"چرا آقای مداحیان کار میکند و ما نه؟!
براستی چرا؟!... دوست به ظاهر هنرمندی، چندی پیش به بهانه بازی در کاری بغضش ترکید و به این نکته مهم اشاره فرمود... و چندی پیشتر نیز و ما قبل او نیز هزاران هزار تن دیگر...!
نمیدانم...!
شاید اینهمه برای آنست که من هرگز از مسیر خود خارج نشوم، و پیش میآید تا تذکری باشد تا فراموشم نشود که در این مسیر با چه نیت و اهدافی وارد شدهام و اسیر زرق و برق اسم و رسم و اجرا نگردم.
نزدیک به بیستو پنج سال پیش در خلوت آرزوهایم به این میاندیشیدم که آیا میشود روزی اجرایی در صحنه داشت، که اقتدارش مثال زدنی و برگ سبزی باشد تحفه درویش؟!
اجرایی در شان و منزلت اهل بیت (ع)؟!...
براستی چرا نیست کاری منسجم تا مخاطب دینی از لحظه به لحظه آن لذت ببرد؟!
چرا همیشه کارهای دینی با حداقلها آماده میشود؟!... چرا کیفیت ندارد؟!...
چرا در این عرصه همه فقط حرف میزنند و عملشان کو؟!...
این سوالات بعد از بیستو پنج سال دغدغه، حال به لطف خدایی که تقریبا اتکا به آن در میان افکار مردم فراموش شده، به حقیقتی در غالب غبار تبدیل گردیده است؛ غباری که بیش از پیش نقاب از چهره واقعیتها برمیدارد.
مداحیان شخص نیست، غبار حاصل هم نشینی گروهی است که سالهاست حسادت را کنار گذاشتهاند و صادقانه باهم تلاش میکنند.
اگر در صحنه، حرکت، آهنگسازی و طراحی گریم و لباس و دیگر مجموعه اجرایی، اتفاقی افتاده، ماحصل همین دوستیها و هم دلیهاست.
و این همه موید آن شده که در غبار طوفان به پا شود.
دوستان عزیز من!... چراها را کنار بگذارید... بیایید اساس عشق به صحنه، نه پول وارد عرصه زحمت و تلاش شوید.
تیپ یعنی چه؟! چه کسی را تعریف میکند؟!
مگر انسان هنرمند، ماشین است که مدل و تیپ داشته باشد؟!
انقدر ماشینی به دنبال چراها نگردیم...
قرنها و قرنهاست که خدا هست و قرنها و قرنها میآید که خدا خواهد بود.
در این نمایش اجرایی که بسیار مطلوب و با کیفیت آماده پذیرایی از مخاطب کردهاند عدهای کثیر تشکیل میدهند که به نمونه بخشی از آن را به تحریر در میآورم.
انوش معظمی؛ در قامت نویسنده تمام تلاش خود را نموده تا متنی پر از محتوا و به دور از شعار آماده به صحنه رفتن کند و با سعید نقدزاده یکی از بهترین همراهانم اتفاق خوبی در تیم بازی رخ داد.
در تیم بازی حضور بازیگرانی بسیار توانمند و صاحب نام چون استاد جهانگیر الماسی که حضورش در گروه مایه مباهات و افتخار است، تاثیری بی بدیل را به نمایش گذاشته است.
دیگر اساتیدی چون آتش تقیپور و میرطاهر مظلومی که او دیگر یک چهره معروف و دوست داشتنی برای ما نیست بلکه یک همراه و یار واقعی و سرشار از انرژی و مشاوره است. در کنار دیگر بزرگانی چون سیروس کهوری نژاد، محمد ساربان و منوچهر علیپور جمعی به یاد ماندنی که خاطرهی فوقالعاده در ذهن مخاطب فراهم کرده است.
از تمام این مسائل گذشته آشنایی با مجموعهای به نام بشارت، بزرگترین موهبت بود، برای منی که سالهاست صفا و صمیمیت واقعی در گروه تهیه و تولید را چشیده بود.
عرفان خدا پرست به درستی این همه را در کنار هم قرار داد و با حذف واسطه آن کرد که در بین همه به نیکی یاد شود و دست نیافتنی گردد.
بیائیم تلاش کرده تا باهم فقط خوبیها را ببینیم...
بیائید به همه نشان دهیم که هنرمندان هم میتوانند بی حسادت آسوده ومطمئن قدم بردارند...
و بدانیم که هیچ کس در دنیا جای هیچ کس را نمیگیرد...
بیائید فقط دیالوگ نگوییم.... که هم در سکوت بازی کنیم!!!
والسلام
محمدرضا مداحیان
اسفند 93 "
گفتنی است؛ نمایش آیینی «غبار» 5 اسفند تا 24 اسفند در تالار وحدت تهران در حال اجراست.
انتهای پیام/