به گزارش
خبرنگار سیاسی باشگاه خبرنگاران، با گذشت بیش از یک سال از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم و تحقق حماسه سیاسی،جریانی خاص همچنان با مصادره نتایج انتخابات مزبور، بدنبال سهم خواهی و باج خواهی سیاسی است.
تئوریسینها و کنشگران جریان مذکور که کارنامه سیاسیشان مشحون از قانون ستیزی و هنجارشکنی است، پس از انتخابات 24 خرداد 92 که با پیروزی مشی اعتدال همراه بود، با گرفتن ژستهای طلبکارانه سعی کردند این پیروزی را به نام خود ثبت کنند.
این افراد که عمدتا منتسب به طیف تندرو جریان اصلاح طلبی هستند، در یک سال اخیر سعی کردهاند در مطبوعات زنجیرهای تحت نفوذ خود، چنین القاء کنند که پیروزی دکتر روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بواسطه حمایت اصلاح طلبان بوده است.
"پایگاه اجتماعی دکتر روحانی بواسطه انتساب وی به جریان اصلاح طلبی است"، این گزارهای است که اصلاح طلبان در طول یک سال اخیر چه بصورت تلویحی و چه بصورت مستقیم در نشریات، سخنرانیها و گعدههای سیاسی خود بر آن تاکید کردهاند.
رادیکالهای اصلاح طلب که منفعت جناحیشان اقتضاء میکند با غوغاسالاری فضای سیاسی کشور را غبارآلود جلوه دهند، برآنند تا با برجسته کردن نقش خود در رای آوردن دکتر روحانی، پایههای سرمایه اجتماعی رییس جمهور را لرزان نشان دهند و در نتیجه وی را یک رییس جمهور عاریهای معرفی کنند.
هدف اصلاح طلبان افراطی از کلید زدن این پروژه در وهله نخست باج خواهی و سهم خواهی سیاسی است، به این معنا که طیف مذکور با وام دارنشان دادن رییس جمهور سعی دارد عناصر و نیروهای بدسابقه خود را به بدنه دولت تحمیل کند.
وزارت کشور و وزارت علوم دو وزارتخانهای هستند که از همان ابتدای روی کار آمدن دولت، مطمح نظر رادیکالهای اطلاحطلب قرار گرفت و عناصر این جریان تلاش کردند با تصاحب کرسیهای این دو وزارتخانه کلیدی، اغراض سیاسی و جناحی خود را به دولت یازدهم تحمیل کنند و همچنین عواقب رفتارهای هنجارشکنانه خود را به گرده رییس جمهور محترم وانهند.
شاید بتوان هدف دیگر اصلاح طلبان افراطی از وام دار نشان دادن دکتر روحانی به خود را سوق دادن وی به مواضع ساختارشکنانه ارزیابی کرد.
بیتردید اصلاحطلبان تندرو چه در زمان تسلط بر قوای مجریه و مقننه و چه در زمان ورشکستگی سیاسی هیچگاه از مواضع ساختارشکنانه خود عقب نشینی نکردند و از هر فرصت و مجالی برای تخطئه حاکمیت و ارزشهای انقلاب اسلامی بهره جستند.
آزادی بی قیدوبند مطبوعات در قالب احیاء انجمن صنفی روزنامه نگاران، صدور مجوز برای گشایش احزاب منحله و آزادی زندانیان و مجرمین سیاسی و محصورین فتنه 88 تنها بخشی از مطالبات اصلاحطلبانی است که دولت یازدهم را وامدار خود میدانند.
البته سهم خواهی و تحمیل نظر به دولت از سوی اصلاح طلبان افراطی تنها به عرصه سیاست داخلی محدود نمیشود، بلکه در عرصه فرهنگی نیز جریان مذکور با تفکرات التقاطی و بعضا آمیخته با ابتذال خود سعی در حاشیه سازی برای دولت و شخص رییس جمهور دارد.
نگاهی به کارنامه اصلاح طلبان افراطی در زمان تصدی بر دستگاههای فرهنگی کشور نشان میدهد که این طیف با اتخاذ سیاستهای غلط و وارداتی، وضعیت فرهنگی کشور را تا حد زیادی با چالش مواجه کرده بود و اعضای این جریان بعضا نقش بازوی اجرایی ناتوی فرهنگی غرب را ایفا می کردند.
بنابراین ضرورت دارد تا دولتمردان از پیروی و متابعت از اصلاح طلبان افراطی بویژه در عرصه مقولات فرهنگی احتراز ورزند و بیاد آورند که مقام معظم رهبری ضمن نامگذاری امسال با عنوان "اقتصاد و فرهنگ با عزم ملی و مدیریت جهادی" تاکید کردند که فرهنگ از اقتصاد هم مهمتر است چرا که همچون هوایی است که تنفس میکنیم.
همانطور که در ابتدای این مرقومه اشاره شد، اصلاح طلبان افراطی از یک سال پیش تلاش زیادی را برای سهم خواهی و باج گیری از دولت به کار بستهاند، آنها که زمانی سبد رای دکتر روحانی را تماما متعلق به خود میپنداشتند، حالا با گرفتن ژستی ماخوذ به حیا مدعیاند سهم و باجی در کار نیست و هدفشان توفیق برنامههای اصلاحطلبانه! دولت است.
حجاریان که خود را تئوریسین اصلاحات میداند، اخیرا طی مصاحبهای با روزنامه زنجیزهای آرمان مدعی شد اعضای طیف متبوعش تا آنجا که توانستهاند برای آقای روحانی مایه گذاشتهاند؛ حجاریان همچنین علت عدم حمایت کامل اصلاحطلبان از روحانی را اصرار و ابرام وی بر مستقل بودن دانست و تلویحا متذکر شد در صورت پذیرش پرچسب اصلاح طلبی از سوی روحانی، تیغ تیز انتقادات اصلاح طلبان دامن او را نخواهد گرفت.
حجاریان اگرچه در مصاحبه اخیرش، سهم خواهی از دولت را انگی دانسته است که در صورت نزدیکی بیش از پیش اصلاحطلبان به رییس جمهور از سوی دسته راستیها به جناح مزبور چسپانده خواهد شد، اما در جای جای این مصاحبه و سایر مصاحبههایش میتوان ردپای باج گیری از دولت را مشاهده کرد.
گفتنی است نامبرده پیش از روی کار آمدن دولت یازدهم طی مصاحبهای با هفته نامه "آسمان" به صراحت اعلام کرده بود، روحانی ابزار فشار از پایین(نام دیگر پایگاه اجتماعی در ادبیات اصلاح طلبی) ندارد و به همین دلیل باید متوجه باشد رأی خویش را مدیون "خاتمی" و "هاشمی" است.
از دیگر چهرههای وابسته به اصلاحطلبان که از همان ابتدا تلاش زیادی را برای یکی کردن سبد رای دکتر روحانی با اصلاحطلبان و به تبع آن سهم خواهی سیاسی بکاربست، "حسین مرعشی" از اعضای حزب کارگزاران سازندگی بود، وی پیش از تشکیل کابینه یازدهم طی مصاحبه ای با روزنامه توقیف شده بهار اعلام کرد: اصلاح طلبان برنده شدهاند چرا در کابینه نباشند.
"صادق زیبا کلام" از تحلیلگران منتسب به جریان اصلاح طلبی است که عامل پیروزی روحانی را بدنه اجتماعی اصلاح طلبان میداند و معتقد است: "اگر بدنه اجتماعی اصلاح طلبان به سمت آقای روحانی نرفته بود آقای روحانی فی نفسه یکی دو میلیون رای بیشتر نداشت".
"محمد علی ابطحی" معاون رییس دولت اصلاحات و از اعضای مجمع روحانیون از دیگر اصلاح طلبانی بود که وارد گود سهمخواهی از دولت یازدهم شد و صریحا اعلام کرد: در ماجرای ائتلاف اصلاحطلبان با روحانی، سهمخواهی به درستی صورت نگرفت و آنها باید قبل از انتخابات بر سر سهم خود شرطهای بیشتری میگذاشتند!
رفتارهای دکتر روحانی در یک سال اخیر نشان داده است که ایشان دارای روحیهای مستقل است و از رفتن به زیر یوغ اصلاح طلبان و حتی شیوخ آنها نیز اکراه دارد، بنابراین اصلاح طلبان افراطی باید دندان طمع خود را بکنند و از گرفتن ژستها و دادن شعارهایی در حمایت از دولت با هدف سهم خواهی پرهیز کنند.
انتهای پیام/