به گزارش
خبرنگار میراث فرهنگی باشگاه خبرنگاران؛ ساسانیان را میتوان از بانیان بزرگ شهرها در تاریخ ایران دانست. عصر ساسانی با تاریخ پرفراز و نشیب خود بیتردید می تواند دوران شکوفایی و رونق شهرها در کارهای عمرانی در دوران پیش از اسلام باشد.
اغلب شهرهایی که ساخته می شد نام شاهان را برخود داشت و این سنتی است که از دوران اساطیری در فرهنگ ما جلوه کرده است.
محدود کردن شهرها به جنبههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی یا مذهبی کاری بس دشوار است. اما می توان تا حدودی به کارکرد شهرها از حیث رونق و کاربرد آنها اشاره داشت.
شهرهایی چون" دستگرد"،" اصطخر"، تیسفون، "جندیشپور" با اینکه از اهمیت سیاسی برخوردار بودند، اما همین شهرها از موقعیتهای دیگر نیز بهره میبرند. برای مثال شهر " اصطخر" شهریاست که سرسلسله دودمان ساسانی در آن متولی معبد آناهیتا بود. پس این شهر مرکزیت مذهبی نیز داشته است.
در این یادداشت نگاهی داریم به شهر " جندی شاپور "، این شهر علاوه بر آن که در زمان شاپور دوم مرکزیت سیاسی یافت به لحاظ وجود دانشگاه و بیمارستان جندی شاپور از مهمترین و برجستهترین شهرهای علمی و فرهنگی دوره ساسانی و اوایل دوران اسلامی بوده است. این شهر مرکزی برای طبابت و تربیت پزشکان حاذق نیز به شمار آمده است.
در سال 241 میلادی، الریانوس قصد حمله به ایران را میکند و تا " کاپادوکیه " در ترکیه کنونی پیش میآید، اما لشکریان رومی در بین راه دچار بیماری طاعون میشوند و بسیاری از آنان کشته و تعداد قابل توجهی نیز اسیر میشدند.
شاپور با استفاده از اسیران رومی شهر جدید و با طرحی شطرنجی بنام جندیشاپور بنیان مینهد. این شهر در شرق شهر شوش و جنوب غربی دزفول و شمال غرب شوشتر قرار داشته است.
جمالالدین قفطی نویسنده تاریخ الحکما مینویسد: شاپور هر دانشمند جدیدی را که برای درس دادن به جندی شاپور میآمده در آغاز او را به مناظره با دانشمندان دیگر فرا میخوانده ، اگر آن دانشمند از این آزمون پیروز بیرون میآمد می توانست لقب استادی بگیرد و در "جندی شاپور" به تحقیق و تدریس مشغول شود. پس از شاپور دوم و در دوره خسرو انوشیروان او نیز همانند شاپور دوستدار دانش، فلسفه و اندیشه بود.
وی دستور داد نسکهای مهم پزشکی، فلسفی و علمی را گردآوری و به زبان پهلوی برگردانند و به این ترتیب به پیشرفت علمی این شهر کمک فراوانی کرد. گردآوردن دانشمندان در دربار و برگزاری جلسات مناظره و گفتگو و فرستادن برزویه پزشک به هند به دستور انوشیروان و آموختن فلسفه نزد فیلسوف سوری بنام " اورانیوس " همه از جمله تلاشهایی بود که باعث شد جندی شاپور به بزرگترین مرکز دانشگاهی بویژه پزشکی آن دوره بدل شود.
در جندی شاپور گروهی از پزشکان ایرانی، هندی، سریانی، و یونانی آموش پزشکی سرگرم بودند. این آموزش نخست به زبان یونانی و سپس پهلوی بود، ولی زبان پزشکان جندیشاپور فارس بوده است. نشانههای زبان فارسی در بخشهای از داروسازی بسیار روشن و نمودار است. در کتاب تریاق ابن سراپیون حبی بنام " حب حکیم " آمده است که در جندی شاپور پزشکان ایرانی در داروسازی بسیار حاذق بودهاند. از برترینهای بزرگ دانشگاه جندی شاپور آن بود که این دانشگاه افزون بر آموزش علمی، حکمتی و فلسفی، علوم پزشکی در آن رواج بسیاری داشته است، و سالانه پزشکان فراوانی را آموزش داده و به نقاط مختلف می فرستادند.
از معروفترین خاندانهایی که در چندین نسل در دانشگاه جندی شاپور به آموزش و تدریس مشغول بودند خاندان بختیشوع بودند.
نخستین بیمارستانی که در اسلام برای بیماران ساخته شد: بیمارستان بغداد بود که در زمان هارونالرشید بوسیله جبرئیل فرزند بختیشوع از روی بیمارستان جندی شاپور الگو گرفته شده بود. روش کار و ساختار آن بیمارستان در بغداد همانی بود که در بیمارستان جندی شاپور سالها دنبال می شد.
نخستین نسکهای پزشکی به دست همین گروه از پزشکان که جندی شاپوریان شهرت یافتهاند به زبان عربی برگردانده شد و مهمترین نسکها در پزشکی و داروسازی است که قرنها پس از آن بنمایه پزشکان مسلمان بود به دست همین پزشکان نوشته شدهاست. از این رو بررسی دوباره نخستین نمادهای پزشکی دوران اسلامی و اولین کتب که در این رشته به زبان عربی برگردانده و یا نوشته شده می تواند ما را در شناخت پیشینه پزشکی دوران ساسانی و اوائل دوران اسلامی بسیار موثر است.
یکی از راهنمای شناخت ارزشهای فرهنگی و تمدنی آشنایی با پیشینه شهرهای گوناگون و کاربری عمده آنها در دوران حیات آنهاست. از این رو دو عنصر مطالعه متون تاریخی در کنار کاوشهای باستانشناسی برای روشن شدن سابقه تاریخی شهر بسیار قابل تامل است. لذا کاوش در شهرهایی چون جندی شاپور و تحقیقات علمی میان رشتهی میتواند بسیاری نقاط تاریک تاریخ علمی و پزشکی کشور را روشن کند.
انتهای پیام/