضاخان" مسخر کرده بود، لذا پهلوی دوم، "علا" را مأمور کرد تا در دولت جدید خود به پیادهسازی مدل پیشرفت ترکیهای مبادرت ورزد. تأسیس "سازمان امنیت" برای کنترل بیشتر فضای سیاسی و اجتماعی و همچنین تجدید سازمان ارتش از دیگر برنامههای "علا" در دولت جدید بود.
فساد لجام گسيخته دولت "علا" سال 1335 در شرایطی به نیمه میرسید که رسوخ زمینخواراندانهدرشت در دستگاههای دولتی به تیتر اول مطبوعات کشور تبدیل شده بود. کسریبودجه، افزایش قیمتها، افزایش واردات و کاهش صادرات از دیگر معضلاتی بودند که از چشمان تیزبین اصحاب رسانه مغفول نمانده بود.
سال 1335 در شرایطی به انتها میرسید که علاوه بر کارگران، معلمان و کارمندان به اصطلاح یقه سفید هم به صف معترضین دولت پیوسته بودند و دولت "علا" نتوانسته بود برای نابهسامانی اقتصادی چارهای بیندیشد.
در شرایطی که مردم از مشکلات اقتصادی رنج میبردند، ارائه لایحه "تضمین سرمایههای آمریکایی" از سوی دولت "علا" به مجلس، موجی از نارضایتی را در سطح جامعه برانگیخت؛ در واقع "علا" به جای اینکه به حل مشکلات مردم بپردازد، تمام همت خود را صرف خدمت به منافع نامحدود آمریکاییها کرده بود. سرانجام بیکفایتیها و وادادگیهای "علا" موجب شد تا در فروردین 1336، پهلوی دوم حکم عزل او را صادر کند.
انتهای پیام/