شب که میشود حوصلهها مانند سایه ماه کوتاه است و کمرنگ. داستانک، قلقلکی کوتاه برای فکر و روحمان است تا در ساعات پایانی شب، لحظات کوتاه امروز را با خواندن جملاتی کوتاه بهتر و بیشتر قدر بدانیم.
فیلسوفی اسیر شد و برای فروش به میدان شهر برده شد، مردی خواست او را بخرد، از فروشنده پرسید: این برده به چه دردی می خورد؟ فروشنده گفت: فقط به درد آزاد کردن! لطیفه های اسلامی-مهدی مسائلی