رئیس فرهنگستان هنر و ادب فارسی :

"رادیو "تنها وسیله ارتباط جمعی الکترونیک است/ بعید به نظر می رسد که روزی "رادیو" به موزه سپرده شود

رادیو شنوندگان بسیار وسیعی داشته و خیلی از متفکران را می شناسم که علاقه بیشتری به گوش کردن رادیو دارند تا اینکه به تماشای تلویزیون بنشینند، مشتری رادیو هستند .

به گزارش خبرنگار رادیو تلویزیون باشگاه خبرنگاران ؛در ادامه این مراسم، دکتر حدادعادل رئیس فرهنگستان هنر و ادب فارسی ضمن خوش آمدگویی به همه میهمانان حاضر در مرکز همایش های بین المللی صدا و سیما گفت: تا آنجایی که من به یاد دارم، رادیو ۷۴ ساله شد که زاد روز آن را به همه شما تبریک می گویم.

نسلی که بنده به آن تعلق دارم، قبل از شناخت تلویزیون رادیو را شناخته بود، من و هم سن و سالانم با رادیو قبل از تلویزیون آشنا شدیم و سالها تنها وسیله ارتباط جمعی الکترونیکی برقی رادیو بود. وقتی به گذشته بر می گردیم، خاطرات زیادی از رادیو را داریم، اول ابعاد رادیوها بوده که در آن زمان به اندازه یک چمدان بوده است و داشتن رادیو در آن زمان حیثیتی بود و در فامیل هرکس رادیوی باتری دار داشت، همه دور او جمع می شدند و اگر می توانست سیزده بدر آن را به جایی ببرد، خیلی خوب می شد.
 
وی افزود: ۶۰ سال پیش وسایل دریافت رادیو روی بام ها بود و خیلی از خانه ها با کشیدن سیم هایی به شکل صلیب بر روی پشت بام های خود امواج رادیویی را دریافت می کردند، البته من این مسئله را عرض کنم که ما در خانه رادیو نداشتیم به این دلیل که خیلی از چیزهایی که از رادیو پخش می شد مطابق اعتقادات ما نبود و رادیو در هر خانه ای که بود، اگر کسی هم می خواست آن را نشنود، رادیو وارد گوش او می شد.
 
حدادعادل تصریح کرد: با قصه های صبحی و ظهر جمعه خیلی از ما خاطره داریم. صدای دورگه بمی که بسیار دلنشین بود و ظهر جمعه ها قصه می گفت و ما را بیشتر با شخصیت صبحی آشنا می کرد و ابراهیم بنی احمد که قصه می گفت و به دنبال آن قصه های شب که خیلی مشتری داشت و برنامه صبح جمعه با رادیو هم که هنگامه بود با اسماعیل زرندی و بعد هم مشاعره های مهدی سهیلی و همه سحرهای ماه رمضان، همه خاطره هایی است که ما از رادیو به یاد داریم.
 
وی ادامه داد: قبل از اینکه تلویزیون به ایران بیاید و وارد زندگی مردم شود، شاید خیلی ها فکر می کردند با آمدن این رسانه تصویری رادیو بازنشست می شود و به موزه سپرده می شود، ولی باید بگویم که توفیق و تاثیر آن کمتر از تلویزیون نیست، منتهی رادیو سر و صدایش کمتر از تلویزیون بوده و جنجالی درست نمی کند و کمتر به دنبال حاشیه سازی است. منظور دنیای دست اندرکاران رادیو و نیز تهیه کنندگان آرامتر از دست اندرکاران برنامه های تلویزیونی است.
 
حدادعادل ابراز داشت: رادیو توانسته به حیاتش ادامه دهد و ما باید از خود بپرسیم رمز ماندگاری رادیو چیست و چرا تاکنون منقرض نشده است؟ رادیو یک نقشی ایفا می کند که تلویزیون نمی تواند مانند او باشد، گوش کردن به رادیو آسانتر از تماشای تلویزیون است. خیلی از مردم مانند خیاط ها ، راننده ها و نیز سری دوزها در زمان کارکردن به رادیو گوش می کنند چرا که اگر بخواهند تلویزیون ببینند، کار آنها منفعل می شود ، ولی رادیو اجازه کار و فعالیت را به آنان می دهد و همانطور راننده های بیابان که ممکن نیست در هنگام رانندگی تلویزیون را ببینند اما توانسته به رادیو گوش دهند و رادیو انیس و مونس خیلی ها است و بعد هم توی جیب جا می شود، به قول برنامه های ۲۰ سوالی که جزو برنامه های پربیننده بود؛ خیلی حمل و نقل آسان داشته و رادیو محرم و همراه همه است، که از خصوصیت های دیگر رادیو می توان به برنامه سازی آن اشاره کرد که با سرعت و ارزانی بیشتر از تلویزیون کار خود را پیش می برد.
 
وی ادامه داد: خیلی از ملاحظاتی که باید در تلویزیون رعایت شود در رادیو نیز محدودیتی ندارد علاوه بر این رادیو جنبه جهانی داشته و آسانتر از مرزها عبور می کند ، در این سالهای اخیر کشورهای غربی تلاش کردند که شبکه های رادیویی ما را از دسترس خارج کنند که نتوانستند، ولی مهمتر از اینها یک نکته دقیقی در کار رادیو است که آن تفاوت ماهوی رادیو و تلویزیون است، این یک بحث فلسفی بوده که من خدمت شما عرض می کنم که این مسئله به شناخت و شناخت شناسی نیز مربوط می شود. با این سوال عرض می کنم فرق چشم و گوش در شناخت دنیا چیست، اگر بخواهیم نوع معرفت از گوش و چشم را مقایسه کنیم، فرق ان در چیست؟
 
چشم در نظریه های یادگیری خیلی مهم است، می گویند، ۷۰ درصد یادگیری نتیجه دیدن است، وقتی می بینیم محسوسات را بیشتر دیده و مطالبی را که می بینیم، باید تجسم پیدا کرده باشد و اگر چیزی جسمانیت پیدا نکند قابل رویت هم نخواهد بود و باید به عنوان یک امر مادی در خارج دیده شود.
 
نتیجه ای که می توان گرفت این است که گوش کردن با تعقل و تفکر سازگارتر است تا نگاه کردن. ولی گوش کردن ما را بهتر به تعقل وا می دارد ما وقتی که پای رادیو در مقابل آن می نشینیم می توانیم مفاهیم عقلانی و معقول را درک کنیم و نمی توانیم شکل این مفاهیم را در تلویزیون به تصویر درآوریم، به این جهت رادیو از نظر نوع شناختی که به شنونده منتقل می کند، تفاوت ماهوی دارد و یک منزلت بالاتری به حساب می آید.
 
حدادعادل تصریح کرد: رادیو شنوندگان بسیار وسیعی داشته و خیلی از متفکران را می شناسم که علاقه بیشتری به گوش کردن رادیو دارند تا اینکه به تماشای تلویزیون بنشینند، مشتری رادیو هستند و شاید سطح خودشان را بالاتر می دانند که پای برنامه هایی بنشینند که فقط چشم از آنها لذت می برد، به همین مختصر اکتفا می کنم و امیدوارم برنامه سازان با فکر کردن بیشتر به نتایج مهمتری برسند.

 حدادعادل در پایان به پیوند محکم مردم با رادیو اشاره کرد و گفت که به نظر نمی رسد که جایی برای نگرانی این رسانه شنیداری باشد و بعید به نظر می رسد که روزی رادیو به موزه سپرده شود.

انتهای پیام/
 
برچسب ها: رادیو ، موزه ، درک ، تعقل ، تفکر
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار