به گزارش
خبرنگار سياست خارجی باشگاه خبرنگاران؛ محمودرضا امينی طی يادداشتی به بررسی حملات رژیم صهیونیستی به نوار غزه پرداخته است.
متن يادداشت به شرح ذيل است.بمبارانهای بیوقفه ارتش رژیم صهیونیستی از آغاز حملات اخیر به غزه منجر به کشته شدن بیش از ١٧٠۰ نفر فلسطینی و زخمی شدن صدها نفر دیگر شده است. بنا به گزارشهای سازمانهای کمک رسانی بین المللی بخش عمده قربانیان این حملات، غیر نظامیان فلسطینی هستند که شمار زیادی زن و کودک نیز در میان آنان دیده میشود.
رژیم صهیونیستی در رویکرد تبلیغاتی خود همواره تلاش کرده است تا جنایات جنگی خود را نبردی دفاعی برای بازگرداندن صلح عنوان، و به نحوی بیشرمانه تلفات غیر نظامیان فلسطینی را آسیب جانبی این جنگ دفاعی مطرح کند! اما، اندکی تامل در سیر رویدادهای منتهی به دور اخیر حمله وحشیانه این رژیم به غزه، دروغ آشکار آنان را نشان میدهد.
پس از اینکه جنبش انتفاضه فلسطینیان علیه اشغالگری رژیم صهیونیستی هزینههای دیپلماتیک و سیاسی اداره مستقیم این منطقه را برای آنها به طور فزایندهای افزایش داد، ارتش این رژیم در سال ٢٠٠۵ از نوار غزه عقب نشینی کرد. متعاقب آن حماس در انتخابات سراسری فلسطین که در سال ٢٠٠۶ و تحت نظارت سازمان ملل به انجام رسید با آرای قاطع ملت فلسطین به پیروزی رسید. رژیم صهیونیستی در پاسخ به انتخاب فلسطینیان از پذیرش حاکمیت حماس سر باز زد و با اعمال محاصره شدید اقتصادی درصدد تضعیف حماس برآمد. این تحریمها و ترور سیستماتیک رهبران حماس توسط رژیم صهیونیستی به یک رشته درگیریهای نظامی منجر شد که بزرگترین آنها در اواخر سال ٢٠٠٨ رخ داد که به شهید شدن بیش از ١۵٠٠ فلسطینی، که اکثر آنها غیر نظامی بودند، انجامید.
پس از جنگ ٢٠٠۸ رژیم صهیونیستی به تشدید محاصره غزه پرداخت که با حمله کماندوهای این کشور به کاروان کشتیهای امدادگران خارجی به غزه که منجر به کشته شدن چندین کمک رسان ترک و یک بحران دیپلماتیک با ترکیه گشت، به اوج خود رسید. همزمان رژیم صهیونیستی با محدود کردن شعاع دریایی مجاز برای ماهیگیران فلسطینی ساکن غزه امرار معاش را برای بخش بزرگی از ساکنان غزه عملاً غیرممکن کرد.
آخرین حملات صهیونیستها به نوار غزه به ترور رهبر شاخه نظامی حماس در زمستان ٢٠١٢ بر میگردد که منجر به پرتاب راکت از سوی حماس و سایر گروههای مسلح فلسطینی از غزه به سوی سرزمینهای اشغالی شد که در نهایت با واکنش رژیم صهیونیستی به جنگی شدید بدل شد.
در حملات اخیر رژیم صهیونیستی به نوار غزه تنها دلیل علنی عنوان شده برای جنگ ادعای تنبیه حماس به اتهام قتل سه جوان یهودی در کرانه غربی رود اردن است. قتلی که در مناطق تحت کنترل الفتح رخ داده و تاکنون هیچ فرد یا گروهی مسؤولیت آن را نپذیرفته است. دلیلی که با ابعاد یورش وحشیانهٔ نظامی رژیم صهیونیستی کاملا نامتناسب است.
یکی از رخدادهایی که به نظر میرسد میتوان آن را یکی از انگیزههای اصلی رژیم صهیونیستی برای حملات به نوارغزه دانست تشکیل دولت اتحاد ملی در فلسطین است. رژیم صهیونیستی به شدت مخالف تشکیل دولت اتحاد ملی است. این دولت در اوایل ژوئن و با توافق حماس و فتح برای تشکیل یک کابینه متشکل از تکنوکراتهای مستقل تشکیل شد. دلیل مخالفت اسرائیل این است که تشکیل دولت اتحاد ملی حماس و الفتح موضع طرف فلسطینی را در مذاکرات صلح (فعلا متوقف شده) تقویت میکند و بر مشروعیت بین المللی تشکیلات فلسطینی میافزاید. رژیم صهیونیستی امیدوار است این جنگ به رادیکالیزه کردن رویکرد حماس به مذاکرات و در نتیجه تشدید اختلاف بین حماس و الفتح منجر شده و نهایتا به سقوط دولت اتحاد ملی حماس و الفتح منجر شود.
نکته اینکه تا قبل از توافق حماس و الفتح برای تشکیل یک دولت واحد، رژیم صهیونیستی مدام وجود دو تشکیلات فلسطینی مجزا، یکی در غزه به رهبری حماس و دیگری در کرانه غربی رود اردن به رهبری الفتح، را یکی از موانع اصلی برای پیشرفت مذاکرات صلح عنوان میکرد با این ادعا که الفتح و تشکیلات خودگردان فلسطینی تحت رهبریاش که در مذاکرات صلح از سوی فلسطین شرکت میکردند تمامی فلسطینیها را نمایندگی نمیکند. اما پس از توافق الفتح و حماس برای تشکیل دولت ائتلافی رژیم صهیونیستی این بار اعلام کرد به هیچ عنوان با دولتی که شامل گروه تروریستی حماس باشد مذاکره نخواهد کرد.
در یکی دو سال اخیر و در دوم ریاست جمهوری باراک اوباما، آمریکا فشار نسبتا بیشتری بر رژیم صهیونیستی برای پیشرفت مذاکرات صلح وارد کرده است. یکی از اقدامات دولت دوم اوباما ترغیب فلسطینیان برای تشکیل دولتی واحد در جهت تسریع مذکرات صلح بود. الفتح و حماس با وجود سابقه اختلافات و حتی درگیریهای نظامی خود به این درخواست آمریکا عمل کردند و دولت اتحاد ملی تشکیل دادند. به این ترتیب یورش جاری رژیم صهیونیستی به غزه و توقف احتمالا دراز مدت مذکرات صلح را میتوان به مثابه ابزار این رژیم برای نشان دادن و تاکید عملی بر استقلال عمل سیاسیاش در رابطه با مساله فلسطین فارغ از تمایلات کاخ سفید تلقی کرد.
قطعنامه ۲۴۲ شورای امنیت سازمان ملل که مرزهای دو طرف را تعیین کرده است از معدود قطعنامههای مربوط به مسأله فلسطین است که حامی و همپیمان اصلی رژیم صهیونیستی، یعنی ایالات متحده آمریکا، آن را وتو نکرده است و مورد پذیرش تمامی کشورهای جهان است.
مسأله عدم پذیرش این قطعنامه توسط رژیم اشغالگر و تعیین مرزها از مهمترین موانعی است که مذاکرات ۲۰ سال گذشته را نیز بینتیجه گذاشته است. رژیم صهیونیستی نه تنها به این قطعنامه و دهها قطعنامه دیگر سازمانهای بین الملل وقعی ننهاده است بلکه؛ با ساختن بیوقفه شهرکهای یهودی نشین در حاصلخیزترین بخشهای اراضی اشغالی فلسطین عملا این مرزها را جا به جا کرده است و امکان تشکیل یک دولت مستقل و یکپارچه فلسطینی را از بین برده است.
با توجه به نکات مذکور، حملات جدید رژیم صهیونیستی علیه غزه را باید در چارچوب استراتژی عمومی رژیم صهیونیستی مبنی بر جلوگیری از تشکیل دولت فلسطینی واقعا مستقل در محدوده مرزهای ماقبل ١٩۶٧ از طریق اخلال در مذاکرات صلح و اتحاد سیاسی فلسطینیان که لازمه این امر است توضیح داد. هزینه این استراتژی این رژیم برای ساکنین غزه در شرایط آتش بس محاصره، بیکاری و فقر، و در شرایط جنگی مرگ، مصیبت و ویرانی است. تنها پایان اشغال غیرقانونی و نامشروع اراضی فلسطینی توسط این رژیم و اعمال حق تعیین سرنوشت آزادنه مردم فلسطین میتواند به این چرخه خشونت و کشتار پایان دهد.
انتهای پیام/