پس از پایان
جنگ جهانی دوم، ایالات متحده حضور جدی ای در این منطقه داشت که با
عقبنشینی انگلیس در سال 1968 از شرق سوئز مصادف شد، پس از این آمریکا
تلاش کرد تا جای خالی این کشور را در منطقه خلیج فارس پر کند، که این کشاکش
بین انگلیس و آمریکا تا به امروز هم مشاهده میشود.
امنیت کشورهای حوزه خلیج فارس به یکدیگر گره خورده، به صورتی که با وجود ناامنی در یکی از کشورها به دیگر کشورها هم سرایت خواهد کرد، البته با ایجاد مجموعهای از کشورهای این مناطق می توانند به یک امنیت جمعی نسبی دست یابند. با وابستگی متقابل امنیتی این کشورها در یک مجموعه امنیتی موجب میشود روابط امنیتی میان اعضای گروه به وجود آید. با این وجود امنیت کشورها برای یکدیگر مهم تلقی می شود و در راستای برقراری امنیت با یکدیگر حداکثر تعامل و همکاری را برقرار خواهند کرد.
در حال حاضر در سطح منطقه خلیج فارس تهدیدات
بسیاری وجود دارد که در نگرانیهای اولیه و مشترک کشورهای منطقه قرار میگیرد همچنین این تهدیدات به عنوان عوامل برهم زدن ثبات امنیتی در منطقه به
حساب میآید، البته این موارد مانعی در جهت شکل گیری هر گونه نظم امنیتی
جدید در منطقه تلقی میشود. تهدیدهای فراملی و منازعات میان دولتی، افراط
گرایی، جنایات سازمان یافته، پولشویی، تکثیر سلاحهای کشتار جمعی، بلایای
بهداشتی و زیست محیطی مانند بحران آب، قاچاق دارو و مهاجرتهای غیرقانونی از
جمله این عوامل محسوب میشوند.
یک نظم امنیتی جدید تابع اراده و
خواست مردم که برخاسته از یک ضرورت و نیاز مشترک باشد، میتواند یک امنیت
دسته جمعی در این منطقه برقرار کند. ایران میتواند به عنوان مرکز برقراری
امنیت در منطقه به حساب آید، در واقع سیستم امنیت دسته جمعی یکی از اولین
خواستههای ایران بوده است. به صورتی که پس از خروج نیروهای انگلیسی از
منطقه خلیج فارس، ایران بر این اعتقاد بود که هر سیستم امنیتی در منطقه حتی
بدون مشارکت یکی از کشورهای ساحلی ممکن نیست بلکه افزون بر ناقص بودن، به
عنوان تهدیدی علیه کشور یا کشورهای غیر عضو این سیستم محسوب خواهد شد.
"سلیم غفوری" کارشناس مسائل خاورمیتنه در رابطه با عدم برقراری امنیت در حوزه خلیج فارس گفت: ریشه اصلی ناامنی در حوزه خلیج فارس و کشورهای منطقه به خاطر مداخلات فرای مرزها و خارج از منطقه است. برای جلوگیری از ناامنی در این مناطق باید امنیتشان به خود دولتهای این مناطق واگذار شود و همچنین بر داشتههای خودشان تکیه داشته باشند.
وی در ادامه تصریح کرد: با ورود هواپیماها و نیروهای آمریکایی، تسهیلات اروپایی و پول کشورهای دیگر امنیت در منطقه خلیج فارس برقرار نمیشود و قطعا راهگشا نخواهد بود، در ضمن موجب پیچیدهتر شدن شرایط در این مناطق خواهد شد.
غفوری با بیان اینکه برقراری امنیت منطقه نیازمند مطالبه عمومی مردم این مناطق است، گفت: واقعیت دولتهای این مناطق وابستگی به دولتهای خارج از منطقه است. همچنین بعضی از سران کشورهای جنوب خلیج فارس و بعضی از روسای جمهور کشورهای عربی اساسا سیاست مستقلی ندارند و سیاست خودشان را براساس خواستههای اروپا و آمریکا طراحی میکنند.
این کارشناس مسائل خاورمیانه در ادامه تصریح کرد: از سران این کشورها نمیتوان انتظار داشت که مجری سیاستهای خارج از منطقه نباشند، البته راهکار رهایی از وابستگی به دولتهای غربی و به ویژه آمریکا خواسته مردم این مناطق از دولتهایشان است که دولتهای وابسته با سیاست مستقلی را در پیش بگیرند.
وی با تاکید بر اینکه فشار مردم کشورهای حوزه خلیج فارس میتواند به مداخله خارجی در این مناطق پایان دهد، اظهار داشت: مطالبه عمومی یک اتفاق یک روزه و یک هفتهای نیست، بلکه روندی است که در درازمدت ممکن است به وقوع بپیوندد که در نهایت موجب تغییراتی در منطقه شود، ابلته در شرایط امروزه که عدم وابستگی و سیاست مستقلی در این کشورها وجود ندارد، نمیتوان انتظار داشت دولتهای این مناطق مقررات و سیاستهای مستقلی در نظر بگیرند.
غفوری با بیان اینکه دولتها مجبورند با خواست مردم و مطالبه عمومی روند سیاستگذاریها را تغییر دهند، گفت: تا زمانی که وابستگی دولتهای حوزه خلیج فارس از بین نرود، طبعا مداخله خارجی هم همچنان ادامه خواهد داشت.
انتهای پیام/