به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،رییس سازمان انرژی
اتمی کشورمان اعلام کرد که جمهوری اسلامی ایران آخرین نسل سانتریفیوژ (IR8)
را در اختیار دارد، ولی هنوز به آن گاز تزریق نشده است.
علیاکبر
صالحی گفت: ما اکنون سانتریفیوژهای نسل دوم خودمان را داریم که حدود هزار
عدد آنها نصب شده است و حدود یک زنجیره 164 تایی آنها به صورت آزمایشی کار
می کندو ... 5+1 راهی به جز تفاهم با ایران ندارد .
عبور آرام از فتنه یکی از تیترهای جالب توجه در میانه روزنامه های امروز مربوط به 16 آذر امسال است .
سیاست روز در این باره نوشت : 16 آذر گذشت اما بهانهاي شد تا برخي از افراد به بهانه اين روز فرصت يافته و تحركاتي در حمايت از فتنه انجام دهند با اين وجود نه دولت نه وزارت علوم هيچ يك واكنشي به اين امر نداشتهاند و سكوت معناداراي در پيش گرفتهاند.
مراسم روز دانشجو با حضور رئیسجمهور در دانشگاه علوم پزشکی ایران در حالی برگزار شد که عدهای از دانشجویان شعارهایی را در حمایت از سران فتنه سر دادند.
اين درحالي بود كه سخنرانان بسياري از جمله هادي غفاري اين مجال را يافتند تا در حمايت از سران فتنه سخن گويند و از سوي ديگر اجازه سخنراني به بسياري از نيروهاي ارزشي در اين مراسم داده نشد.
حتي در بسياري از دانشگاهها دانشجويان كه نسبت به چنين موضوعاتي اعتراض كردند مورد ضرب و شتم قرار گرفتند و با واكنش عواملي خاص حتي در بيرون از دانشگاهها مواجه شدند.
چنين شرايطي در حالي ايجاد شد كه شهريورماه امسال بود كه رهبر معظم انقلاب در دیدار اعضای هیأت دولت، نسبت به خلط جناحبندیهای سیاسی با خط قرمز نظام نسبت به فتنه هشدار دادند و تأکید کردند: «علایق اعضای دولت به برخی جناحهای سیاسی اشکالی ندارد، اما دولت و اعضای آن نباید اسیر جناحبندیها شوند... در موضوع جناحبندیهای سیاسی همواره تأکید بر رفاقت و انس با یکدیگر است، اما در برخی موارد مسأله متفاوت است و باید حتماً خطوط قرمز و خطوط فاصل رعایت شوند. مسأله فتنه و فتنهگران از مسائل مهم و از خطوط قرمز است که آقایان وزرا باید همانگونه که در جلسه رأی اعتماد خود بر فاصلهگذاری با آن تأکید کردند همچنان بر آن پایبند باشند».
صراحت کلام مقام معظم رهبری در مورد اینکه "مسأله فتنه و فتنهگران از مسائل مهم و از خطوط قرمز است"؛ از یکسو بیانگر ضرورت توجه به اهمیت تأثیر این حادثه تلخ در روند تحولات سیاسی گذشته، و از سوی دیگر نشانگر ضرورت هوشیاری نسبت به تلاش طیفی از فعالان سیاسی کشور برای حفظ واحیای ظرفیت اجتماعی با تأکید بر بقایای فتنه است که به رغم نتیجه انتخابات سال ۹۲ میتواند زمینهساز چالشهای آینده در فضای سیاسی و اجتماعی کشور باشد.
چرا سران فتنه حصر شدند
نبايد فراموش كنيم درحالي كه اين روزها صحبت از ناديده گرفتن حصر سران فتنه ميشود هيچ گاه دليل آن عنوان نميشود كه چه شد كه سران فتنه حصر شدند. اگر چه سران فتنه در برابر نظام ايستادند اما صبر و تحمل نظام بيش از اين بود كه در همان ابتدا و نهم ديماه اين اقدام را در برابر سركشي هاي اين افراد انجام دهد. اين درحالي بود كه اين افراد در بقیه روزهای سال ۸۸ و در ۱۱ ماه اول سال ۸۹ به اقدامات خود ادامه دادند که البته نظام اسلامی هم آنها را تحمل کرد. تدبیر نظام این بود که مردم و به ویژه رأیدهندگان به نامزدهای شکستخورده نسبت به روند تحولات سیاسی کشور آگاهی لازم را یافته و از آنها فاصله بگیرند كه اين اتفاق هم افتاد و بسياري از افراد به تدريج از آنها فاصه گرفتند. اما در ماههای پایانی سال ۸۹ سران فتنه متأثر از حرکت بیداری اسلامی در منطقه و در راستای راهبرد دشمنان نظام اسلامی تلاش کردند سناریویی را در کشور پیاده کنند که بعداً نمونه آن در سوریه دیده شد و همین اقدام خائنانه آنها برای تبدیل عرصه کشور به جنگ و درگیری داخلی سبب حصر آنان شد.
حادثه روز ۲۵ بهمنماه سال ۸۹ را که درپی فراخوان موسوی و کروبی طراحی و به اجرا در آمد را میتوان به عنوان نقطه اوج هماهنگی سران داخلی فتنه با بیگانگان تلقی کرد؛ چراکه در این روز قدرتهای استکباری با هدایت عوامل جاسوسی خود برای صدور بیانیه درخواست تجمع و انتخاب زمان و مکان آن و پوشش گسترده رسانهای و پس از آن حمایت آشکار و علنی در قبل و بعد از تجمع میخواستند به زعم خود با مدلسازی حوادث در ایران، مسائل مصر و تونس را تحتالشعاع قرار دهند؛ زیرا پس از اوجگیری نهضتهای انقلابی مردم مصر، تونس و... آمریکاییها و صهیونیستها به شدت در منطقه دچار بحران و سردرگمی شده بودند.
این نگرانی اگرچه از یک بعد معطوف به ناتوانی در حفظ عوامل دستنشانده در کشورهای منطقه بود، اما نگرانی اصلی آنها اوجگیری حرکتهای انقلابی بود که همگی آنها نشان از الگوگیری از انقلاب اسلامی ایران داشت و این امر و پیامدهای آن میتوانست بزرگترین تهدید برای منافع نظام سلطه باشد. به چالش کشیده شدن نقطه کانونی بیداری اسلامی یعنی ایران فرصتی ذیقیمت برای نظام سلطه بود.
فراخوان میرحسین موسوی و کروبی برای کشاندن مردم به خیابانها در ۲۵ بهمن ۸۹ اگرچه با پشتیبانی و حمایت شخص رئیس جمهور آمریکا و دیگر سران کاخ سفید همراه شد، اما به رغم تصور و برنامهریزی آنها با اقبال مردم در داخل مواجه نشد. در آن روز و در حالیکه هنوز معدود مزدوران فتنه در کوچه پسکوچههای غرب تهران در حال فرار بودند، کلینتون وزیر خارجه آمریکا در شام روز ۲۵ بهمن پشت دوربین خبرنگاران قرار گرفته و حمایت آمریکا را از آرمانهای آنها اعلام کرده و میگوید: «آنچه ما امروز در ایران شاهد هستیم، نشانه شجاعت مردم ایران است».
رئیس کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا نیز بعد از تجمع محدود فتنهگران با صدور بیانیهای ضمن حمایت از آنها، اقدامات گذشته آمریکا از فتنهگران را کافی ندانسته و تأکید میکند: یکی از راههایی که ما از طریق آن میتوانیم و باید از مردم ایران حمایت کنیم، این است که از تمام راهها و ابزار موجود برای تحریم ایران استفاده کنیم. پس از این ماجرا و نگرانی از تبعات و پیامدهای امنیتی آن سبب شد که شورای عالی امنیت ملی مصلحت نظام را در حصر سران فتنه ببیند.
بيتفاوتي به فتنهگري
سران و عوامل فتنه و حاميانشان هيچگاه نخواستند از فرصتهايي كه نظام براي آنها و براي جبران اشتباهاتشان ايجاد كرد، استفاده كنند و اکنون و به رغم گذشت بیش از ۴سال از آن زمان موضوع حصر بیشتر به عرصهای برای بهرهبرداری برخي از جريانهاي سياسي مبدل شده است. اصرار بر معرفی یکی از عوامل مؤثر در "فتنه"برای تصدی وزارت علوم که به بیثباتی در مدیریت یکی از وزارتخانههای مهم و تأثیرگذار در دولت یازدهم در یکونیم سال گذشته انجامیده است، نشاندهنده این است که این جریان هنوز به رغم تحولات سالهای اخیر به این ضایعه مهم در تاریخ سیاسی کشور به عنوان یک "سرمایه اجتماعی" نگاه کرده و تلاش دارد به هر قیمتی آن را برای بهرهگیری در انتخابات آینده حفظ کنند.
اين درحالي است كه اين روش و سكوت دولت در برابر آن از سوي بسياري از صاحبنظران سياسي مورد انتقاد قرار گرفته است. حجتالسلام سیدمحمدباقر عبادي نماینده مردم بیرجند، درمیان و خوسف در مجلس شورای اسلامی نسبت به فضای سیاسی اخير در دانشگاهها هشدار داد و عنوان کرد: باید مسئولان مرتبط پاسخگو باشند که چرا فضای سخنرانی دانشگاهها شده حمایت از فتنه و فتنهگران و آیا این با هشدارهای مقام معظم رهبری در سال ۸۸ در تناقض نیست؟
عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس شورای اسلامی خاطرنشان کرد: مگر دانشگاه حزب سیاسی است که عدهای بخواهند در آن از مسببان فتنه ۸۸ حمایت کنند و در مقابل برنامههای نیروهای ارزشی لغو شود. این نماینده مجلس به برنامههای روز دانشجوی امسال در دانشگاهها اشاره کرد و افزود: برخی به جای حمایت از نیروهای ارزشی و مومن، برنامههای آنان در دانشگاهها را حذف کردند.
از سوي ديگر دبیرکل حزب مؤتلفه با بیان اینکه حمایت از سران فتنه نوعی باز تولید فتنه است گفت: برخی میخواهند قبح وطنفروشی، جاسوسی و فتنهگری را از بین ببرند.
محمدنبی حبیبی دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در مورد اظهارات رئیسجمهور در مراسم ۱۶ آذر گفت: رئیسجمهور به جای پاسخگویی به نقد منتقدین هر بار آنها را با عبارتی تمسخر و تحقیر میکند.
وي افزود: آقای رئیسجمهور قبلاً منتقدین را با گفتن «بروید به جهنم»، «بیسواد»، «ناآگاه»، «بیشناسنامه» نامیده بود و این بار با عبارت «تازه به دوران رسیده» نواختهاند.
حبیبی با اشاره به شعارهای موهنی که در این مراسم از سوی برخی حضار دستچین شده داده شده بود، یادآور شد: حمایت از سران فتنه نوعی باز تولید فتنه است. این رویکرد با امنیت و منافع ملی نمیخواند و آقای رئیسجمهور نباید در این مورد سکوت میکردند.
وی اظهار داشت: برخی میخواهند قبح وطنفروشی، جاسوسی و فتنهگری را از بین ببرند و مطالبه وفاداران و دلسوزان انقلاب از آقای رئیسجمهور پاسخ قاطع به اینگونه افراد است. مردم هوشیار و با بصیرت ایران این حرکات را رصد میکنند و در موقع خود واکنش نشان خواهند داد.
دبیرکل حزب مؤتلفه اسلامی در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کرد: به برخی از رجال سیاسی و شخصیتهای فرهنگی اجازه سخنرانی در دانشگاه داده نشد، این نوعی خفقان خود ساخته است. دانشگاه یک محل برای تضارب آراء است. تشخیص اینکه یک حرف و سخن درست است یا نادرست با دانشجویان است، سانسور رجال سیاسی و مذهبی در دانشگاه رویکرد درستی نیست و با اعتدال و قانون هم نمیخواند.
از سوي ديگر عباس ذوالعلی پدر شهید فتنه ۸۸ در اينباره گفت: انتظار نداریم رئیس دولت افراد فعال در فتنه را در مسئولیتها منصوب کند. ادامه حصر سران فتنه کمترین خواسته ماست. وي افزود: سران فتنه آتش زیر خاکستر هستند و منتظر هستند تا موقعیت دیگری پیدا کنند.
«معنايابي چرايي حمايت مجدد بيگانگان از فتنهگران»جوان هم درباره فتنه نوشت :هفته گذشته و همزمان با آنچه كه در برخي دانشگاههاي كشور در روز 16 آذر گذشت، خانم كلينتون وزير خارجه سابق امريكا و يكي از نامزدهاي احتمالي انتخابات رياستجمهوري 2016 امريكا در كنفرانس انديشكده بروكينگز كه به حمايت از «هيم سابان» ميلياردر صهيونيستي برگزار شده بود، با اشاره به فتنه 88 تأكيد كرد كه دولت امريكا اشتباه كرد كه به صورت محكم از فتنهگران حمايت نكرد.
عباس حاجينجاري در ادامه این مطلب نوشته: فارغ از حمايتهاي گذشته بيگانگان از فتنه بعد از انتخابات دهم آنچه در شرايط كنوني به موضوع اهميت ميدهد زمينههاي داخلي است كه به اميدواري بيگانگان و فراخوان آنها انجاميده است، آنگونه كه كلينتون در سخنان خود در نشست بروكينگز براي برنامهريزي و اميد دادن به عوامل و عناصر فعال در داخل توصيه كرده و ميگويد: «شما هرگز نميدانيد كه آنچه ميگوييد به افراد تا چه اندازه اميد ميدهد.»
آنچه امسال در روز 16 آذر در بعضي از دانشگاهها به وقوع پيوست، مصداق بارزي از آن چيزي است كه دشمنان از فضاي سياسي كشور به آن اميد بستهاند. جايگزين كردن اولويتهاي حزبي و گروهي در شعارهاي مراسم 16آذر نظير «آزادي زندانيان سياسي»، «رفع حصر سران فتنه» و «بازگشت اصلاحطلبان به قدرت» مراسم امسال را از مسير اصلي خود كه استكبارستيزي و مقابله با ترفندهاي نظام سلطه بود منحرف كرد. محصول اين روند تطهير استكبار، بياعتنايي به ريشههاي حادثه16 آذر، تكرار حوادث سال ۸۸ در روز دانشجو بعد از پنج سال و ادامه گستاخيها به ساحت مقدس امام(ره) بود در مراسم دانشگاه آزاد تهران واحد جنوب شعار «استقلال آزادي جمهوري اسلامي» به شعار «اصلاحات، آزادي، جمهوري عدالت» تبديل شد و يكي از ميهمانان برنامه با توهين به علماي دين و مسئولان ارشد نظام، آياتي از قرآن را زير سؤال برد. در مراسم دانشگاه علوم پزشكي شيراز هم سخنران مدعو آنچنان هتاكانه سخن ميگويد كه هيچكس مسئوليت دعوت او را نميپذيرد.
سران فتنه عامل اصلي هزينه عظيمي هستند كه قبل و بعد از انتخابات مبتني بر يك توهم به نام تقلب بر نظام تحميل شد كه طي آن بيش از 30 نفر شهيد و كشته شدند و صدها نفر هم مجروح شدند و ميلياردها تومان خسارات مادي و مهمتر از آن خسارات عظيم معنوي بر نظام تحميل شد كه خدشه بر شعارهاي اصلي نظام و هتك حرمت عاشوراي حسيني تنها گوشهاي از آن است. تحريم فلجكننده كنوني كه بيگانگان بر نظام تحميل كردهاند، تنها يكي از آثار آن فتنه است و اين در حالي است كه به رغم ادعاي وجود حصر براي سران فتنه، شرايطي كه اكنون براي آنها مهياست شباهتي به حصر ندارد، چراكه بهترين تيمهاي پزشكي كشور در اختيار آنهاست، ديدارهاي خانوادگي و دوستانه را نيز دارند و بعضاً به امكانات ورزشي و... نيز دسترسي دارند كه اغلب مردم از آن محرومند، بنابراين وضعيت موجود جز اينكه هزينهاي را بر نظام تحميل ميكند، صرفه ديگري ندارد و تنها به بستري جهت حفاظت از آنها تبديل شده است تا حصر. سران و عوامل فتنه و حاميانشان هيچگاه نخواستند از فرصتهايي كه نظام براي آنها و براي جبران اشتباهاتشان ايجاد كرد، استفاده كنند.
... در سال گذشته و پس از انتخابات يازدهم رياست جمهوري و روي كارآمدن دولت آقاي روحاني، هم ايشان و هم وزرايشان فتنه و آشوبهاي خياباني پس از انتخابات دهم را محكوم كردند و برخي از مسئولان كه وجود برخي از شواهد و قرائن از همراهي آنها با آشوبگران در روزهاي اول حكايت ميكرد، با محكوم كردن و برائت از آن بر باور و اعتقاد خود به نظام اسلامي تأكيد كردند. تداوم اين روند به طور قطع انزواي بيشتر سران فتنه و حاميان آنها را به دنبال داشته و دارد و لذا ادامه آن براي كساني كه تمام سرمايه سياسي و اجتماعي خود را صرف آن كرده بودند، ناگوار و غيرقابل پذيرش است، لذا تلاش كردند به نوعي اين روند را متوقف كنند.
افراطيون در روند تلاشهاي خود از حفظ حمايت بيگانگان غافل نيستند. به همين دليل است كه رسانههاي بيگانه بخش عمدهاي از فضاي تبليغاتي خود را به حمايت از سران فتنه و قرار دادن آنها در ليد اخبار خود به بهانههاي مختلف معطوف كردهاند و از توصيههاي راهبردي در اين زمينه غافل نيستند. سايت راديو فردا ماه گذشته در توصيهاي به افراطيون مينويسد: فراتر از ميل و انگيزه و انرژي اصلاحطلبان دوم خردادي؛ اين بخش از نيروهاي سياسي ايران ناگزيرند به موانع جدي و ايستادگي تمام قد تماميتخواهان در برابر پروژههاي سياسيشان دقيقتر بنگرند و در اين پرسش بينديشند كه آيا راست افراطي بدون فشار افكار عمومي و نيروي اجتماعي و تنها مبتني بر چانهزني و تعامل در بالا، از تماميتخواهي خود قدمي به عقب خواهد گذاشت؟
با توجه به ماههاي حساس پيشرو در عرصه مذاكرات هستهاي و با توجه به اينكه در شرايط كنوني كشور بيش از هر زمان ديگري به وحدت و انسجام ملي نيازمند است، روندهاي مذكور بيانگر اين است كه بيگانگان و عوامل فتنه در يك برنامهريزي حساب شده وحدت و همگرايي ملي را هدف گرفته و به دولت يازدهم به عنوان محملي براي دوران گذار طمع كردهاند.
جزييات تغيير قانون انتخاباتاكثريت نسبي جاي نصف+١ را مي گيرد انتخابات ها ديگر دومرحله يي نمي شود حوزه هاي انتخاباتي خردتر مي شود
در میان تیتر روزنامه ها روزنامه
اعتماد بزرگترین تیتر خود را به تغییر قانون انتخابات اختصاص داد و نوشت : انتخابات در ايران با «تغيير» گره خورده است: تغييراتي البته «پيشيني» و در متن قوانين انتخاباتي. آنچه ماه ها قبل از انجام هر انتخاباتي در كشور خودنمايي مي كند، صحبت از تغيير در برخي مواد قانوني مربوط به همان انتخابات است. گاهي انتخابات مجلس و گاهي هم انتخابات رياست جمهوري، استثنا هم ندارد. هركجا و هر زماني كه لازم دانسته شود، قوانين انتخاباتي را تغيير مي دهند: عدم ثباتي كه تغييرات بيش از ٥٠ بار در مقررات اين قوانين، از آغاز تصويب تاكنون را مي توان شاهد مدعايي بر آن دانست. همين عدم ثباتي كه با روح قوانين سازگار نيست، اين بار قرار است پاياني بر آن داده شود. اين پايان البته با تصويب سياست هاي كلي انتخابات تحقق خواهد يافت: سياست هايي كه با مرور بند بند آنها، مي توان نشان هايي از تغيير و تحول در امر برگزاري انتخابات هاي كشور را يافت. آذرماه امسال، كليات سياست هاي كلي قانون انتخابات در مجمع تشخيص مصلحت نظام تصويب و تهيه سياست هاي جامع آن به مركز تحقيقات استراتژيك مجمع سپرده شد تا با كار كارشناسي دقيق سياست هاي كلي را براي تصويب به مجمع تشخيص پيشنهاد كند. با در پيش بودن انتخابات مجلس دهم و درست زماني كه قوانين انتخاباتي ايران تشنه ثبات اند، اين بار نه فقط صحبت از تغيير مقررات انتخاباتي بلكه صحبت از سياست هاي كلي است: سياست هايي كه از سوي رهبري معظم انقلاب به مجمع فرستاده شد و آيت الله هاشمي هم اين مسووليت را قطعه يي تاريخي و مهم براي مجمع بيان و ابراز اميدواري كرد تا به عنوان قانوني جامع، ماندگار و مفيد براي آينده كشور در مجمع تدوين شود تا مورد افتخار نظام مردم سالاري ديني و قضاوت خوب و مثبت همه آحاد مردم قرار گيرد.
اين بار سياست هاي كلي، تمام انتخابات را شامل مي شود، سلامت انتخابات را در مراحل مختلف تامين مي كند و بسياري از موارد ديگري كه جملگي بر اجراي صحيح انتخابات تاكيد دارد، را مورد توجه قرار داده كه از همه مهم تر اهميت دادن به نقش و جايگاه احزاب در انتخابات، مطابق با قانون اساسي است: سياست هايي كه اگر به تصويب برسد به گفته دبير مجمع تشخيص مصلحت «حداقل به مدت ١٠ سال، ثبات در قوانين انتخابات شكل مي گيرد». يك عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام، در گفت وگو با تسنيم، به عنوان تنها عضوي كه در مرحله بررسي اين سياست ها در مجمع، به اظهارنظر پرداخته به موارد مهمي در مورد تبيين اين سياست ها پرداخته است. سيد مصطفي ميرسليم از يك تغيير مهم خبر داده است و احتمال داده كه در قانون حد نصاب ها تغييري صورت بگيرد: تغييري كه شايد مسير بسياري از انتخابات ها را تغيير دهد. با اين همه از همين اخبار مبهم از مجمع تشخيص مصلحت نظام مشخص است كه تدوين سياست هاي كلي انتخابات با فصلي از تغييرات همراه است.
هر ايراني به يك نفر راي دهد
ميرسليم در تبيين اين سياست ها به مورد خاصي اشاره كرد: موضوعي كه در قانون انتخابات فعلي به عنوان يك ضعف شناخته شده و در تدوين قانون جديد در صدد رفع آن برخواهد آمد، موضوعي كه براي تمام انواع انتخابات غير از رياست جمهوري مطرح مي شود. وي در اين باره گفت: «انتخاباتي كه در آن هر ايراني نماينده خود را براي ايفاي وظايفي خاص در مجلس شوراي اسلامي، در شوراي اسلامي شهر يا روستا و يا در مجلس خبرگان رهبري تعيين مي كند، در بهترين حالت به لحاظ تشخيص تواناييِ نامزد انتخاباتي و نيز پاسخگويي او نسبت به مردم حوزه بايد طوري تعريف شود كه هر ايراني به يك نفر راي دهد. وقتي حوزه هاي بزرگي مانند تهران يا برخي از مراكز استان ها را بررسي مي كنيم، متوجه مي شويم كه اغلب مردم در انتخاب تعداد مثلا٣٠ نفر از ميان فهرستي كه معمولادربرگيرنده اسامي بيش از هزار نفر است، با مشكل مواجه مي شوند و سعي مي كنند براي رفع تكليف اسم چند نفر افراد سرشناس را بنويسند و در صندوق راي بيندازند: آن افراد سرشناس هم لاجرم همگي سياسي يا حقوقدان و مناسب ايفاي مسئوليت هاي نمايندگي نيستند. چنان نمايندگاني از منويات موكلان شان به سختي مطلع مي شوند و خلاصه تعامل مردم در چنان حوزه هايي ضعيف و كم رنگ و منقطع مي شود. مردم به كدام يك از ٣٠ نفري كه انتخاب شده اند مراجعه كنند و چگونه نظريات سياسي خود را به آنها منتقل كنند؟ نمايندگان نيز چگونه به چندين ميليون راي دهنده دسترسي دارند تا از مشورت آنها برخوردار شوند و متقابلابه آنها گزارش دهند؟ در نتيجه در آنچنان حوزه هايي مردم سالاري ماهيتاً تضعيف مي شود. تجربه موفق جهاني در اين است كه ابعاد حوزه را به گونه يي تقليل دهند كه از هر حوزه يك نماينده برگزيده شود و آن نماينده هم بتواند پاسخگوي راي دهندگان آن حوزه كه طبيعتا محدود به تعدادي كمتر از ٣٠٠ هزار نفر مي شود، باشند.»
حضور میلیونی شیعیان در اربعین امسال همچنان مورد توجه رسانه هاست .
ديپلماسي به سبک ايراني در کربلاروزنامه
ابتکار در این باره نوشت : گردهمايي شيعيان جهان امسال در کربلا شکل جديدي به خود گرفت. هرچند کربلا همانند سال هاي پيش ميزبان ميليون ها نفر از سراسر جهان بود ولي حضور گسترده مردم و مسئولين سطوح مختلف کشورمان در اين مراسم آييني، اهميت سياسي آن را عيان کرد. براي درک اهميت سياسي اين گردهمايي توجه به چند فاکتور ضروري است. مسئولين و مردم ايران درحالي عازم کربلا شدند که شمال و بخش هاي مهم عراق در تصرف تروريست هاي داعش است. تروريست هايي که در دنيا به شقاوت، بي رحمي و همچنين تهديدات جدي امنيتي شهرت پيدا کرده اند و البته که هر روزه تهديدات گسترده اي را براي بخش هاي جنوبي اين کشور تدارک ميبينند. اما بر خلاف اين تهديدات، مراسم اربعين در کربلا با امنيت کامل برگزار شد. نکته اين جاست که تأمين امنيت ميليون ها نفر در اين کشور ناامن، خود نشان از تمرکز براي افزايش ثبات در بخش جنوبي عراق است. بخشي که با توجه به وجود مضجع شريف امام حسين(ع) براي جهان تشيع از اهميت و تقدس خاصي برخوردار است. با توجه به اخبار و گزارشي هايي که حاکي از حضور مشاوران نظامي ايران در عراق است و همچنين نقشي که برخي از مسئولين در اجراي مراسم اربعين به عهده داشتند؛ اين تمرکز براي افزايش ضريب امنيت، به نام ايراني ها رقم خورد.اما از سوي ديگر وقتي حضور مسئولين کشورمان در عراق را در کنار حضور نظاميان و رفت و آمد سياسيون غربي به اين کشور ميگذاريم؛ اربعين امسال اهميت دو چنداني مييابد. با پيدايش پديده تروريستي داعش در عراق برخي از کشورهاي قدرتمند از جمله آمريکا به بهانه تأمين امنيت شهروندان خود دوباره به اين کشور بازگشتند. اين در حالي است که شهروندان ايراني همواره به خاطر مسائل فرهنگي و مذهبي به مناطق جنوبي و غربي عراق رفت و آمد داشته اند. از اين رو ضروري بود که ايران براي مقابله با آنچه که شهروندانش را تهديد ميکرد دست به کار شود. ولي در عين حال بر خلاف آگاهي به نقش برجسته ايران، رقباي منطقه اي از جمله عربستان سعي کردند که مانع نقش آفريني ايران در ائتلاف جهاني مبارزه با داعش شوند. از طرف ديگر گسترش نفوذ ايران براي همين رقبا غير قابل تحمل است. ولي بهر حال مسئولين ايران هر چند لباس رسمي بر تن نداشتند و دستار بر سر ميان خيل عظيم عزاداران بودند اما توانستند پيام سياسي خود را به رياض و ديگر کشورهاي منطقه مخابره کنند.نکته ديگر اوضاع منطقه است که با طولاني شدن جنگ داخلي سوريه و موضع گيري هاي خاص ترکيه وارد مرحله نويني شده و ضروري است که ايران براي حفظ منافع منطقه اي ابتکار عمل را در دست بگيرد. قبل از آنکه عربستان با دلارهاي نفتي خود طرحي براي منطقه به ويژه عراق، سوريه و لبنان در نظر بگيرد؛ بهتر است ايران تدبيري براي توازن بينديشد. از اين رو بايد گفت که جداي از مشکلات عمومي در اجراي مراسم اربعين امسال به خاطر ازدياد جمعيت، هماهنگي ميان تهران و بغداد براي تسهيل تردد زائران تدبيري سياسي بود که حضور معنوي ايران را در عراق به رخ جهانيان کشيد. ديپلماسي به سبک ايراني مهمترين برداشتي بود که حضور گسترده مردم و مسئولين در مراسم امسال اربعين کربلا پديد آمد.اما اين کميت حضور براي ثبات، نيازمند سازوکار گسترده تري است که بايد در چشم انداز بلند مدت برنامه ريزي شود. برنامه اي که به دور از يک جانبه نگري و بر پايه واقعيت هاي منطقه باشد. چرا که مسلم است ديگر بازيگران موثر منطقه از جمله عربستان و ترکيه نسبت به اين سبک ديپلماسي بي تفاوت نخواهند بود و بي شک برنامه هايي براي جلوگيري از گسترش نفوذ ايران دارند و احتمالا در مناسبات منطقه اي و جهاني، از جمله مذاکرات هسته اي، سنگ اندازي خواهند کرد.بنابراين لازم است که تهران با طرح ريزي مناسبات خاص با بغداد به اين حرکت ديپلماسي امتداد داده و از اين رهگذر به منويات سياسي، فرهنگي و اجتماعي مورد نظر دو کشور شيعه، جامعه عمل بپوشاند.
« حماسه اربعين و آينده عراق»روزنامه
اعتماد هم نوشت : بايد بگويم چند ويژگي حماسه عزاداري امسال را نسبت به سال هاي گذشته ممتاز كرد: نخست اينكه با وجود آنكه در عراق شرايط امنيتي و به تعبيري بي ثباتي و ناامني به دليل ظهور و بروز بيشتر گروه هاي تكفيري نسبت به سال هاي پيش برقرار شده بود ولي شاهد برگزاري اين مراسم در شرايط بحراني موجود در عراق بوديم. گروه هاي تروريستي در عراق از ماه ها قبل شروع به فعاليت كرده و جنگي داخلي در اين كشور را آغاز كردند. به طور طبيعي رعب و وحشت ايجاد شده از اقدامات گروه هاي تكفيري، بايد مانع از برگزاري اين مراسم باشكوه مي شد كه اين امر محقق نشد و مردم بي اعتنا نسبت به گروه هاي تكفيري، ترور و ناامني به كربلاآمدند. از ويژگي هاي مثبت ديگر اين مراسم، حجم حضور و مشاركت مردمي بود كه بسيار چشمگير و بي نظير بود. بايد بگويم كه اين حماسه مختص به شيعيان نبود بلكه برادران اهل تسنن نيز در كنار شيعيان حضور داشتند و اين نشان از وحدت ميان گروه هاي مختلف مسلمانان دارد و از طرفي اين حضور نيز مختص به مسلمانان عراق و ايران نبود بلكه از سراسر دنيا در اين مراسم باشكوه حضور داشتند. علاوه بر تاثيرات معنوي، روحي و فرهنگي اين مراسم، بايد بگويم كه اين حماسه داراي پيامدها و آثاري در عرصه هاي سياسي، امنيتي و راهبردي نيز خواهد بود. در بعد امنيتي نشان داده شد كه با وجود همه چالش ها و تهديدها، اين راهپيمايي در بهترين فضاي امنيتي صورت گرفت و كمترين اقدامات تروريستي را در طول اين سال ها در اين مراسم ديديم. اين نشان مي دهد دولت عراق توانسته براي كنترل و مديريت وضعيت، برنامه خوبي داشته باشد و آن را به خوبي و با انسجام و همكاري و همراهي گروه هاي مردمي و بدون نياز مدعيان اجرا كند. از طرف ديگر، مردم نيز اعتنا نكردند كه ممكن است شرايط خطرناك شود و اجازه ندادند كه فضاي رواني رعب و وحشت در عراق حاكم شود. اثر سياسي اين حماسه، آن است كه دولت عراق نشان داد در يك فضاي همكاري ميان دولت و ملت مي تواند هم امنيت را فراهم كند و هم به تمكين امور بپردازد. اين مساله، بزرگ ترين پيام را براي كشورهاي منطقه و همسايه و كشورهايي كه واقعيت عراق جديد را نپذيرفته اند، دارد كه عراق جديد با وجود همه چالش ها و نابساماني ها، دولتي است كه مي خواهد مقتدرانه عمل كند و نسبت به گذشته قوي تر، منسجم تر و بابرنامه تر است و توانسته بر مشكلات چند ماه گذشته فايق بيايد. پيام سياسي اين حماسه هم آن است كه مي گويد بايد واقعيت عراق جديد را قبول كرد و اينكه عراقي ها مي توانند بر مشكلات شان پيروز شوند و نيازي به قيم ندارند. دولت عراق بارها اعلام كرده است كه نيازي به حضور نيروهاي خارجي براي مبارزه با تروريسم ندارد و عراق، مي تواند روي پاي خويش بايستد. اين يك پيام راهبردي است. از سوي ديگر، شاهد وحدت ملي در مراسم عزاداري اربعين بوديم. در مجموع، مي توان اين جمع بندي را داشت كه در ماه هاي آتي انتظار مي رود دولت عراق بتواند همچنان با كمك مردم و حمايت هاي مرجعيت بر مشكلات ديگر نيز پيروز شود.