ادبیات هم، مانند هر هنردیگری می‌تواند دراین مسیر، یك وسیله باشد. هدایت به سوی کمال و حقیت طلبی و جهت گیری حق طلبانه یکی از این ویژگی هاست.

حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان - اکرم رضایی ثانی؛ زهره یزدان پناه قره تپه، نویسنده و مستندساز، متولد 1342، تهران، كارشناس تاریخ وكارشناس ارشد تاریخ فرهنگ وتمدن ملل اسلامی است که سابقه بیش از30 سال فعالیت فرهنگی – هنری؛ نگارش 14 عنوان كتاب در زمینه های ادبیات داستانی ازجمله دفاع مقدس، نقد وتحلیل، پژوهش و...، مقالات متعدد پژوهشی وتحلیلی و نقد درزمینه ادبیات داستانی، ادبیات نمایشی و تصویری، داوری دوره های مختلف جشنواره های کشوری ادبیات داستانی و ادبیات دفاع مقدس و فیلم، عضویت شورای تخصصی نشرکتاب در زمینه های ادبیات داستانی و خاطرات دفاع مقدس سازمانها و نهادهای مختلف، عضویت انجمن قلم ایران، انجمن منتقدان و نویسندگان خانه سینما و انجمن روزنامه نگاران مسلمان و همچنین سردبیری نشریات مختلف ازجمله ماهنامه تخصصی فصلنامه «اصحاب قلم» و ماهنامه تخصصی «نارنجستان هنر»، نگارش فیلمنامه و ساخت چندین مستند درعرصه داخلی و بین المللی که آخرین آن، فیلم مستند«وقتی آنها آمدند» (درباره زنان لبنانی اسیردر زندان صهیونیستها) است را درکارنامه فعالیت های فرهنگی و هنری خود دارد. گفت و گوی ما با ایشان را بخوانید.

با توجه به فصل تابستان و تعطیل شدن مدارس و دانشگاه ها چه كتاب هایی را برای مطالعه پیشنهاد میكنید؟
من کتاب خاصی را اسم نمی برم؛ اما می توانم ویژگی یک کتاب خوب را بگویم که البته این ویژگی ها،  نه تنها به جهان بینی نویسنده، بلکه به نوع نگاه نویسنده به ادبیات بستگی دارد. علاوه بر رعایت تکنیک های فنی درهمان گونه ای که لازمه نگارش آن اثراست، باید محتوا و مضمون قابل دفاع نیز داشته باشد. به نظرمن، هدف اصلی در هرهنری، به كمال رسیدن استعدادهای انسانی درجهت قرب الهی است. 

ادبیات هم، مانند هر هنردیگری می‌تواند دراین مسیر، یك وسیله باشد. هدایت به سوی کمال و حقیت طلبی و جهت گیری حق طلبانه یکی از این ویژگی هاست؛  که درهمین راستا، چون تعهد از زندگی روزمره جدا نیست، از نظراخلاقی، عرفی، دینی، انسانی و یا هر دلیل دیگری كه ممكن است وجود داشته باشد، مجازنیستیم كه هرچیزی را به نگارش درآوریم و یا به تصویربكشیم؛ این به معنای كتمان واقعیت‌ها و بیان نكردن معضلات نیست. وقتی شما یك اثری را خلق می‌كنید كه درآن بدون اینكه واقعیت‌ها را نادیده بگیرید، طوری به بیان معضلات و واقعیت‌ها می‌پردازید كه جنبه سازندگی و اثرگذاری درجهت رو به رشد و تكامل انسان و جامعه دارد، نه جنبه تخریبی، شما درواقع، یك اثرمتعهد، واقع‌گرا و حتی آرمانی خلق كرده‌اید. چه قلم، چه دوربین و چه هر ابزارهنری دیگر، زمانی حقش ادا می‌شود و باعث سودمندی حقیقی برای خالق اثر و هنرمند می‌شود كه نگاه هنرمند به آن، نگاه ابزاری باشد، نه هدف غایی. و اِلا، خسران دیده و بازنده حقیقی خود، هنرمند خواهد بود. درمورد کتاب هم، همین است. 

با توجه به پایین آمدن آمار كتاب خوانی و رفتن افراد جامعه به سمت فضایی مجازی چه راهكار هایی را برای رفع این مشكل پیشنهاد می كنید؟
این مسأله، نیازبه سیاستگذاری، سرمایه گذاری و برنامه ریزی درسطح کلان دردوره های کوتاه مدت و میان مدت و طولانی مدت دارد که ضرورت دارد سازمان ها و مراکزی که متولی فعالیت های فرهنگی و هنری هستند، درجهت تصحیح  این جایگزینی، به طورجدی به آن بپردازند؛ دراین راستا، خود رسانه ها هم می توانند تأثیر گذارباشند. 

 چه راه هایی را برای تشویق كتابخوانی ارائه می كنید؟
همانطورکه گفتم یکی از راهکارها، سیاستگذاری سازمان های متولی فعالیت های فرهنگی و هنری است که دراین راستا، ارائه کتاب خوب به جامعه و سیاستگذاری و برنامه ریزی برای قرارگرفتن کتاب درسبدکالای زندگی مردم و همچنین با توجه به وضعیت اقتصادی مردم جامعه، ارائه کتاب های ارزان؛ درکناراین ها، راههای دیگری هم وجود دارد مثل همان راهکار راه اندازی کتاب خوانی درمتروها که طرح خوبی بود؛ همه اینها با تبلیغات و به میدان آمدن هدفمند رسانه ها، در راستای تقویت فرهنگ کتابخوانی، درست تأثیرگذارخواهد بود. 

دغدغه ی شما برای نوشتن چه چیزی بود كه شما را به سمت نویسندگی كشید؟
ابتدا، علاقه بود که با تشویق معلمان دوران دبستانم، در درون من شکل گرفت و استعدادم را در زمینه نوشتن شکوفا کرد. اما بعدها، توأم با علاقه، ضرورت و نیازفرهنگی و هنری جامعه بود. قلم، یکی از ابزاری است که می تواند تأثیرگذاردر فرد و جامعه باشد. من سعی کردم، از این ابزار هنری، به تناسب ضرورت، درجهت نیازهای فرهنگی و هنری، بهره ببرم؛ همانطورکه الآن درکنار قلم، ازدوربین، همین بهره را می برم و به فیلمسازی و مستندسازی می پردازم.  

چه چیزی تخیل شما را برای نوشتن بر می انگیزد؟
همه هستی، آیات و نشانه های خداوند هستند؛ پس اگرخوب ببینیم و خوب بشنویم و خوب فکرکنیم، می بینیم که هرآیه ای از هستی، می تواند نه تنها برای من، برای هر هنرمندی، الهام بخش باشد؛ به قول سهراب سپهری، چشمها را باید شست، جوردیگرباید دید... 

بیشتركاركدام یك ازنویسندگان  را دنبال می كنید؟
- من کارنویسنده خاصی را دنبال نمی کنم؛ هرکتاب خوبی که به دستم برسد یا بدانم به چاپ رسیده، سعی می کنم بخوانم.

كتاب هایی كه خودتان می خوانید چقدر به شما ایده می دهند؟
ممکن است کتابی توجهم را جلب کند و مسیری را نشانم دهد، اما من سعی می کنم به سراغ ایده های جدید بروم؛ آنقدردردنیای پیرامونمان، ایده هست که باید عمری باشد به آنها پرداخته شود.  

چه كسی یا چه چیزی باعث شد شما به سمت و سوی كتاب بروید؟
من از همان دوران ابتدایی، عاشق کتاب و کتاب خواندن بودم؛ اما تا پایان کلاس اول دبستان، خودم عضو کتابخانه مدرسه نبودم، بلکه از کتابهایی که دوستانم از کتابخانه به امانت می گرفتند، استفاده می کردم؛ وقتی برای اولین بار در کلاس دوم ابتدایی، پدرم موافقت کرد که من هم عضو کتابخانه مدرسه مان شوم، راهی جدید برای بیشتر خواندن کتاب برایم باز شد؛ شرط عضویت در کتابخانه مدرسه، یک قطعه عکس بود و یک کتابی که باید به کتابخانه مدرسه اهدا می کردم. وقتی با پولی که پدرم به من داد، درمیان برف های زمستان که زمین را پوشانده بود، با همان روپوش مدرسه، دوان دوان  راهی کتابفروشی شدم تا کتاب روباه و لک لک را بخرم تا برای عضویت به کتابخانه مدرسه اهدا کنم، پایم لیز خورد و به زمین افتادم و لباس ها و دست هایم گِلی شد، اما من تا زمانی که زن کتابفروش، متوجه گِلی شدن دستهایم شد و کلاسورکوچکی را مجانی به من داد تا کتابی که خریده ام را درون آن بگذارم تا کثیف نشود، نه درد زانوهایم را حس کرده بودم و نه متوجه گِلی شدن دستهایم شده بودم. الآن هم پدرمن به رحمت خدا رفته است و هم، آن زن کتابفورش؛ اما از همان زمان، هروقت برف می بارد، یاد آن روزهای سرد زمستان می افتم که دستهای مهربانی، دستهایم را گرفتند تا من هنوزهم که هنوزاست، لذت خواندن کتاب را بچشم. دستهای مهربانی پدرم و بعد، دستهای مهربانی آن زن کتابفروش.   

درحال حاضربه كاردیگری به غیر ازنوشتن مشغول هستید؟
همانطورکه گفتم، علاوه برنویسندگی، فیلمسازی هم می کنم؛ همان ضرورتی که باعث شده تا من قلم را به زمین نگذارم، همان ضرورت هم باعث شده که من همراه با قلم، ازظرفیت تأثیرگذاری دوربین هم استفاده کنم؛ پرداختن به مستند با دوربین هم، لذت خاص خودش را دارد. معمولاً درمستندسازی هم، از قلم خودم برای نویسندگی و پژوهشگری بهره می برم؛ ضمن اینکه به فیلمنامه نویسی هم مشغول هستم.   

تعریف شما از هالی قلم چیست؟
من فکرمی کنم، اهل قلم، کسی نیست که فقط می تواند بنویسد؛ هم باید خوب نوشت که البته این خوب نوشتن، هم جنبه تکنیکی را شامل می شود و هم، جنبه محتوایی را، و هم باید خوب عمل کرد؛ اگرقرارباشد، حرف های خوبی که حتی خوب هم زده شوند، فقط درلابلای کتاب ها بمانند و فقط برای دیگران باشد که تأثیرماندگاری نمی تواند داشته باشد؛ نوشته هرنویسنده ای، اصلاً هنرهرهنرمندی، اول باید راهگشای خودش باشد و او را از ظلمات به سوی نورهدایت کند تا بتواند راهگشای دیگران هم باشد.   



انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار