ده نمکی کارگردان سینما و تلویزیون با بیان اینکه حرفهای شهید آوینی در توسعه مبانی تمدن غرب، به افراطی‌گری متهم شد، تلویزیون مدیریتش تحت تاثیر لیبرالیسم سیاسی بود، کاری که با آوینی کردند باعث شد که شهادتش آنها را راحت کند زیرا وی منتقدی جدی با سواد و اندیشه‌ای والا بود

به گزارش خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران ؛"مسعود ده نمکی" کارگردان سینما در برنامه "راز "در پاسخ به این سوال که تجربه روزنامه نگاری چه تاثیری در روند فیلم سازی شما داشت گفت: حقیقتا شاید بخش اعظم کارهایی که بنده به خصوص بعد از جنگ انجام دادم به حال و هوای جنگ و زمانی که از این دوران به خاطر دارم برمی گردد.
 
وی افزود: فیلم سازی بنده براساس آرمان ها و ارزش هایی که در جنگ وجود داشت شکل گرفت.
 
ده نمکی با بیان این که قبول قطع نامه پایان جنگ برای ما به مانند یک پتک بود!،تصریح کرد: قبول و باور پذیرفتن قطع نامه برای ما بسیار سخت بود و بنده در چند ماه اول در بهت این موضوع قرار داشتم که باید چه کار کنم ؛لذا در این موقعیت جملات به یادماندنی و پیام امام (ره)را گوش می دهم که فرمود "جنگ ما جنگ عقیده است و مرز جغرافیایی نمی شناسد".  
 
وی تاکید کرد: امام(ره) تاکید می کردند که "جنگ ما تمام شدنی نیست و جنگ ما فقر و غنا است "؛لذا با توجه به این پیام و براساس این پیام مسیرخود را ادامه می دادم و باید صراحتا بگویم که این پیام امام(ره) نشان می داد که انگار وی در میان سربازان و نیروهای پیاده قرار داشته است به گونه ای که ایشان نگاه دیپلماتیک و سیاسی به رزمندگان نداشت و از یک منظر دیگر به قضیه می پرداخت و آن باب شهادت و مدینه فاضله بود.
 
وی تصریح کرد: امام راحل بارها تاکید کرده اند که هیچ چیز بعداز جنگ تغییر نکرده است؛ از این رو خواستند که نیروها خود را برای یک مبارزه بزرگ تر آماده کنند و بنده بر این باور بودم که در این مقطع اگر جنگ و دفاع مقدس ما 8 سال بود اما مقاومت فرهنگی باید بیشتر باشد به گونه ای که از سال 67 تا 93ادامه داشته است.
 
ده نمکی اظهار داشت: آن هایی که در جبهه فرهنگی می جنگند کار بسیار دشواری را نسبت به کسانی که در جبهه های جنگ می جنگیدند انجام می دهند،اگر در جنگ فرهنگی پایی روی مین برود خطای بزرگی را مواجه شده ایم. در زمان جنگ عده ای راه را باز می کردند تا گردان ها عبور کنند اما در مقطع فعلی باید از این معبری رد شوی تا دیگران از کنارت رد شوند لذا بنده همیشه گفته ام که در جنگ اگر بچه ها از میدان مین در معابررد می شدند بچه هایی که از کنار شهدا رد می شدند با اضطراب از کنار آن ها رد می شدند و به مسیر خود ادامه می دادند اما در حوزه فرهنگ این گونه نیست به گونه ای که بعضی وقت ها حرف هایی را می زنید که به افراطی گری متهم می شویم.
 
وی افزود: یک سری کارهایی انجام می دهیم که وقتی که زمانش است و بعد به جامعه می رسیم و جلوتر از زمان خود حرکت می کنیم به معنای روی مین قرار گرفتن است و در این جنگ فرهنگی زمانی که می خواهیم از روی مین رد شویم به معنای این است که باید از روی برخی آدم ها گذر کنیم لذا این جنگ ها بسیار سخت است.
 
ده نمکی تصریح کرد: کار کردن در حوزه فرهنگی دارای مظلومیت های بسیاری است؛ لذا بعد از جنگ توجه به این که چه باید کرد قابل اهمیت بود لذا تمام کسانی که از منطقه برگشتند اولین کاری که باید انجام می دادند درس می خواندند.
 
این کارگردان سینما اظهار داشت: زمانی در دوران راهنمایی با دوستانم بحث می کردیم که وقتی دکتر شوی باید چه ساختمانی را اجاره کنیم لذا درباره طبقات ساختمان با یکدیگر جر و بحث می کردیم اما بعد از جنگ وقتی که وی در کنکور شرکت کرد و پزشکی قبول شد، منتظر من بود اما بنده فکر کردم با توجه به مبارزه علمی و عملی که امام (ره)مد نظر داشت؛ اعتقاد داشتند که رشته پزشکی علی رغم احترامی که به این جامعه صنفی قایلم؛ بنده را قانع نمی کند ،لذا در رشته علوم سیاسی مشغول به تحصیل شدم.
 
وی تاکید کرد: اولین کاری که در حین تحصیل انجام می دادم این بود که در چهار راه لشکر در نماز جمعه به توزیع نشریاتی می پرداختم که در این حوزه بحث های سیاسی بسیار داغ بود.
 
وی با اشاره به این که بعد از جنگ این مقالات به صورت شب نامه بود، تصریح کرد: ما در زمان جنگ تلاش می کردیم در نماز جمعه که معمولا شعارهایی مرسوم بود و داده می شد در حوزه حل مشکلات فرهنگی کشور در نماز جمعه وارد عمل شویم و با توجه به این که نماز جمعه در آن زمان به طور مستقیم از تلویزیون پخش می شد ما در بین کسانی که در بین نماز جمعه می آمدند می رفتیم و شعارهای اعتراضی را در حوزه فرهنگ بیان می کردیم که این موضوع سبب می شد در حوزه فرهنگ توجه بیشتری شود و لذا بعدا به این نتیجه رسیدیم که این فریادهای که بچه های حزب اللهی بعد از جنگ در حوزه فرهنگ آن ها را مطرح می کنند نباید نقد مردم باشد، زیرا کسانی که سیاست و مهندسی فرهنگی را برعهده داشتند باید مشکل فرهنگ جامعه را حل می کردند.  
 
ده نمکی با اشاره به این که اشتباهات دهه 60 و ایجاد تنش با مردم را نباید تکرار کرد گفت:  تا جایی که بعد از جنگ بچه حزب اللهی با مردم مشکلی پیدا کردند اعتراضی نبود اما بعد از این که فلش حرکت آن ها به سوی مسئولین و الگوهای توسعه رفت اعتراض ها شروع شد.
 
ده نمکی با بیان خاطره ای از حضور "شهید آوینی" در نماز جمعه و ایجاد راهپیمایی از سوی وی اظهار داشت: شهید آوینی تاکید کرد که باید برای بسترسازی در حوزه فرهنگ وارد عمل شد و بنده در این دیدار به وی اظهار کردم که شما بهتر است کار تئوریک انجام دهید اما شهید آوینی تاکید کرد که باید وارد جامعه شویم.
 
ده نمکی تصریح کرد: حلقه وصل جنبش اجتماعی بعد از جنگ به اقلیت تئوریکی مانند شهید آوینی وصل می شد به طور حتم ما بسیار زود به حل مشکلاتمان در حوزه فرهنگ دست پیدا می کردیم که به هر حال فقدان این شیوه ضربه بزرگی را به این بخش وارد کرد.
 
وی افزود: حرف هایی که در زمان پس از جنگ از سوی بچه های حزب اللهی مطرح می شد تریبون نداشت و حتی بسیاری از رسانه ها حاضر نبودند حرف های ما را مطرح کنند ؛لذا بنده در آن مقطع به این نتیجه رسیدم که باید رسانه ای داشته باشیم و فریادها را به اندیشه و اندیشه را به رسانه تبدیل کنیم و به افکار عمومی نشان دهیم.
 
این کارگردان سینما تصریح کرد: بسیاری از بچه های حزب اللهی این رویه ای را که بنده انتخاب کرده بودم قبول نداشتند و بر این باور بودند که این اقدامات سوسول بازی است! و براین باور بودند که به دلیل برخی دستگیری ها ما ترسیده ایم اما باز بنده به این نتیجه رسیدم که آن چیزی را که می گویند متفاوت است.
 
ده نمکی تصریح کرد: در راستای بیان ابعاد و دیدگاه های گرایش فکری خود نشریه" شلمچه" را راه اندازی کردم و همزمان با آن عقبه فکری خود را قوی تر کردم تا فریادها و آرمان ها را به یک مبانی قوی تبدیل کنیم تا نگویند که این مبانی احساسی است.
 
وی با اشاره به این که "شلمچه" دوران خاصی داشت و به عنوان پر مخاطب ترین هفته نامه ایران محسوب می شد، گفت: این هفته نامه اولین هفته نامه ای بود که بعد از "همشهری" به صورت رنگی چاپ می شد و آن موقعی که هیچ یادواره شهدایی وجود نداشت و جامعه به اسم شاداب کردن مردم در راستای از بین بردن ارزش ها گام برمی داشت و المان ها و نشانه های جنگ از خیابان ها پاک شده و به جای آن سامسونگ، سونی و گلدستون جایگزین آن شده بود.
 
وی افزود: روزنامه های اصولگرای آن موقع نیز نسبت به آن شعارهایی که بچه های حزب اللهی می دانند واکنش نشان داده و آن ها را کج سلیقگی می دانستند؛لذا این گروه ها بر خط بودن بچه ها را کج سلیقگی می دیدند اما متاسفانه خط فرهنگی نادرست آن موقع را نمی دیدند و از آن گذر می کردند.  
 
ده نمکی تصریح کرد: به هر حال در آن زمان مباحثی هم چون فاصله طبقاتی بین فقیر و غنی وجود داشت و در آن مقطع زمانی "شلمچه "تعیطل شد و بنده نشریه "جبهه" را راه انداختم که دید و گفتمان آن با نشریه "شلمچه "بسیار متفاوت بود.
 
وی افزود: جریانی را که شلمچه در مقطع زمانی خود ایجاد کرد در نشریه جبهه وجود نداشت و ما در این نشریه به گفتمان جنگ فراجناح پرداختیم و نقد سیاستمداران را دستور کار خود قرار دادیم و این موضوع با جذب نیروهای دیگر از نشریات دیگر اتفاق افتاد.
 
این کارگردان سینما اظهار داشت: نشریه "جبهه" نیز توانست کارنامه خوبی را از خود به جا بگذارد و پرتیراژتر از "شلمچه" وارد عمل شود.
 
وی با بیان این که "شلمچه" از سوی اصلاح طلبان بسته شد،گفت: نشریه "جبهه" نیز بعد از دو سال به نوعی همزمان با پایگاه های دشمن بسته شده و بنده به نوعی مرغ عزا و عروسی بودم.
 
وی افزود: بنده براین باور بودم که کار در این نشریات به مانند روی مین رفتن است و اعتقاد داشتم که کار در این گونه نشریات هزینه خاص خود را دارد و کسی برای ما کف نمی زند.  
 
ده نمکی اظهار داشت: بعد از نشریه "جبهه "نشریه "صبح "را راه اندازی کردم و بر این باور بودم که باید به صورت عمیق تری وارد میدان فرهنگ شد.

ده نمکی در پاسخ به این سوال که باید چه اقداماتی برای دو نسل کشور که از جنگ چیزی نمی‌دانند انجام دهیم ؛گفت: ما بر این باوریم که حرفهایی که را گفته می‌شود باید در قالب گفتمان سازی مطرح کنیم ،چنانکه شاهد بودیم گفتمان سازی عدالت توسط افرادی همچون رحیم پور ازغدی و نصیری در دانشگاه‌ها و همچنن نشریه" صبح "صورت گرفت.
 
وی تصریح کرد: گفتمان سازی بحث عدالت در جامعه سبب شد که مطالبات همه جانبه‌ای در کشور در این زمینه داشته باشیم و با توجه به سخنرانی‌هایی که اقای نصیری درباره واردات موبایل و اشرافی‌گری انجام داد،شاهد بودیم که اقدامات گسترده‌ای صورت گرفت. 

وی تاکید کرد: بررسی الگوی توسعه غلط در جامعه یکی از افتخاراتی بود که از طریق گفتمان سازی اقدامات قابل توجهی در آن صورت گرفت.
 
ده نمکی ادامه داد: حرفهای شهید آوینی در توسعه مبانی تمدن غرب مطرح و سپس به شعار تبدیل و به افراطی‌گری متهم شد. تلویزیون مدیریتش تحت تاثیر لیبرالیسم سیاسی بود، کاری که با آوینی کردند باعث شد که شهادتش آنها را راحت کند زیرا وی منتقدی جدی با سواد و اندیشه‌ای والا بود و تجربه نشان داد که سیاست گذاری‌های غلط فاصله طبقاتی را افزایش داد و استهمال فرهنگ در جامعه به وجود آمد.
 
ده نمکی افزود: نکات منفی در حوزه مسائل اجتماعی محصول عملکرد غلط آنها بود و نقد در یک واقع نمایی از دنیای امروزی است و این عملکرد غلط چه در لیبرالیسم سیاسی و چه در لیبرالیسم اقتصادی محصولش این اتفاقات می شود.
 
ده نمکی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه شما سپس به سمت فیلم‌سازی مستند می‌روید و صحنه جنگ و غنا به فقر و فحشا تبدیل می‌شود. در این باره توضیح دهید گفت: کسی که منتصب به حکومت می‌شود باید در حد مردم باشد این فیلم جامعه را آسیب شناسی می کرد زیرا در یک برهه‌ای از زمان بحث رفتن دختران به کشورهای دیگر به وجود آمده بود و سرمنشاء آن از اقتصاد لیبرالیستی به وجود آمده و فاصله طبقاتی محصول این اتفاقات می‌شود. ما آمدیم و مدیریت نظام را متهم کردیم و خروجی مربوط به وضعیت اداری کشور می شود  حوزه سینما در ایران مخاطب خاص دارد، اما اینجا مخاطب عام وجود دارد در این راستا حس مردمی برانگیخته می شود و نیاز به یک شوک تصویری احساس می شود  
 
وی تاکید کرد: صحبت‌های زیادی در خطبه‌ها زده می‌شود در خصوص اقتصاد اسلامی و فرهنگ ایرانی، اما مصداقی ندارد و همه می‌گویند زیباست و گناه فقرا به گردن اغنیاء می‌افتد.
 
وی افزود: فیلم‌های آوینی به زبان تصویری تبدیل می‌شود و در این راستا کلانشهرها توسعه پیدا می‌کنند و طبقه جدیدی در ایران تولید می‌شود.
 
وی با اشاره به بستن نشریه جبهه گفت: بعد از آن احساس کردم که کم آوردم و کسی نمی‌خواهد که حرف بزنم و مورد حمایت نیستم و این موضوع را رها کردم و به سراغ کشاورزی در خارج از تهران رفتم اما همچنان این ژورنالیستی همراه من بود و تا الان هم در این راستا فعالیت دارم.
 
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه رسانه‌های غربی گفته‌اند کتابی به اسم شما نوشته شده با قیمت ۳۵ پوند که به دنبال نوشتن این کتاب آقای پیترسون کتابی با نام شمشیرها مرا دریابید نوشتند، دیدگاه شما نسبت به این مسئله چیست گفت: فارغ از اینکه بدانم نویسنده این کتاب کیست و از آن اطلاعی هم نداشتم اما این را هم می‌دانم که غربی‌ها نمی‌دانند که معمای ایران چیست و رسانه‌های دروغینشان ۳۵ سال علیه ایران کذب گفتند، این تلاش‌ها همچنان شروع شده است، و خیلی جالب است که پیترسون که یک فرد آمریکایی است و از چند سال قبل شناخت و ماهیت انقلاب را رصد می‌کند.

وی افزود: ما در این پروژه کار می‌کنیم و بحث ماهیت جنگ و دفاع مقدس در جشنواره فجر به نمایش در می آید آنان فیلمها را نگاه می‌کنند و انتقاد دارند که همه دنیا می‌دانند صدام متجاوز بوده اما در حقیقت شما می‌بینید که فیلمهای دفاع مقدس جنبه روشنفکری دارد و اگر قرار بر تقلید است، ما جنگ آمریکا علیه ویتنام را ساختیم، اما به جای نقد سیاستمداران سربازها را نقد کردیم. اما می‌بنیمی که جنگ شما دفاعی بوده و قهرمانان آنها نادیده گرفته می شود و اصل جنگ زیر سوال می‌رود.
 
این کارگردان افزود: پیترسون گفت من عکس سه نفر در اتاقم وجود دارد سید مرتضی آوینی زیرا حرفهایی که این آدم می زند در روایت فتح روح جنگ ایران و عراق را به وضوح نشان می دهد و بیش از آنکه اسم توپ و تفنگ بیاید بیشتر اندیشه هایش مطرح است و عکس دیگر حاج بخشی است که در سه راه مرگ قرار گرفته آمریکایی ها تحقیق شرق شناسی شان بسیار قوی است.
 
وی افزود: مفهوم این حرفها بعد از اخراجی‌های ۲ در روزنامه نیویورک تایمز آمده بود که بعد از ۲۰ سال جنگ اگر ایران مورد تهدید قرار بگیرد همان سربازان کهنه کار وارد عمل می شوند و جوانان ما دوباره در این عرصه قدم خواهند گذاشت. خروجی تحقیقی پیترسون این است که کاتالوگ کتابی را با عنوان شمشیرها مرا دریابید را دارد زیرا وی گفته است که هرچه تحقیق کرده همه ماهیت جنگ مان به امام حسین و کربلا بازگشته است.
 
وی در روز عاشورا به کربلا رفته تا امام حسین(ع) را بشناسد . وقتی که جنگ تمام می شود چندین هزار اسیر از کشورهای دیگر وارد می شوند و بخش ملیت مطرح می شود.
 
وی با اشاره به تاریخ کشور ایران در زمان هخامنشیان و اشکانیان که در کتابهای تاریخی درسی مان آمده است گفت: وقتی که این کتابها را مطالعه می کنیم می بینیم که بیشتر دنیا ایران بوده از هند، آذربایجان، ارمنستان و افغانستان گرفته تا کشورهای دیگر و وقتی کتابها را ورق می زنیم نقشه ایران را می بینیم که کوچک می شود و جنگ رخ می دهد و در این مسیر یک وجب از خاک این مملکت کم نمی شود. آیا زیبنده است که با جوانان این کشور در حال حاضر اینطور برخورد شود که احساس کمبود کنند. من با زبان طنز انتقاد را در فیلمهایم مطرح می کنم. اندیشه های لیبرالیبستی وقتی که حاکم می شود جوانان ما دچار دوگانگی فرهنگی می شوند و باید در این مسیر اقدامات عملیاتی انجام داد. عراق در دوران جنگ خیلی نیرو بسیج کرد و امام گفتند که ما ۲۰ میلیون جوان داریم و باید ۲۰ میلیون تفنگدار داشته باشیم. ایشان گفتند که اگر می دانستم اینقدر نیرو به جبهه می رود قطعا قطعنامه را قبول نمی کردم. آدم هایی که اعتقاد به دفاع نداشتند می بینیم که در حوزه اقتصاد و فرهنگ می روند و جام زهراگینه فرهنگ را به مردم می دهند و در این مسیر زنگ خطرها به صدا درآمده است.
 
وی افزود: به جای اینکه به نقد مردم بپردازیم باید بدانیم که چه کسانی بر مردم حکومت دارند.
 
ده نمکی در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر اینکه ماهیت معرفی انقلاب را بعضی از رسانه ها نتوانستند به خوبی ارائه دهند و در حال حاضر در این زمان بعضی از افراد می خواهند بدانند که جوانان در تغییر این خط آیا هستند و به دنبال کشف رمز هستند که بدانند جریان چیست، ارزیابی تان را مطرح کنید گفت: ما مکتب فیلمسازی نداشتیم، غربی ها وقتی می بینند که ما دو سال سکوت می کنیم، منتظر انفجار هستند زیرا ایرانی ها غیر قابل پیش بینی اند. فیلمهای ملی درباره آزادگان ساخته اند و خیلی ها به سینما می آیند در اخراجی های ۳ نقد سیاسی مطرح می شود و ۶ میلیارد مخاطب پیدا می کند و مردم را متهم می کنید که دین گریزند، در حالیکه بعضی از روش مسلمانی مان ناراحت اند، این در حالیست آن کسی که باید نقد شود مسئولان کشورند.
 
ده نمکی اضافه کرد: من در فیلم رسوایی مفهوم دینی و عرفانی را تلفیق می کنم حتی اگر تلویزیون هم تبلیغ نکند باز خوب فروش می کند در معراجی ها ایدئولوژی زدایی می کند و جنگ فیزیکی تحریف می شود باز مردم می آیند. آن چیزی که باعث می شود مردم را به سینما بکشاند فطرت مشترک آنان است. در اخراجی های ۲ هواپیما ربوده می شود و در رسوایی بیش از ۷۰ حدیث علما تبدیل به دیالوگ فیلم می شود و همگی به دنبال رسیدن به هدفی همچون وحدت ملی است و این نشان دهنده این است که حرف زدن با فطرت انسانها ارتباط ها را برقرار می کند و این ارتباط چه در مدیوم سینما چه در برنامه گفتگومحور تلویزیون و چه مستند تفاوتی ندارد.
 
این کارگردان تلویزیون در پاسخ به سوالی دیگر مبنی بر اینکه در فیلم معراجی ها طنز و روحیه داشتن در نسل بعدی به وجود آمده بود، وقتی که رزمنده ها به خط می رفتند محیط شاد و سبک بود ایا شما در نوشتن فیلمنامه در طی سالها قصه هایی را جمع می کردید گفت: هرکسی که فلاش بکی به جنگ بزند جنگ را جز این نمی بیند کتاب فرهنگ جبهه در ۸ جلد قطور وقتی که به تصاویر تبدیل می شود مخاطب آن را بر نمی تابد در حالیکه گریه و خنده، شجاعت و ترس در جنگ همراه هم بود و مخاطب سینمای جنگ آن را پس می زند، این در حالیست که ما این آدم ها را در کوچه و بازارها دیده ایم، زندگی در جبهه جریان داشته اگر تحقیق درستی بشود می توان فهمید که این شخصیت ها در فیلم مناسب نشان داده شده اند. اینکه شخصیت مجید سوزوکی در فیلم شهید شده ارزش هایش زیرسوال نرفته است برخی دم از خط قرمز می زنند اما این خط شناخت این خطوط است که دیالوگ ها تبدیل به ضد خود نشود که در آن صورت حشو فرهنگی صورت می گیرد.
 
کارگردان فیلم معراجی ها در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه با توجه به اینکه در تغییر فرهنگ و مسئله آزادگان روی آنها کم کار شده است، و فرهنگ کلام از وقتی که کسی اسیر می شود چه برخوردی با وی می شود، آنطور که باید به چشم نمی آید، و اختلاف تمدن و فرهنگ همه ماست که ما چکار کردیم در این عرصه و یک اثری از سوی عراقی ها که ۸۰ جلد کتاب محصول این کار است، در حال حاضر می بینیم که به تازگی از کتاب شما با عنوان فرهنگ نامه اسارت و آزادگان رونمایی شده است شما چرا این موضوع را در این کتاب انتخاب کردید گفت: حضرت آقا از نیروهای مردمی خواستند که در حوزه فرهنگ کاری کنند و همچنین افزودند که امیدشان به چشم جوانان است ولی در حوزه فرهنگ سعی داشتم کاری کنم که کسی در آن حوزه کار نمی کرد، دیگران آمدند در روزنامه و من از آنجا رفتم و به فیلمسازی روی آوردم در تاریخ مقاومت، ازادگان ما در اسارت مورد احجاف واقع شدند. اردوگاه اسرا که در فیلم اخراجی ها آمده بود، قهرمان های ما را نشان می داد با مطالعه این افراد باید روی بخشی از این تاریخ کار کرد.

وی ادامه داد: من قبل از ساخت این فیلم با آزادگان اصلی هر اردوگاه مصاحبه کردم و هرکدام را بر روی یکی از جلدهای کتابهایم آوردم که الان به ۸۰ جلد رسیده است. چرا باید این تاریخ آنطور که باید به خوبی نشان داده نشود؟ کاری که شهید ابوترابی کرد، اینها همگی مظلوم واقع شدند. صدام در فاصله جنگ ایران و عراق و کویت کتابی را به چند زبان مختلف ترجمه و عرضه می کند و مطالعه کنندگان این کتابها تحت تاثیر مهمان نوازی مردم مان در زمینه رفتار آنها با اسرای ما داشتند. کسی گمان نمی کرد که کسی باور نمی کرد که بر روی پیکر شهدا اسب بدوانند .
 
ده نمکی ادامه داد: غربی ها به دنبال این هستند که واقعیت ایران را رازگشایی کنند زیرا آنان خیلی دروغ گفتند. آنها در واقع نشناخته وارد شدند. آنها باید در روش مقابله شان تجدیدنظر کنند. آنها همه عرصه ها تجربه کردند تا به ما حمله کنند در جنگ فیزیکی نتیجه نگرفتند و در مقابل جنگ نرم را به راه انداختند، شرق شناسی شان نسبت به ما بیشتر است آنها می خواهند فرهنگ و نکات اخلاقی ما را بشناسند و بر روی آن برنامه ریزی کنند.
 
وی تاکید کرد: ورود کردن جاسوس‌ها در مراکز فرهنگی ما جزء کار حرفه ای آنان است، مقدسات ما را نشانه می گیرند و با بی احترامی به ائمه و کاریکاتور کشیدنشان دوست دارند که صدای ما را دربیاورند.

ده‍‌نمکی خاطر نشان کرد: سازمان سیا براساس فرهنگ عمومی سریال سازی می کند و فیلمهای فارسی وان تبدیل به فیلمهای مخاطب عام می شود و به دنبال آن حجم غیرت و تعصب ایرانی نسبت به جامعه بی تفاوت می‌شود.
انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار