به گزارش
خبرنگار دفاعی- امنیتی باشگاه خبرنگاران، در هر کشوری شناخت اسطورههای مقاومت برای نسلهای آینده یک ضرورت است.
آشنایی
با اسطورههای شهادت و مقاومت ایران اسلامی که ویژگی منحصر به فرد ایمان و
معنویت را با آمادگی رزمی و دفاعی خود تلفیق کردند برای نوجوانان و جوانان
کشورمان، جذاب و مفید است.
به همین منظور
باشگاه خبرنگاران، در نظر دارد تا به معرفی مفید و مختصر شهدای شاخص با عنوان "ستارگان آسمان ایران اسلامی" به ترتیب حروف الفبا بپردازد.
اگرچه
همه شهدا و جانبازان و آزادگان و ایثارگران مقاوم و سربلند و عزیز،
ستارگان آسمان ایران اسلامی هستند و هرکس در هر شغل و مسئولیتی که قرار
دارد و نفس میکشد، مدیون این فداکاریها و از جان گذشتگیها است.
شهید احمد کشوریاحمد کشوری در تیرماه ۱۳۳۲ در خانوادهای متوسط به دنیا آمد. دوران دبستان و سه سال اول دبیرستان را به ترتیب در «کیاکلا» و «سر پل تالار» دو روستا از روستاهای محروم شمال و سال آخر را در دبیرستان (قنه) بابل گذراند.
دوران تحصیلش را به خاطر استعداد فوق العادهای که داشت، به عنوان شاگردی ممتاز به پایان رساند. وی ضمن تحصیل، علاقه زیادی به رشتههای ورزشی و هنری نشان میداد و در اغلب مسابقات رشتههای هنری نیز شرکت میکرد. یکبار هم در رشته طراحی در ایران مقام اول را به دست آورد و در رشته کشتی نیز درخششی فراوان داشت و در سال ۱۳۵۱ وارد هوانیروز ارتش شد.
شهید احمد کشوری به خاطر هوش سرشار و استعداد فوق العاده ای که داشت، توانست دوره های آموزش خلبانی بالگردهای «کبری» و «جت رنجر» را با موفقیت به پایان رساند.
با توجه به ممنوعیت نگهداری و مطالعه کتاب های مذهبی، سیاسی و روشنگر در ارتش، کشوری اینگونه کتابها را مخفیانه نگهداری و در فرصت مقتضی مطالعه می کرد و به همین دلیل چندین بار مورد بازجویی و تهدید قرار گرفت.
وی که سعی وافری در زمینه ترویج روحیه انفاق در بین همکارانش داشت در اوایل اشتغال به کار در کرمانشاه، پس از شناسایی فقرا و نیازمندان شهر، همراه با تعدادی از همکاران و با کمک افراد خیّر و نیکوکار هوانیروز، مخفیانه صندوق اعانه ای جهت کمک و مساعدت به آنها تشکیل داد.
کشوری، چه در زمان قبل و بعد از انقلاب اسلامی، به عنوان مجاهد فی سبیل الله برای اعتلای اسلام عزیز و تحقق حکومت الهی، پیوسته تلاش کرد و همگام و همراه با حرکتهای توفنده ملت، در همه صحنههای انقلاب حضور داشت و بسیاری از شبها را با چاپ اعلامیه های امام خمینی (قدس سره) به صبح رسانید.
این شهید در راه دفاع از آرمانهای امام عزیز، چندین بار مورد ضرب و شتم قرار گرفته بود اما با افتخار از آن یاد میکرد و میگفت: این باتومی که من خوردم، چون برای خدا بود، شیرین بود. من خوشحالم از این که میتوانم قدمی در راه انقلاب بردارم و این توفیق و سعادتی است از سوی پروردگار!
در دوران نخستوزیری شاپور بختیار، با چند تن از دوستانش طرح کودتایی را تنظیم کرد و آن را نزد آیتالله پسندیده، برادر امام برد. قرار شد طرح به استحضار امام خمینی (ره) برسد و در صورت موافقت ایشان اجرا شود اما خوشبختانه باهوشیاری امام و فداکاری امت انقلابی کشورمان، انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن به پیروزی رسید و نیازی به اجرای طرح مذکور نشد.
شهید کشوری همواره برای وحدت و انسجام قشر ارتشی و پاسدار، میکوشید به نحوی که مسوولان، هماهنگی و حفظ غرب کشور را مرهون تلاش او میدانستند.
او میگفت: تا آخرین قطره خون برای اسلام عزیز و اطاعت از ولایتفقیه خواهم جنگید و از این مزدوران کثیف که سرهای مبارک عزیزانم (پاسداران) را نامردانه بریدند، انتقام خواهم گرفت.
شهید سرلشگر خلبان احمد کشوری به اذعان بسیاری از دوستان و هم رزمانش مرد میدان کارزار بود و قلبش برای حفظ نظام و کشورش می تپید و در راستای این اهداف بلندش جان را نیز نثار کرد.
شهید تیمسار «فلاحی» یکی از دوستان و همرزمانش در خصوص روحیات این شهید گفته بود: من شبی برای مأموریت سختی در کردستان داوطلب خواستم، هنوز سخنم تمام نشده بود که یکی از صف بیرون آمد و گفت من آمادهام و دیدم خلبان کشوری است.
در جنگ از خود شجاعت و لیاقت فراوانی نشان داد و یک بار که خودش به شدت زخمی و به هلیکوپترش نیز آسیبی شدید وارد شده بود، توانست با هوشیاری و مهارت، آن را به مقصد برساند.
شهید خلبان «شیرودی» نیز درباره او گفته بود: احمد، استاد من بود. زمانی که صدام آمریکایی به ایران یورش آورد، احمد در انتظار آخرین عمل جراحی برای بیرون آوردن ترکش از سینهاش بود. اما روز بعد از شنیدن خبر تجاوز صدام، عازم سفر شد. به او گفته بودند بماند و پس از اتمام جراحی برود. اما او جواب داده بود: وقتی که اسلام در خطر است، من این سینه را نمیخواهم.
او با جسمی مجروح به جبهه رفت و شجاعانه با دشمن بعثی آنگونه جنگید که بیابان های غرب کشور را به گورستانی از تانک ها و نفرات دشمن تبدیل نمود.
کشوری شجاعانه به استقبال خطر می رفت، مأموریتهای سخت و خطرناک را از همه زودتر و از همه بیشتر انجام میداد، شبها دیر میخوابید و صبحها خیلی زود بیدار میشد و نیمه شبها نماز شب میخواند.
سرانجام شهید سرلشکر خلبان احمد کشوری در روز ۱۵ آذر ۱۳۵۹، در حالی که از یک مأموریت بسیار مشکل اما پیروز باز میگشت، در ایلام (منطقه میمک - دره بینا) مورد حمله مزدوران بعثی قرار گرفت و در حالی که هلیکوپترش در اثر اصابت راکتهای دو فروند میگ عراقی به شدت میسوخت، آن را تا مواضع خودی هدایت کرد و آنگاه در خاک وطن سقوط کرد و به آرزوی دیرینهاش رسید و شربت شهادت را مردانه سرکشید.
پیکر پاک او را به تهران انتقال دادند و در مزار شهیدان (بهشت زهرا)، میعادگاه عاشقان الله، به خاک سپردند.
روحش شاد و یادش گرامی و پررهرور باد.انتهای پیام/