بر اساس گزارش روابط عمومی ستاددیه کشور، «پ – ب» جوانی است که به دلیل یک لذت رنگ باخته و نچشیده در مراسم ازدواج یکی از بستگان خود، بسیار بخت با او یار میشود که از تعدد افرادی که اسلحه او برای یک سنت بدوی به سمت آنها نشانه رفته بود تنها با ایراد جرح غیرعمدی با اسلحه شکاری دو لول ساچمه زنی تنها عامل مصدومیت مهمانان آن جشن شده و تنها محکوم به پرداخت دیه ناشی از ضرب و جرح غیرعمد میشود.
با توجه به تحقیقات به عمل آمده محکوم علیه فردی 22 ساله و فاقد شغل و در آمد است که فرزند یک خانواده 7 نفره است و پدر این خانواده دارای عارضه قلبی بوده و ناتوان از کار کردن است.
مادر و خواهر کوچک این مددجو نیز بیمار دیابتی(تزریق انسولین) بوده و در کنار آنها پدربزرگ و مادربزرگ سالخورده به همراه عمه مطلقه در یک باب خانه روستایی فاقد شرایط لازم رفاهی و بهداشتی زندگی میکنند که همین خانه محقر نیز متعلق به پدربزرگ مادری شخص مددجو است که به طور موقت برای سکونت در اختیار آنها قرار گرفته است.
بر اساس این گزارش مددجو در سال 89 به علت تیراندازی با اسلحه گرم در جشن عروسی منجر به صدمه بدنی 9 نفر از مهمانان آن مراسم شده بود.
در ادامه با تلاش خانواده و اقوام دور و نزدیک و ریش سفیدان موفق میشود که رضایت 2 نفر از مصدومین حادثه را قبل از شکایت به مراجع قضایی به دست آورند، 5 نفر دیگر نیز هرچند به شکایت علیه وی اقدام میکنند اما آنها نیز پس از مراحل مقدماتی دعوی با مداخله افراد مصالحهگر محلی رضایت خود را اعلام داشته و تنها دو نفر از مصدومین باقی مانده در جریان این پرونده که بابت هزینههای درمانی مبالغ سنگینی متحمل شدهاند دیه غیرعمد خود به مبلغ 166 میلیون تومان را از مددجو مطالبه میکنند.
با مبالغی که از طریق خانواده مددجو و کمک خیرین پیشتر تامین شده بود رضایت 7 نفر اول حادثه به طور کامل اخذ گردیده اما شخص یاد شده هم اکنون به دلیل عدم توانایی در پرداخت دیه سنگین یک میلیارد و 660 میلیون تومانی خود که البته در این بین ستاد دیه با ارائه کمک 83 میلیون تومانی خود از محل منابع در اختیار هر چند مبلغ محکومیت را تا 50 درصد تقلیل داده است اما این زندانی به همچنان به دلیل عدم استطاعت در پرداخت مبلغ باقی مانده جهت مختومه شدن پرونده از 8 بهمن ماه 92 تا کنون هنوز در حبس به سرمیبرد.
بر اساس تحقیقات میدانی به عمل آمده هم شخص مددجو و هم خانواده او فاقد هر گونه اموال منقول و غیرمنقولی بوده و درآمد مکفی جهت گذران زندگی و امرار معاش روزمره خود را دارا نیستند. از سوی دیگر مخارج هزینه درمانی اعضای بیمار خانواده و نیز نگهداری افراد سالخورده در این خانواده به نحوی است که مشارالیه هرگز در شرایط فعلی قادر به پرداخت دیه محکوم شده نخواهد بود.
در حال حاضر این خانواده به غیر از مقرری ماهانه یارانه خانواده، هیچ منبع درآمد دیگری ندارند.
به رغم ممنوعیتی که برای تیراندازی در جشنهای عروسی وجود دارد ولی این فرهنگ ناصحیح هنوز در برخی از استانهای مرکزی کشورمان برخی از مجالس عروسی را به عزا تبدیل میکند.
انبوه تفنگهای جنگی و شکاری در این گونه آیینها آن هم در دست نوجوانان و جوانانی که سرشار از هیجان هستند، زنگ خطری است که گاهی شادی را در یک چشم به هم زدن به ماتم ابدی تبدیل میکنند و در ادامه جدای از ایجاد جرح و در بسیاری موارد فوت مهمانان یک عروسی، مسبب این حوادث را به دلیل محکومیتهای ناشی از پرداخت دیه راهی زندان میکند.
به راه انداختن کاروان های شادی ویژه جشنهای عروسی و رگبارهای پی در پی گلوله و صدای تیراندازی اگرچه برای عدهای هیجان انگیز بوده اما تجربه ثابت کرده است این گونه هیجانات منسوخ و به دور از فرهنگ ناب اسلامی و ایرانی ما سلب آسایش سایرین را به همراه دارد.
بر اساس آمار رسمس تنها در یک سال گذشته هشت نفر در جشنهای عروسی استان کوچکی چون کهگیلویه و بویراحمد به علت استفاده ناصحیح از همین نوع اسلحه کشته شدهاند.
هرچند مقامات قضایی کشور برای مقابله با این فرهنگ نادرست علاوه بر مجازات کیفری، مجوز سلاح فرد خاطی را برای همیشه لغو و از صدور مجوز مجدد برای او ممانعت به عمل میآورند اما فرهنگ غلط و سنت غیر اسلامی تیراندازی در مجالس عروسی یک معضل فرهنگی بزرگ در برخی از همسایگان زاگرس مرکزی به شما میآید که امید است با آموزشهای کاربردی از خانواده، مدرسه و دانشگاه و همچنین فرهنگسازی رسانههای کشور دیگر شاهد وقوع اتفاقات ناگواری از این دست نباشیم.
انتهای پیام/