گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران -
حسین بهرامی؛ حامی خواننده پاپ متولد خرداد سال 1355 در تهران است.وی در خانوادهای هنرمند بزرگ شده و به موسیقی علاقه زیادی داشته و توانسته تا کنون با موسیقیدانان بزرگی همچون بابک بیات و ناصر چشمآذر، شاهین فرهت، مجید انتظامی و محمدرضا چراغعلی همکاری داشته باشد.اولین آلبوم او به نام «حامی» سال 1380 روانه بازار شد، همچنین «یک لحظه عاشق شو» آخرین آلبوم اوست که در سال 1392 منتشر شدحامی جزء خوانندگان پاپی است که علاقمندان خاص خود را دارد ، اما چند سالیست که او در عرصه موسیقی کم کار شده و گلایههایی نیز به وضعیت موسیقی داشته ، به همین خاطر از او دعوت کردیم تا در سین جیم گروه فرهنگی شرکت کند تا گفتگویی صمیمانه با او داشته باشیم.
سین: همین ابتدا اگر سوالی دارید از ما بپرسید.
جیم :چطور شده در این چند سال اخیر خبرنگاران موسیقی رابطهشان با من بهتر شده است ؟
سین: مردم دلتنگ شما شدهاند و دوست دارند در عرصه موسیقی فعالتر باشید و دلیل دوری شما از موسیقی را بیشتر بدانند و اینکه شما جزء هنرمندانی هستید که علم موسیقی را دارید و خبرنگاران هم باید این اطلاع رسانی را انجام بدهند.
جیم:ارتباط با خبرنگارا هم یک ارتباط دوسویه است و من هم این ارتباط را حفظ خواهم کرد .
سین: آقای حامی شما فرزند چندم هستید؟
جیم: فرزند دوم خانواده هستم و خواهر ندارم و قبلا فکر میکردم چقدر خوبه که خواهر نداشته باشم ، اما حالا که در آستانه 40 سالگی قرار گرفتم احساس میکنم وجود خواهر سنگ صبوری بود که میتوانست مرا بیشتر درک کند، اما متاسفانه این اتفاق نیفتاد و من از این که خواهر ندارم ناراحت هستم، البته 2 برادر دارم که یکی از آنها متولد 52 و دیگری متولد 59 است و مادری دارم که به او بسیار علاقهمند هستیم ، اما پدرم را در سال 74 به دلیل سکته قلبی از دست دادم که من آن موقع 19 سال داشتم و بعد از مرگ پدرم اگر زنده بودم، بعدش مردم و اگر مرده بودم بعدش زنده شدم، یعنی این اتفاق باعث شد که تحولی بزرگ در زندگیام رخ دهد.
سین: از خصوصیات اخلاقی متولدان خرداد ماه بگید.
جیم: همانطور که میدانید متولدین ماه خرداد دو شخصیتی هستند و من هم به دلیل تولدم در این ماه احساس میکنم دو شخصیتی هستم ،چرا که خیلی وقتها که در خلوت خودم هستم یک آدم دیگریام، اما در کار جدیام و زندگی را در کل جدی میبینم و معتقدم هر اتفاقی در زندگی هر انسان تحولات زیادی را ایجاد میکند و این خصوصیات بیشتر به خاطر احساساتی بودن من است که به نوع تربیتم برمیگرده و من ادعا دارم که فرهنگ من روستایی است و به این موضوع افتخار میکنم و بارها گفتهام که از بچگی در دهکده المپیک بزرگ شدهام و کوهستانی بودن اون منطقه در آن زمان باعث شد که من از صدای صنعت و آهن و فلز در کارهایم فاصله بگیرم، اما متاسفانه اکنون منطقه دهکده المپیک از آن فضای رودخانه کوهستانی فاصله گرفته و به منطقهی شلوغ و پر هیاهو تبدیل شده است.
سین: از شور و شوق و فضای کودکی خودتون تعریف کنید.
جیم: تا 7 سالگی قبل از اینکه به مدرسه برم خیلی آروم بودم و در کل بازی من نقش فرشهای خونمون بود، حتی وقتی مهمان داشتیم من داخل کمد خونمون قایم میشدم و وقتی وارد مدرسه شدم روزهای اول گریه و زاری میکردم ، اما بعد از مدتی به فضای مدرسه عادت کردم و شور و شوق و انرژی زیادی داشته و در مجموع میتوان گفت بچه شر ،اما خوبی بودم.
سین: شما با وجود قد و قامت بلندی که دارید دنبال ورزش حرفهای هم رفتید؟
جیم: در نوجوانی در تیم بسکتبال «انتظام» بازی میکردم و همون موقع برای انتخاب بازیکنان برای مسابقات اتفاقات خوبی نیفتاد که همانجا فهمیدم روابط و سفارشها به کار و ورزش حرفهای ارجحیت دارد و متوجه شدم که فضای ورزش باند بازی دارد که با خصوصیات من سازگار نبود و رهایش کردم، اما در تیم بسکتبال هنرمندان 2 سال بازی کردم و همچنین در تیم فوتبال هنرمندان نیز 6 سال بازی کردم به فاصله حضور و علاقه پدرم به ورزش و حضورش به عنوان کارمند تربیت بدنی و مدیر مجموعه ورزشی آزادی من با ورزش غریبه نیستم و از کودکی با پدرم به استادیوم آزادی برای دیدن بازی پرسپولیس میرفتم.به نظر من فضای موسیقی نیز همانند فضای ورزش روابطش به ضوابط ارجحتر است و میتوان باند بازیهایی که در فضای ورزش است را در فضای موسیقی هم دید و به همین خاطر هم فاصله گرفتم ، اما عشق به موسیقی مرا تاکنون نگه داشته و دوست دارم در این عرصه فعالیت کنم.
سین: صدای خوش شما میراث پدر و مادر است یا با تلاش و تمرین به دست آمده است؟
جهانبینی آدمها با هم متفاوت است، من از ابتدا میدانستم که یک انرژی به غیر از خودم پشت این صدا قرار دارد ، شاید این انرژی از طرف خدا باشد و یک انرژی فرا زمینی است، گاهی اوقات یک پیام یا یک نصیحت از طریق صدای رسا به مخاطب منتقل میشود و فکر میکنم رسالتی بر دوش من گذاشته شده که وسیله انجامش صدای من است.ضمن اینکه پدرم نوازنده درام بوده و مادرم نیز اهل موسیقی است و صدای بسیار خوبی دارد.
سین: آیا در دوران مدرسه در گروههای موسیقی و سرود شرکت داشتهاید؟
جیم: به خاطر خجالتی بودنم هیچوقت در این گروههای سرود شرکت نمیکردم، بر خلاف اینکه صدایم خوب بود.
سین: از ورود خود به عرصهی موسیقی حرفهای بگید؟
جیم: سال 76 در دوران سربازی با برادر زاده علی شاهحاتمی همخدمت بودم و ایشون من رو به آقای لاچینی معرفی کرد و در سه کار با هم همکاری داشتیم. فیلم «جوانی» آقای قاریزاده و تلهفیلم «فالگیر» و یک کلیپ برای جشن عاطفهها بود که ساختیم و خوشبختانه آهنگ فیلم «جوانی» شنیده شد و بعد از پایان خدمت من دو سال خارج از ایران بودم و بعد از برگشتن آهنگسازهای زیادی صدای مرا شنیده بودن و آقای عیوضی من را به آقای چراغعلی معرفی کرد و در اوایل سال 79 بود که دیدار با ایشان موجب شد تا اولین آلبوم خود را به نام «حامی» تولید کنیم که با آهنگسازی و تنظیم خود آقای چراغعلی و ترانههای یغماگلرویی و فریبا وکیلی و سعید امیراصلانی آلبوم فوقالعاده خوبی شد و سال 80 روانه بازار شد.
سین: چگونگی آشنایی شما با بابک بیات و همکاریتون با این آهنگساز چطور بود؟
جیم: من چند بار روی پیغامگیر تلفن آقای بیات آواز خونده بودم و دفعهی آخر وقتی گوشی رو برداشت من خجالت کشیدم و قطع کردم.البته یکبار دیگه تماس گرفتم که اینبار خودشون از من خواستن براشون بخونم و خوندم.اینطور شد که آقای بیات پیشنهاد خوندن قطعهی «دلم گرفت» رو به من دادن. منم رفتم برای ضبط و در حالی که چند خوانندهی دیگر هم این کار رو خونده بودن، آقای بیات به من اعتماد کرد که باید بگم این آهنگ نقطهی عطفی برای شروع حرفهای کار من بود.
سین: چطور شد که به موسیقی کلاسیک رو آوردید؟
جیم:امیر بکان و فرهاد برنجان من رو با ارکستر سمفونیک تلویزیون آشنا کردن که اجرای قطعهی «چهرههای ماندگار» به رهبری نادر مرتضیپور و آهنگسازی امیر بکان و نیز همکاری با مجید انتظامی در «سمفونی ایثار» و سپس اتفاق بزرگی که همکاری با شاهین فرهت در سمفونی پیامبر بود اتفاقاتی بود که به دنبال این آشنایی به وجود اومدن و همهی اینها باعث ورود من به عرصه موسیقی کلاسیک شد.
سین: آقای حامی! از فعالیتهای موسیقی و خوانندگی در عرصه سینما برامون بگید؟
جیم: غیر از آهنگ فیلم «سام و نرگس» که همکاری خوبی از آب در اومد، در فیلم «گلیخ» آقای پور احمد و چند فیلم سینمایی دیگر هم همکاری داشتم ،اما جالب که هنوز هم خیلیها فکر میکنند خود محمدرضا گلزار بوده که در این فیلم خونده.البته من یک بدشانسی دیگه هم داشتم و اون این بود که تمام کارهای قطعهای که قرار بود در فیلم «همنفس» مهدی فخیمزاده اجرا بشه را انجام دادم، اما در آخرین لحظه مهران مدیری این قطعه را اجرا کرد.بزارید بازم براتون از خوششانسیهام تو وادی فیلم و تلویزیون بگم. تیتراژ فیلم «گذر عاشقی» رو هم خونده بودم اما بعداًٌ یک کار از علیرضا قربانی جایگزین اون شد و قطعهی من به وسط سریال رفت و نیز چند سریال دیگه که بهتره اسم اونها را ذکر نکنم!
سین: در خلوت های شخصی آهنگ های خودت رو هم گوش می کنی؟
جیم: هرچیزی که به خداحافظی و این حرفا مربوط باشه رو گوش میکنم. آهنگ «فقط نگاه میکنم» رو خیلی وقتها گوش میدم و باید بگم که کلا آلبومش رو خیلی دوست دارم، اما در کل باید بگم که زیاد آهنگهای خودم رو گوش نمیدم.اما غیر از خودم بین ایرانیها سالار عقیلی ، همایون شجریان و علیرضا قربانی مورد علاقهی من هستن بعلاوه ی جناب حشمتی عزیز.
سین: آیا قصد برگزار کردن کنسرت دارید؟
جیم: قرار بود قبل از ماه رمضان کنسرت برگزار کنیم که به یک سری مشکلات برخوردیم، اما امیدوارم تا دو ماه دیگه این اتفاق بیفته.
سین: آلبوم جدید چطور؟
جیم: به دلیل اینکه سر آلبوم قبلی 140 میلیون تومن ضرر کردم و شرکتی که باهاش کار کرده بودم هیچ پولی به من برنگردوند، طوری که صاحبش الان هم تحت تعقیب هستش، فعلا توان مالی و انرژی برای جمع کردن یک آلبوم رو ندارم.
سین: پس با این اوصاف آیا میشه امیدوار بود که شما دوباره مثل سابق در عرصه موسیقی کشور فعال بشید؟
جیم: به خاطر حمایتهای مادرم و انرژی و محبتی که مردم بهم دادن، قصد دارم دوباره سرپا بشم و نذارم که دشمنان شاد بشن.
من از همه کسایی که فکر میکردم ممکن ازم دلخور باشن حلالیت طلبیدم به احسان خواجه امیری که دوست قدیمی هستیم و علیرضا عصار زنگ زدم و خواستم که اگه ناراحتن، منو ببخشن و همینجا از همهی کسایی که خواسته یا ناخواسته باعث رنجش اونها شدم عذر میخوام.
انتهای پیام/