دریچه فناوری اطلاعات باشگاه خبرنگاران ضمن تسلیت فرا رسیدن عاشورای حسینی، در این گزارش پیامکهای تسلیت مرتبط با این روز را برای شما کاربران و عزاداران آماده کرده است.
به گزارش دریچه فناوری اطلاعات باشگاه خبرنگاران؛ عاشورا، دهمین روز از ماه محرم در گاهشماری هجری قمری، روز مقدس مسلمانان است. شهرت این روز نزد شیعیان به دلیل وقایع عاشورای سال ۶۱ هجری قمری است که در این روز حسین بن علی- امام سوم شیعیان - و یاران وی در رویداد کربلا در جنگ با لشکر عمر سعد کشته شدند. شیعیان در این روز سوگواری میکنند.
شوریده سری که شرح ایمان می کرد / هفتاد و دو فصل سرخ عنوان می کرد با نای بریده نیز بر منبر نی / تفسیر خجسته ای ز قرآن می کرد . . . شهادت امام حسین(ع) تسلیت باد
افراشت به کوی عشق، پرچم، عباس در عشق، فشرده پایِ محکم، عباس بی آب، از او گلشنِ دین شد سیراب بی دست، گرفت دستِ عالَم، عباس
تاسوعای حسینی، نهمین روز از ماه غم و اندوه محرّم، بر شما رهرو راه حسینی تسلیت باد.
هفتاد و دو سینه سرخ هجرت کردند با سَروَرِ آفتاب بیعت کردند رفتند و به دریای ابد پیوستند چون رود، به اصلِ خویش رجعت کردند
شش ماهه على به دوش بابش دادند / یک جام از آن باده نابش دادند چون با لب تشنه حاجت آب نمود / با تیر سه شعبه اى جوابش دادند . . .
عباس! دلی که پایْ بستِ تو بُوَد مشتاقِ لقای حق پرستِ تو بُوَد امروز، چه کرده ای که فردا، زهرا اسبابِ شفاعتش، دو دستِ تو بُوَد؟
این خاک به خون عاشقان آذین است این است در این قبیله آیین ، این است زاین روست که بی سوار برمی گردد اسب تو که زین و یال آن خونین است . . .
مه، بارقه اى ست در شبستان حسین شب، حادثه اى ز درد پنهان حسین هر صبح، ز دامن افق، خون آلود خورشید برآید از گریبان حسین . . .
تاسوعای حسینی، روز پای مردی و وفاداری پیروان امام حسین علیه السلام بر شما دوستدار خاندان عصمت علیهم السلام تسلیت باد.
حسین ، کشته دیروز و رهبر روز است قیام اوست ، که پیوسته نهضت آموز است تمام زندگی او ، عقیده بود و جهاد اگر چه مدت جنگ حسین ، یک روز است . . .
شتاقم و غیر من کسی ساقی نیست در هیچ دلی، این همه مشتاقی نیست در سینه ام، آرزوی سقایی هست افسوس که دست در تنم باقی نیست
دستی که بر آن دست خدا زد بوسه صد حیف که شمشیر جفا زد بوسه در کرب وبلا، حسین از روی زمین برداشت و با قدِ دوتا زد بوسه
هر سال برای تو سیه می پوشیم / در دسته ی عاشقان علم بر دوشیم ما، بعد هزار و چارصد سال هنوز / با یاد لب تو آب را می نوشیم . . .
خط تو با خون تو آغاز می شود، از آن زمان که تو ایستادی دین راه افتاد و چون فرو افتادی، حق برخاست. یا حسین
آن روز که از گلوی تو خون می ریخت خون از رگِ آفتاب، گلگون می ریخت این خونِ خدا بود که از رگْ رگِ تو با جوششِ سرخِ عشق، بیرون می ریخت
توفان شد و شاخه گُلِ یاس شکست در دیده مرد، اشکِ الماس شکست بر سینه مشک، تیرِ جان سوزی خورد یک علقمه، آیینه احساس شکست
لب تشنه ام از سپیده آبم بدهید جامی ز زلال آفتابم بدهید من پرسش سوزان حسینم یاران با حنجره عشق جوابم بدهید . . .
زان دست که چون پرنده، بی تاب افتاد بر سطحِ کرختِ آب ها تاب افتاد دستِ تو چو رود، تا ابد جاری شد زان روی که در حمایت از آب افتاد
در عزای شه دین کرببلا می لرزد / نه همین کرببلا عرض و سما می لرزد گوئیا ناله زهرا رسد از دور به گوش / کاین چنین دست و تن شمر دغا می لرزد
جنگاورِ حق پرست، بر خاک افتاد سرمستِ مِیِ «الست»، بر خاک افتاد بر تشنه لبانِ خیمه ها ناله برید عباس، بدون دست، بر خاک افتاد
گودال که تشنه بود، خونش نوشید از رگْ رگِ سنگ، باز خونش جوشید تا خاطره اش ز یادهامان نرود از درد، شفق، لباسی از خون پوشید
زد شرر بر قلب خونین تو، در دشت بلا داغ مرگ اکبر گلگون قبایت، یا حسین جان فدا کردى به راه مکتب آزادگى جان هر آزاده اى گردد، فدایت یا حسین...
آن روز، غریبانه و تنها جان داد پرورده آسمان، به صحرا جان داد! اسرارِ شگفتِ عشق، معنا می شد وقتی که عطش، کنارِ دریا جان داد
صد نوا خیزد ز ناى نینوایت، یا حسین / نغمه هاى عشق باشد در نوایت، یا حسین میزند آتش، به قلب دوستانت دم به دم / داستان جانگداز کربلایت، یا حسین
به جز اینکه امام حسین در عاشورا شهید شده است عاشورا نیز در تاریخ شهید شده است. و پیام اصلی عاشورا(عدالت) نیز فراموش شده است. پس در هر عاشورایی دو شهید موجود است و بر هر شهیدی نوحه ای واجب.
امــام صابــران بـودم، خمیدم / جدا از شاخه شد یـاس امیدم چو دست از جسم عباسم جدا شد / سـر خود را به نوک نیزه دیدم
او روزِ شهود خویش را می دانست گودالِ فرودِ خویش را می دانست چون شاعرِ چیره ای از آغازِ سخن پایانِ سرودِ خویش را می دانست
هر که مرا به روضه تو راه داده است تاج محبت تو به فرقم نهاده است از ابتدای خلقت حق در دو چشم ما تصویری از عزای محرم فتاده است . . .
هفتاد و دو سینه سرخ هجرت کردند / با سرورِ آفتاب بیعت کردند رفتند و به دریای ابد پیوستند / چون رود ، به اصل خویش رجعت کردند . . .
اى که دل ها همه از داغ غمت غمگین است / وى که از خون تو صحراى بلا رنگین است نرود یاد لب تشنه ات از خاطره ها / هر که را مى نگرم از غم تو غمگین است . . .
الحق که به ما درس وفا داد حسین (ع) / هر چیز که داشت بیریا داد حسین (ع) یعنی که تأملی کنید ای یاران ! / آن هستی خود زکف چرا داد حسین (ع) . . . ؟
شمعی است که سوز و ساز را ترک نکرد راهِ خطرِ حجاز را ترک نکرد این عشق، چه عشقی است که در جنگ، حسین سَر داد، ولی نماز را ترک نکرد
آن حسینى که شرف یافته دین از شرفش سر و جان داد ز کف تا نرود دین ز کفش هدف تیر بلا ساخت على اصغر خویش تا که سرمشق بگیرد بشر از این هدفش . . .
همواره تجّسم قیام است حسین (ع) در سینه عاشقان ، پیام است حسین (ع) در دفتر شعر ما ، ردیف است هنوز دل چسبترین شعر کلام است حسین (ع)
عشقی به حسین عشق زینب نشود / این عشق جدا ز شیعه یارب نشود در روز و شبی که من نگریم ز غمش / آن شام سحر و آن سحرم شب نشود
ماهی که ز آفتاب روشن تر بود لب تشنه آب و تشنه باور بود می رفت و دل از حسین می برد که او پیغمبر کربلا، علی اکبر بود
گُل پرورِ گُل سرشت در دشتِ عطش هفتاد و دو لاله کشت در دشتِ عطش آن گاه به نامِ عشق، بر هر برگی خون نامه دل نوشت در دشتِ عطش
هلال خون، مه خون، ماه اشک، ماه عزاست عزای کیست؟ گمانم عزای خون خداست خمیده قامت گردون، شکسته پشت فلک روانه خون دل از چشم آدم و حوّاست
ازبهر ستیز و مرگ ، آماده شوید / در محضر عشق دوست ، افتاده شوید از خون حسین بشنوید این پیغام / در طول زمان همیشه آزاده شوید
چون دید به نوک نی سرش را خورشید بر خاک، تن مطهرش را خورشید آرام ، حریر نور خود را گسترد پوشاند برهنه پیکرش را خورشید
به جای جای دلم جای پای تو است حسین خوشم که حنجره ام نینوای تو است حسین هزار چشمه ی اشکم اگر دهند به چشم خدا گواهست که وقف عزای تو است حسین
باز شد ماه محرّم، کربلا را بنگرید / حجّ عاشورای خون، سعی و صفا را بنگرید وعدهگاه وصل جانان، قبلهگاه اهل دل / کوی هفتادودو قربانی، منا را بنگرید
ای از ازل به مهر تو دل آشنا حسین / وی تا ابد لوای عزایت به پا حسین هر ماه در عزای تو، ماه محرّم است / هرجا بود به یاد غمت کربلا حسین
خاک حرمت ، مهر نماز است حسین (ع) راه تو ، همیشه چارهساز است حسین (ع) ای خون تو دشنه بر گلوگاه ستم از خون تو شیعه ، سرافزار است حسین(ع)
کسی چون من گل پرپر نبیند گلـوی پـاره اصغـر نبینـد بدست خویش کندم قبر او را که این قنداقه را مادر نبیند . . .
در دشت عطش ، لاله صفت سوخت حسین (ع) تا مشعل آزادگی افروخت حسین (ع) بر لوح فلق ، تا به قیامت ، نقش است درسی که زخون ، به خلق آموخت حسین (ع)
هم «حیّ علی الفّلاح » او خونین بود هم سجده بی سلاح او خونین بود افسوس که چند ساعتی بعد نماز پیشانی ذوالجناح او خونین بود . . .
آن روز که آهنگ سفر داشت حسین (ع) از راز شهادتش خبر داشت حسین (ع) از بهر سرودن یکی قطعه سرخ هفتاد و دو واژه در نظر داشت حسین (ع)
اصغر که نسیم عشق مویش بوسید / خورشید ولایت سر و رویش بوسید می خواست حسین تا ببوسد لب او / تیر آمد و زودتر گلویش بوسید
التماس دعا
اگر
پيامک و یا اشعار دیگری در خصوص تسلیت عاشورای حسینی سراغ داريد، آن را
در بخش نظرات ارسال کنید و با دیگر خوانندگان دریچه به اشتراک
بگذارید.