به گزارش
خبرنگار اجتماعي باشگاه خبرنگاران، رابطة ما با خدا ، با خود و ... (اگر چه ما نگاهی محدود به این آموزه داریم )با نگاهی کلی و قرآنی، جایگاه احسان را در هندسة معرفتی قرآن را با حضور حجت الاسلام محمد رحیم لو بررسی می کنیم.
احسان در هندسه معرفتی اسلام از ریشه های خاصی برخوردار است این واژه از ماده حُسن گرفته شده که در لغت به معنای کار خوب و زیبا است . وقتی کاری به خوبی و به زیبایی انجام شود به طوری که باعث خشنودی شود ، می گوییم کار حسن و به کسی که این کار را انجام می دهد انسان محسن می گوییم .
دو چیز در احسان دخالت دارد کار خوب ، خوب انجام شود و اینکه به زیبایی باشد
به عنوان مثال کسی که پولی را به فقیری بدهد گرچه نیکوکاری می کند اما اگر آن پول را به بدترین وجه به او بپردازد که باعث ناراحتیش شود به این عملکرد احسان نمی گوییم .
احسان در هندسه معرفتی اسلام ، در مرحله ای بعد از معرفت و ایمان و تقوا مطرح می شود . شخص در سلوک و رفتاری که دارد از معرفت و شناخت شروع می کند سپس به محبت و ایمان می رسد ، بعد از آن عمل می کند و با تقوا می شود ضمن آنکه وقتی عملش را با استحکام و زیبایی به پیش برد ، وارد مرحله احسان می شود و با تداوم این حالت محسن می شود .
سلوک با معرفت و شناخت شروع می شود . معرفت وقتی تحقق می یابد که انسان راه و مقصد و چگونگی پیمودن این راه را بداند . این شناخت در اسلام دایره و عمق وسیعی دارد؛ که از شناخت خود و انگیزه ها و حالات خود شروع می شود و با شناخت عمل و چگونگی عمل و تأثیرات آن در خود و در جامعه و شناخت آفات و درمان آنها ادامه می یابد ؛ پس فهم و بیان معرفت؛ یعنی رساندن معرفت به اشخاص (انتقال معرفت) که هم اولین گام و هم یکی از مصادیق نیکی و احسان است ، که این خود باید با زیبایی و تحمل و اتقان انجام پذیرد.
وقتی می خواهیم کسی را به معرفت برسانیم یعنی داریم کاری می کنیم که او ارزش ، عاقبت و سلوکش را در این جهان بشناسد . طبیعتاً کسی که چیزی را شناخت نسبت به آن گرایش پیدا می کند .
ایمان (حب و بغض) مرحله بعدی است(هل الایمان الا الحب و البغض)اما حب و بغضی جهت دار و هدفمند
کسی که چیزی را شناخت نسبت به آن دوستی و دشمنی پیدا می کند؛ اما این دوستی و دشمنی با هدفی و برای منظوری صورت می گیرد ، به همین جهت آدابی و اندازه ای دارد که معرفت به تمامی آنها لازم است.
بعد از این معرفت و محبت انسان وارد عمل می شود
در قرآن وقتی سخن از تقوا به میان می آید ، مقصود چنین کسانی هستند . اگر کسی همه واجبات را به جا آورد و همة محرمات را ترک کرد او انسان با تقوایی است . منتها وقتی که این عمل را به خوبی و به زیباترین شکل انجام می دهد ؛ این مرحله ای است که ما ازآن به عنوان احسان یاد می کنیم به آن فرد محسن می گوییم .
این که قرآن به ما می گوید: «و بالوالدین احسانا » مقصود این نیست که تنها کاری انجام شود بلکه مقصود آن است که عمل به زیباترین و بهترین وجه انجام شود . معنای این سخن آن نیست که خواسته پدر و مادر انجام شود ولو مخالف دین و یا مصلحتی باشد ولی این مخالفت می تواند به زیبایی باشد که این خود مجال دیگری را می طلبد . انسان می تواند کاری را انجام دهد و منت بگذارد . او کار را انجام داده است اما این کار چون با زیبایی توأم نبوده . آن فرد متقی می شود (محسن نمی شود).
کسی که در سلوکش به معرفتی می رسد برای اینکه به احسان برسد گذشته از معرفت نسبت به عمل ، نسبت به شخص انسان و انگیزه هایش ، نسبت به تأثیر عمل و بردی که آن عمل در اجتماع دارد نیز معرفت پیدا می کند و این چیزی است که انسان باید به آن فکر کند و تا در این مورد آگاه نباشد آن عمل را با معرفت انجام نداده است .
اگر من ندانم کار خوبی را که دارم انجام می دهم چه تأثیری روی من دارد، چه چیزی را درمخاطب زنده می کند یا چه چیزی را در او می میراند به مرحله احسان دست نیافته ام( چون به معرفت دست نیافته ام).
نیکو کاری در اصطلاح قرآنی دست یافتن به بالاترین حد از عملکرد است
احسان زمینه ای از عبودیت انسان نسبت به خداوند ، گرایشی به آخرت و توجه به خود ، نیت ها و انگیزه در کارها را می خواهد و همینطور توجه به تأثیر عملی که در جامعه دارد ، انجام می دهد که این چه آثار خوبی و چه آثار سوئی می گذارد .کسی که این کارها را انجام ندهد در واقع مقامی که به آن مقام محسن می گوییم و در آیات قرآن نیز به آن اشاره شده است ، نرسیده است .
اگر بخواهید فردی را به مقام بخشندگی برسانید که مراحلش را طی نکرده باشد ؛ شما نیز زمینه ای از معرفت را به وی نرسانده باشید ، کار محسنانه ای انجام نداده اید .
اگر بخواهیم برد احسان و نیکو کاری را برای شما بگویم ؛ در زمینه ها و عرصه ها ، وسعت ، عمومیت ، عمقی که دارد خیلی گسترده می شود ، اینکه بتوانید فردی را به شناخت برسانی یک مرحله محسوب می شود ، عملی را بخواهی انجام بدهید یا دیگران را به مرحله ای که عملی را انجام دهند ، برسانید مرحله ای دیگر است ؛ این مورد تا انفاقی که انجام می دهید تا محبتی که نسبت به خداوند و معصومین(ع) می کنید ، همه را در بر می گیرد .
برای اینکه یک نفر کاری را بکند ، گاهی آنچنان پر شتاب و با عجله آن کار را انجام می دهیم که شخص از آن مسئله زده شود و به انزجار و نفرت می رسد. آیا چنین شخصی محسن است ؟
کسی که کاری را برای پدر و مادرش با ناراحتی انجام می دهد به مقام احسان نرسیده است ، پس انسان می تواند متقی باشد (محسن نیست)
با این سخن وسعت و عمق احسان هم معلوم می شود . در یافتن معرفت و انتقالش ، در نحوة برخوردها ، در ایجاد محبت ، در عمل به تمامی احکام و در انگیزه ها و توجه به عمل و تأثیر و تأثر آن و . . . جایگاه احسان را باید حفظ کرد و آن را مد نظر قرار داد ، کاربردهای وسیع آن نیز در قرآن اهمیت این جایگاه را نشان می دهد.
این منبه در شناخت آفات و آسیب های احتمالی در مراحل یاد شده است و البته بهترین تذکر مابرای درمان دردهایی که گریبانگیر ما و جامعة ما شده است ، می باشد .