امسال برای نخستین بار مربیگری را تجربه کردید. تجربهای شیرین که با قهرمانی همراه شد.؟
بله خوب بود، ولی خیلی هم سخت. من چون صد درصد برای مربیگری خودم را معطوف نکردهام و همچنان مشغول بازی هستم؛ به نوعی از یک جرگه به جرگهای دیگر آمده بودم. به هر حال یک سال مربیگری را امتحان کردم. در این یک سال هم تمرین کردم، هم تیم را تمرین دادم و هم کچ کردم. نسبت به اینکه یک مربی تمام و کمال باشم، یک سطح پایینتر قرار داشتم. باید بگویم که یک گروه قوی را تشکیل داده بودیم. برادریم خیلی کمک بزرگی بود. مربی بدنساز خوبی داشتیم و دیگر همکاران هم واقعا زحمت کشیدند. مدیریت باشگاه و بازیکنان نیز با تمام وجود تلاش کردند تا به قهرمانی دست پیدا کنیم.
حالا فکر میکنید مربیگری سختتر است یا بازیکن بودن؟
فکر میکنم مربیگری خیلی سختتر است. همسرم همیشه میگوید از وقتی تو را شناختم همه از تو قهرمانی میخواستند. چه زمانی که در باشگاه یا تیم ملی بازی میکردم یا حالا که مربی هم شدهام، روزی نبوده که بدون اضطراب باشم. هر تیم که میرفتم از مالک باشگاه گرفته تا هواداران همه از من قهرمانی میخواستند. الان که فکر میکنم میبینم بازیکن بودن راحتتر است، چون تکلیف آدم کاملا مشخص است. شاید یک بازیکن در یک بازی خوب نباشد و از ترکیب کنار برود، ولی باز چند بازی خوب بازی میکند. اگر خوب هم نباشد دیگر نباید به همه جواب بدهد، ولی وقتی مربی هستیم باید مدام جوابگو باشیم. بعد از هر بازی باید گزارش بدهی که چرا در طول بازی فلان اتفاق رخ داد.
با این اوصاف، فصل بعد وحید شمسایی مربی خواهد بود یا مربی ـ بازیکن؟
بعد از آخرین بازی که برگزار کردیم قصد داشتم برای همیشه از دنیای قهرمانی خداحافظی کنم و به مربیگری بپردازم. با خیلی از بزرگترها مشورت کردم، اما آنها گفتند این کار را نکنم. استخاره هم کردم و دیدم بهتر است در آن زمان از دنیای بازیگری خداحافظی نکنم. به هر حال مربیگری هم از اصول کار ماست.
قرارداد شما با دبیری تبریز دو ساله بود، ولی هنوز تکلیف تان برای فصل بعد مشخص نیست؟
بین من و دبیری رفاقت زیادی وجود دارد. بیشتر از اینکه مربی و مالک باشگاه باشیم باهم رفیق هستیم. من بعد از تعطیلات که به مسافرت رفته بودم فقط برای دیدار با ایشان به تبریز رفتم، ولی اصلا حرفی از کار نزدیم. از زمانی که در تام بودم تا زمانی که به گیتی پسند، ارم کیش و هر تیم دیگری رفتم از مسئولان باشگاه به نیکی یاد کردم. ارتباط ما به سال 79 بازمیگردد. قراردادم دو ساله است، ولی آن چیزی که هست باید تصمیمی بگیریم که نه آبروی من به خطر بیفتد و نه مدیران باشگاه.
تیم شما باید در باشگاههای آسیا شرکت کند و به طور حتم کار سختتر خواهد بود؟
کار در باشگاههای آسیا خیلی سخت است. مربیان بزرگ خارجی در تیمها حاضر هستند و بازیکنان مطرحی را به خدمت میگیرند. ما پیش از آغاز فصل که به تورنمنت کویت رفته بودیم خیلیها به خاطر نتایجی که گرفتیم مدعی شدند دبیری در این فصل صاحب عنوان نمیشود. آن مسابقات درس بزرگی برای ما بود و توانستیم خودمان را بخوبی برای لیگ برتر آماده کنیم. تیم چونبوری تایلند هم در آن تورنمنت حاضر بود که حذف شد، ولی بعدا همین تیم در جام باشگاههای آسیا به مقام قهرمانی رسید. آنها هم با هدف در تورنمنت کویت شرکت کردند. گیتیپسند که گلچینی از بهترین بازیکنان آسیا را در اختیار دارد در آسیا دو بار به همین تیم چونبوری باخت. به نظرم برای اینکه در آسیا نتیجه بگیریم باید چهار، پنج بازیکن جذب کنیم.
کار کردن در تبریز چطور بود؟
فوقالعاده خوب بود. آنها مردمانی بیغل و غش هستند. آنها چند سالی است در لیگ برتر تیمداری میکنند. به قول نکونام امسال در تبریز خیلی خوش گذشت چون نتیجه میگرفتیم و من شرایط بدی را تجربه نکردم تا ببینم فضا چگونه است، ولی صادقانه بگویم مردم تبریز و مسئولان باشگاه فوقالعاده بودند.
لیگ امسال با حواشی زیادی مواجه بود و بهعنوان مربی با این شرایط هم دست و پنجه نرم کردید؟
به نظرم اگر این حواشی مربوط به داخل میدان بشود، اشکالی ندارد. طبیعت فوتبال و فوتسال همین است و کاری هم نمیشود کرد، اما اگر این حواشی در جای دیگری رقم بخورد خطرناک است. جنگ و دعواهای داخل میدان قشنگ هستند، اما خارج از آن دیگر از عهده ما خارج است.
روی خود شما خیلی زوم شده بود و حتی با کمیته فوتسال هم درگیر بودید؟
کمیته فوتسال دوست نداشت وحید شمسایی در لیگ به قهرمانی دست پیدا کند. من خواسته یا ناخواسته به هر دلیل در فوتسال به افتخارات زیادی رسیدم و شدم وحید شمسایی. آنها وقتی حسین شمس را براحتی کنار گذاشتند نمیخواستند من در مربیگری موفق باشم. شمس را به خاطر اینکه حرفهای تندی میزد و از حق بچهها دفاع میکرد، کنار گذاشتند و حالا هم نوبت به شمسایی است که نگذارند موفق عمل کند.
از این نمیترسید که شما هم از سر راه برداشته شوید؟
نه، چرا بترسم؟ من به کسی وابستگی ندارم. اصلا و ابدا ترسی ندارم. من فوتسال را به عشق این رشته دنبال میکنم نه چیز دیگر. خیلی راحت میتوانم بیرون از فوتسال کاسبی کنم و زندگی راحتی داشته باشم. اگر در فوتسال هستم برای این است که فوتسال عشقم شده است. برای همین میگویم سرم را زیر بغل کسی نمیگذارم. من چهارمین جام جهانی را به راحتی از دست دادم، برای اینکه گفتند تیم نداریم. در صورتی که همان زمان هم چهار تیم مرا میخواستند، ولی اعتقاد داشتم در آن شرایط نباید بازی میکردم. نباید با هر شرطی در لیگ برتر بازی کرد.
چرا با کمیته فوتسال در دورههای پس از درودگر بهمشکل خوردهاید؟
درودگر برای فوتسال و شخص خودم خیلی زحمت کشید. من با ترابیان هم قبل از جام ملتهای آسیا در امارات مشکلی نداشتم. رابطه ما با یکدیگر مثل پدر و فرزند یا بزرگتر و کوچکتر بود. نمیدانم او چه راهی را رفت که به یکباره آنطور موضع گرفت، بین ما فاصله افتاد. من این را به خودش هم گفتم که هر دوی ما ضرر کردیم، ولی ضرر من کمتر از ایشان بوده است. اگر من به جام جهانی میرفتم مثل کیکه اسپانیایی و فالکائو برزیلی جزو بازیکنانی میشدم که در چهار دوره جام جهانی حضور داشتند و این افتخاری برای فوتسال ایران بود. یک روز هم در سالن هندبال صانعی را دیدم و به او گفتم اگر مرا میبردی اینقدر ضرر نمیکردی. به وی گفتم تیم ما در هر صورت با آن شرایطی که داشت اوت میشد، ولی اگر مرا میبردی همه چیز را گردن شمسایی میانداختند، ولی حالا که نبردی همه مردم میگویند شمسایی نبود و تیم ملی نتیجه نگرفت. البته این را بگویم که هنوز هم با ترابیان در ارتباط هستیم.
از موضوع اختلافات شما با کمیته فوتسال دور شدیم. امسال چالشهای زیادی با افتخاری داشتید؟
افتخاری مدیر بدی نیست. زمانی که مدیرکل استان تهران بود خوب کار کرد. در فدراسیون فوتبال هم حضور داشت، ولی در فوتسال سررشته ندارد و چون شناختی ندارد مجبور است از دیگران بپرسد چه شرایطی وجود دارد. ایشان از اتفاقات فوتسال دور است. من امسال برای حقانیت تیم خودم میجنگیدم نه برای خودم. ما چند بازیکن جوان داشتیم که به تیم ملی دعوت نمیشدند. به گواه تکتک بازیکنان تیم ملی، آمادهترین نفرات اردوی ملی جواد فخیم و بهروز جعفری بودند که در تیم ما بازی میکردند، ولی دیگر بازیکنان را دعوت میکردند. ما بازیکنانی داشتیم که واقعا از جنس طلا بودند، ولی کادر فنی تیم ملی در طول فصل به آنها توجهی نکرد.
خیلیها شما را با دایی مقایسه میکنند. نهتنها در عرصه ملی بلکه باشگاهی هم عنوان قهرمانی را کسب کردید.؟
برای من افتخار بزرگی است که مرا با بزرگمرد تاریخ فوتبال ایران مقایسه میکنند. ایشان آقای گل تاریخ ملی هستند و من هم در فوتسال این رتبه را کسب کردم. همیشه این را به من گفتهاند و افتخار کردهام. ایشان زمانی که بازیکن ـ مربی شده بودند، قهرمانی را کسب کردند و خواست خدا بود که این اتفاق برای من هم رخ بدهد. همه چیز مثل دایی در حال رقم خوردن است.
علی دایی هم خیلی زود شروع کرد و به نظر خیلیها تصمیم عجولانهای گرفت؟
من دلیلی برای نپذیرفتن مسئولیت تیم ملی نمیبینم.
نگران نیستید که اعتبارتان را زیر سوال ببرید؟
نه اصلا نگران نیستم. اگر هدایت تیم ملی را به من بدهند یک گروه قوی را با خودم به تیم ملی میبرم. با آدمهای بزرگ و فوتسالی کار را پیش خواهیم برد. من اگر بخواهم بیایم باید تیم ملی را چهار ساله تحویل بگیرم و قول میدهم در سال چهارم آن را تیم چهارم جهان تحویل بدهم. تیمی گردن کلفت که بتواند در سطح اول دنیا بازی کند نه از آن قولهایی که خسوس داده است!
با خسوس از همان ابتدای حضورش در ایران مشکل داشتید؟
خسوس از یک کشور صاحب سبک در فوتسال آمده است، از اسپانیا. فقط همین.
یعنی از نظر فنی وی را قبول ندارید؟
من اگر بخواهم به یک کلاس در اسپانیا بروم پیش لوزانو یا لوپز میروم نه خسوس. بخواهم در یک کلاس شرکت کنم نزد منزس میروم یا ویسنته. در کلاس درس حسین شمس شرکت میکنیم نه خسوس. او تنها یک اسپانیایی است. وقتی که فردی برای مشاور میآید و به هر ترفندی سرمربی تیم ملی میشود و قهرمانی آسیا را یک افتخار بزرگ میداند، دیگر نباید او را مربی بزرگی دانست. ما از 12 دوره قهرمانی آسیا ده بار اول شدیم و اصلا نباید به آسیا فکر کنیم. من برای مربیگری او را نمیپسندم.
اینکه میگویند وحید شمسایی همیشه در سطح فوتبالیستهای بزرگ ایران دستمزد دریافت کرده است، تائید میکنید؟
من کتمان نمیکنم که پول خوبی را دریافت نکردهام. مدعی این هستم که تعیینکننده رقمهای بالا در فوتسال بودهام و پای این موضوع میایستم. من زحمت کشدیم تا به اینجا برسم و قدر آن را میدانم. پارسال به من گفتند که باید یکصد میلیون تومان دریافت کنید. من برای همین بازی نکردم و پای آن ایستادم. در این فصل به خاطر رفاقتم با آقای دبیری قرارداد سفید امضا کردم. شاید یک جایی آدم لطمه هم بخورد، ولی رفابت بالاتر از این چیزهاست.