به گزارش خبرنگار کلینیک گروه علمی پزشكی باشگاه خبرنگاران؛ یکی از دغدغه های مادران شاغل که بعضا به نوعی حس گناه در آنها تبدیل می شود این است که به خاطر مقتضیات شغلی خود نمی توانند وقت کافی برای تربیت کودکان خود بگذارند. بعضی حتی پا را فراتر می گذارند و این مادران را به خودخواهی و بی توجهی نسبت به آینده کودکان خود متهم می کنند. این انتقادات که این روزها هم لحنی اتهام آمیز پیدا کرده, باعث می شود که مادران شاغل بخصوص در محیط های بسته اجتماعی همواره با نوعی عذاب وجدان زندگی کنند. عذاب وجدان از اینکه نه در زندگی حرفه ای خود افرادی موفق هستند نه مادران موفق.
اما اخیرا کارشناسان مسائل تربیتی به این نتیجه رسیده اند که برخلاف باور رایج, صرف گذراندن وقت خود با کودکان و پشت پا زدن به علائق و سلائق خود نه فقط به نتایج دلخواه در تربیت کودکان نمی رسد بلکه چه بسا باعث ایجاد سرخوردگی های فردی نیز می شود. توصیه کارشناسان ایجاد نوعی موازنه بین فردیت خود در یک سو و نقش مادری در سوی دیگر است.
اگر شما هم جزو مادرانی شاغلی هستید که به خاطر فشارها و انتظارات محیط حس می کنید, در حق کودکتان کوتاهی می کنید, پنج گام زیر را مطالعه کنید تا کمی از بار عذاب وجدان خود بکاهید و به موازنه مطلوب بین حرفه و نقش مادری خود دست یابید.
1-بپذیرید که بده بستان بین کار و نقش مادری امری اجتناب ناپذیر است
وقتی تصمیم می گیرید بین مادری و شغل خود نوعی موازنه ایجاد کنید, همواره باید این نکته را مدنظر قرار بدهید که ناگزیر باید بخشی را به بده بستان بین این دو حوزه اختصاص داد. برای این منظور باید مرز بین این دو حوزه را کاملا متمایز کنید. این مرزگذاری یک شرط مهم برای افزایش حس خوشحالی و جلوگیری از حس گناه در خود است.
در این مرحله, فهرستی از دلایلی را که به خاطر آنها کار می کنید, تهیه کنید. مثلا شما ممکن است برای پول یا رضایت خاطر یا سلامت ذهنی کار کنید اینکه بدانید دقیقا برای چه چیزی سر کار می روید به شما کمک می کند تا وقت هایی که نمی توانید مثلا به تدارکات جشن تولد کودکتان بپردازید, با خیال راحت آن را به دیگران واگذار کنید و تمرکز خود را بر کار خود بگذارید. با این کار شما خیالتان راحت است که هم به صورت غیر مستقیم مسئولیت مادری خود را انجام داده اید و هم بنا بر دلیل شخصی خود به حرفه خود پرداخته اید. اینجا دقیقا همان موازنه ای که گفتیم ایجاد می شود و شما دچار عذاب وجدان نمی شوید.
2- خود را تحت فشار قرار ندهید
حس گناه در مادران شاغل معمولا از سوی جامعه به آنها تحمیل می شود. آنها از هر سو در محاصره بایدهایی هستند که در واقع دیگ جوشانی از انتظارات اجتماعی , فشارهای خانوادگی و قوانین نانوشته ای است که ما معمولا بدون اینکه درکشان کنیم, می پذیریم. بایدهای ما از طرف محیط به ما تحمیل می شوند. این روزها یک گروه پراکنده جدید در جامعه شکل گرفته است که برخی از آن با عنوان «پلیس کودکان» نام برده می شود. کار این گروه که متاسفانه در طول چند دهه گذشته افزایش یافته این است که مدام به مادران شاغل بگویند چه کار بکنند یا نکنند و مدام ویژگی های مادران خوب را بر سر آنها بکوبند. شکی نیست که همه مادران دوست دارند در همه مراحل رشد و فعالیت کودکان خود حضور داشته باشند. اما آنها باید بدانند که کودک برای هر کاری نیازمند آنها نیست. مادر هم در مقام یک انسان جهان خاص خود را دارد. و همچنین سلائق و تعهدات خاص خود را. بهترین کار این است که این بایدهای اجتماعی را در زندگی خود کمرنگ کنیم و بر اساس شرایط خود برای زندگی خود تصمیم بگیریم.
3- دست از آرمان گرایی بردارید
لزومی ندارد همیشه و در همه چیز در سطح آرمانی باشیم. این روزها مفهوم «بهترین مادر» دنیا بسیار رواج پیدا کرده و به سطحی مسخره کننده رسیده است. طوری که هر مادری وقتی جایگاه خود را با این مفهوم می سنجد باز هم حس می کند هنوز موفق به کسب این مقام نشده است. در این موارد بهتر است بنا را بر سطوح حداقل بگذاریم. با این کار دیگر کمتر دچار عذاب وجدان می شویم. فقط کافیست دست از اینکه بهترین باشیم, برداریم و تمرکز خود را صرفا بر بچه داری و لذت بردن از آن بگذاریم. کودک ما نیاز دارد که ما افرادی شاد و خوش خلق باشیم و به حرف هایی که می زنیم عمل کنیم. تاثیر این ویژگی ها بسیار بیشتر از مسائل دیگر است. بهتر است به جای اینکه بهترین مادر باشیم, فقط یک مادر خوب باشیم. کودک ما هم همین را می خواهد.
4- دست از انتقاد و مقایسه خود با دیگران برداریم
خیلی از مادران برای اینکه خیال خود را راحت کنند و به خود بقبولانند که بهترین مادر دنیا هستند شروع می کنند به انتقاد از مادران دیگر بخصوص مادران شاغل. نکته مشترک در میان این مادران این است که معتقدند که دیگران مدام در مورد کودکان خود کوتاهی می کنند بخصوص مادران شاغل که وقت کافی برای کودکان خود نمی گذارند. بهترین کار در مواجهه با چنین منتقدانی این است که بنا را بگذاریم بر اینکه از کاری که می کنیم و از وقتی که با کودکان خود می گذرانیم لذت ببریم. یک نکته را نباید فراموش کرد.
در تربیت کودکان هرگز یک روش ثابت و کامل وجود ندارد که همه درباره آن با یکدیگر اشتراک نظر داشته باشند. هر کسی شخصیت و شرایط خاص خود را دارد. بنابراین طبیعی است که انتخاب های ما هم برای داشتن یک زندگی شاد و سالم با یکدیگر متفاوت باشد. بهترین کار این است که هر کدام از ما خودمان باشیم و دست از مقایسه خود با دیگران برداریم و هرگز وارد بازی مادران منتقد نشویم. در این میان یک نکته مهم این است که به کودکان خود اجازه ندهیم از حس گناه ما سوء استفاده کنند. کودکان خوب می دانند چطور از فضای احساسی به نفع خود استفاده کنند. لازم است که به آنها بگوییم چقدر دوستشان داریم و زندگی شان برای ما مهم است اما ما نیز برای خود فردیت داریم و تعهدات خاص خود را داریم که مجبوریم به آنها بپردازیم.