به گزارش خبرنگار گروه
وبگردی باشگاه خبرنگاران،
شاید بتوان اوج خوشخدمتی پارلمان ششم به استکبار جهانی را ماجرای تحصن 27
روزه حدود 140 تن از عناصر افراطی این مجلس که اکثرا در طیف مشارکتی ها بودند، دانست. اقدامی که قند را در
دل آمریکاییها و دوستان صهیونیست آنها آب کرد.
ماجرا زمانی آغاز شد
که در سال 82، شورای نگهبان به موجب اصل 99 قانون اساسی، تعدادی از
نامزدهای انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی را رد صلاحیت کرد. پس از
این اقدام قانونی شورای نگهبان، ماشین تبلیغاتی و رسانهای تیم دوم خرداد
به راه افتاد و مبانی متقن و ساختارهای اساسی نظام اسلامی سیبل تهمتها و
درشتگوییهای طیف رادیکال مجلس ششم قرار گرفت.
تحصن عناصر افراطی
مجلس ششم در تاریخ 21 دی 1382 آغاز شد و تا 17 بهمن همان سال ادامه داشت.
تحصنکنندگان با نفی اقدام قانونی شورای نگهبان، در تریبونهای خود
انتخابات مجلس هفتم را فرمایشی میخواندند.
پس از تحصن طیف رادیکال مجلس ششم در اعتراض به رد صلاحیتهای شورای نگهبان،
مقام معظم رهبری دستور تجدید بررسی صلاحیتها را صادر کردند اما با این
وجود متحصنین که گویی از جایی دیگر خط میگرفتند، در مقابل این انعطاف
رهبری نیز مشی طغیان در پیش گرفتند و سخن از استعفا به میان آوردند.
سرانجام
در تاریخ 12 بهمن 82، گروهی از تحصنکنندگان به نقشآفرینی در آخرین پلان
پروژه آمریکایی ـ صهیونیستی پرداختند و از سمت نمایندگی استعفا دادند.
محسن
میردامادی دبیر کل حزب مشارکت که ریاست کمیسیون امنیت ملی مجلس ششم را بر
عهده داشت، متن استعفای این نمایندهنماها را در صحن علنی قرائت کرد.
محمدرضا خاتمی دیگر عضو مشارکتی مجلس ششم طی سخنانی، پایان مرحله تحصن و ورود به مرحله استعفا را اعلام کرد.
دانلود
تحصن برخی از نمایندگان مجلس ششم را نباید به صورت امری
منفرد بررسی و تحلیل نمود. این کار، ادامه سلسله زنجیره ای بود که از سال
های سال قبل آغاز شده بود و امروز به اینجا کشیده بود. تحصن نقطه اوج تقابل
کسانی با قانون بود که قرار بود خودشان مظهر قانون باشند.
تحصن این به اصطلاح نمایندگان در راستای فشاری بود که قصد داشتند به شورای نگهبان وارد
کنند ولی این فشارها پیش از آن هم سابقه داشت؛ لوایح دوقلو نمونه بارز این
امر بود که در یکی از آن دو لایحه، مشخصاً بحث نظارت استصوابی زیر سؤال
رفته بود.
وقتی این لوایح، پس از تصویب در مجلس ششم، به دلیل مغایرت صریحش با قانون
اساسی توسط شورای نگهبان رد شد، تئوریسین های اصلاحات بحث خروج از حاکمیت
را مطرح کردند که البته در آن زمان بنا به دلایلی (من جمله جذاب بودن حضور
در قدرت!) عملی نشد. اما وقتی تقویم به اواخر سال 82 رسید و نمایش تحصن
آغاز شد، مراحل این بحران آفرینی یکی یکی روشن می شد. وقتی افراطیون
دریافتند که با تبلیغات و تحصن نتوانسته اند به اهداف خود برسند، تصمیم
گرفتند از برگزاری انتخابات در زمان مقرر جلوگیری کنند
.