نقی معمولی فقط توی سریال خوب است چون در عالم واقع، اصلاً نمی‌شود چنین شخصیتی را تحمل کرد.

حوزه رادیو و تلوزیون گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان - میلاد جلیل زاده؛نقی به شدت حسود است، تلخ و گزنده و نیش‌دار حرف می‌زند، پر مدعاست، پر‌حاشیه‌ است و...
خلق‌ و‌ خوی نقی اگر‌چه توانسته در خدمت خلق جذابیت‌های داستانی قرار بگیرد، اما در واقعیت زندگی هیچکدام از این رفتار‌ها قابل تحمل نیستند.

این یک قاعده‌ی کلی درباره نسبت هنر و واقعیت است که امر واقع، گاهی وقتی که در آینه‌ی بیان هنری منعکس می‌شود، شکل عوض نمی‌کند اما خاصیت عوض می‌کند.

گاهی یک چیز تلخ واقعی، وقتی در قاب هنر رفت ما را می‌خنداند و بر‌عکس چیزی شیرین و دوست‌ داشتنی، وقتی که به زبان هنر کلامیده شد، تکرار و کلیشه‌ و مرارت‌بار به‌ نظر خواهد رسید.

نقی معمولی فقط توی سریال خوب است و در عالم واقع، اصلاً نمی‌شود او را تحمل کرد.

اما نقی نماینده کدام گروه اجتماعی است؟

نقدی که به او می‌شود، به کدام طیف و لایه و طبقه اجتماعی کنایه دارد؟

از کجا آمده و چرا حسود و مدعی و خراب‌کار و تلخ زبان است؟

بعضی‌ها به غلط فکر می‌کنند که کاراکتر نقی، کنایه‌ای به روستاییان است اما حقیقت این نیست.

بستر داستان پایتخت در یک روستای مازندرانی قرار داده شده و این رود در انتها به دریای کل جامعه می‌ریزد.

سال‌ها آنتن‌های ما پر شده بودند از سریال‌های آپارتمانی طنز و جدی.

سریال‌هایی که در یک لوکیشن محدود تهیه می‌شدند و خرجشان کم و تولیدشان آسان بود.

در آن سریال‌ها ما فضاهای داخلی مبله و به شدت شیک و مدرنی را می‌دیدیم که یک کاراکتر مثلاً فقیر و مستأجر، ساکن آن بود.

جالب است هیچ ‌کس به این موارد اعتراضی نکرد و مثلاً نگفت چطور کسی که در چنین خانه‌ی پر زرق‌ وبرقی زندگی می‌کند، در پول خرید یک نوشابه یا پرداخت کرایه تاکسی در می‌ماند و به چند میوه و شیرینی در خانه همسایشان اینقدر حریص است؟

آن افراد،‌ هر کدامشان به اصطلاح نماینده‌ی یک قشر اجتماع بودند.

یکی نماینده‌‌ی مستأجر‌ها،‌ یکی نماینده‌ی کارمندان متوسط‌ الاوضاع، یکی نماینده‌ی تازه مزدوجان پا نگرفته و درگیر در اقتصاد و... اما کسی نمی پرسید که چرا محیط پیرامونی این افراد با آنچه که نمایند‌ه‌اش هستند سنخیت ندارد.

مثلاً چرا طرف مستأجر و فقیر است اما آپارتمان دویست متری‌اش کاناپه‌های چند میلیونی دارد؟
حالا اما یک سریال، بستر داستان‌گویی‌اش را در جایی انتخاب کرده که قابلیت عمومیت یافتن بیشتری دارد.

علی آباد، روستا یا شهرستانی نیست که حتی یک تهرانی هم با آن احساس بیگانگی کند.

این محیط، اصیل و خودمانی است و همه در آن همدیگر را می‌شناسند برای همین روابط انسانی در آنجا ماتریسی می‌شوند و قابلیت طرح خیلی از موضوعات، در چنین بستری به وجود می‌آید.

اما اگر نقی نماد و نماینده‌ی قشر روستایی نیست، پس چه چیزی است؟

سریال خانه سبز را به یاد دارید؟

در آن سریال یک موتیف وجود داشت که زن‌ها را دور هم جمع می‌کرد و همگی سبزی پاک می‌کردند اما زن‌های فامیل و آشنا که به بهانه‌ی سبزی پاک کردن دور هم جمع می‌شدند، در حقیقت هدفشان غیبت کردن و ایراد صحبت‌هایی بود که اصطلاحاً به آن‌ها می‌گوییم حرف‌های خاله‌ زنکی.

نقد‌های این چنینی، به آن دسته از خصوصیات بد اجتماعی که بیشتر متعلق به زنان هستند، تا به حال بارها در سریال‌های تلویزیونی ما صورت گرفته و حالا شاید نوبت آن بود که بعضی خصوصیات بد اجتماعی که مردانه هستند هم محل یک نقد طنازانه قرار بگیرند.

نقی معمولی نمادی از تمام خصوصیات بدی است که  یک مرد، در سنین مختلف جوانی، میانسالی و حتی پیری می‌تواند داشته باشد؛ ادعا، حسادت و چشم و هم چشمی‌های مدعیانه، تلخند‌ها و کنایه‌های تیزو گزنده به این و آن که باز هم از سر خود بزرگ‌بینی و مدعی بودن چنین شکلی پیدا کرده‌اند و...

نقی نماد تمام مردهایی است که وقتی در یک تاکسی میتینگ می‌گیرند،‌ به عنوان کارشناس در مورد اقتصاد، دیپلماسی، فرهنگ، جامعه شناسی، ادیان و مذاهب و هزار چیز دیگر اظهار‌نظر می‌کنند و جالب اینجاست که این کارشناسان خودخوانده، بر خلاف کارشناسان واقعی،‌ اصلاً نظر مخالف را بر نمی‌تابند و توقع دارند همه، هر چیزی را که آنها گفتند قبول کنند؛ مرد‌هایی که مدعی‌اند بیشتر از همه می‌فهمند، زرنگ‌تر از همه، با معرفت‌تر و لوطی‌تر از همه و با تجربه‌تر از همه‌اند و مردهایی که اگر احساس کنند کسی اندازه‌ای بالاتر از آن‌ها به نظر می‌آیند، شدیداً‌حسودیشان می‌شود.

اینها همه خصوصیات مذموم مردانه‌ای هستند که نمود اجتماعی هم دارند و اگر نه همه، لا‌اقل خیلی از ذکور جامعه به نسبت‌های مختلف دچار آنهایند.

نقی یک آدم معمولی است، یک مرد معمولی و ایرادهایی دارد که زبان رسمی و رسانه‌ای ما مدت‌ها جرأت نقد کردنش را نداشت ولی راحت وجودش را نفی می‌کرد.

انگار نه انگار که ما چنین خصوصیات بدی را هم بین مردها داریم و انگار ‌نه ‌انگار که این اخلاقیات آن‌ها به قول معروف گاهی شر می‌شود.

حالا نمایش دادن کاراکتر نقی پاسخی است به این پرسش که؛ مگه داریم؟ مگه میشه؟


انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۸
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
مهدی
۱۲:۲۹ ۲۹ تير ۱۳۹۴
به نظر من ایرادهای زیادی به اخلاق و رفتار شخصیتهای این سریال است. اما خوب است نقدهای کاشناسانه ای هم از آن ارائه شود.
یعنی گاهی نمایش یک رفتار غلط در قالب طنز، مخاطب را از آن متنفر میکند. اما گاهی هم به طوری به نمایش در میآید که نه تنها متنفر نمیکند بلکه مخاطب از آن الگو برداری میکند.
به هر حال تشخیص من این است که این سریال از بقیه سریال های تلویزیون سالم تر و سازنده تر بوده است.
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۱:۴۱ ۲۹ تير ۱۳۹۴
جای بهبود واقعا خالی بود
Iran (Islamic Republic of)
علی
۱۰:۱۵ ۲۹ تير ۱۳۹۴
با تشکر از نقد ظریفتون
Iran (Islamic Republic of)
shadi
۱۰:۱۱ ۲۹ تير ۱۳۹۴
خیلی خیلی از آقای محسن طنابنده سپاس گذاریم هر جوری هست همه ی ما ضعف داریم تو اخلاقمون
همین که مردم مارو با کاراشون میخندونن یه دنیا ارزش داره
مممممممنون از همه عوامل سریال پایتخت
Iran (Islamic Republic of)
امین
۱۰:۰۰ ۲۹ تير ۱۳۹۴
سلام
مانند شخصیت نقی در امعه ما بسیار هستند مانند خودخواهی و با کنایه صحبت کردن و تهمت زدن سریع بدون صحبت به طرف مقابل
Iran (Islamic Republic of)
شاهرخ رضایی
۰۴:۳۰ ۲۹ تير ۱۳۹۴
اون نوشته پایلنی(یاد کوچه های شمیران، بوی شالیزار مازندران...)
شما را یاد چه چیزی میندازه؟
منچکه به شخصه از اون دست نوشته لذت بردم
Iran (Islamic Republic of)
بهمن
۰۳:۰۷ ۲۹ تير ۱۳۹۴
با نظر خانم عطيه موافقم. احترام ها رو تو سريال پايتخت زير سوْال برديم و احترام به همسر و والدين رو هم هينطور.
ضمنا اي كاش بپرسن از كارگردان محترم كه هدف و نسخ تسبيح سريال چه بود واقعاً ؟؟؟
Iran (Islamic Republic of)
رضا
۰۲:۰۳ ۲۹ تير ۱۳۹۴
نوشته اي تامل برانگيز
Iran (Islamic Republic of)
امید
۰۲:۰۱ ۲۹ تير ۱۳۹۴
با سلام و سپاس از چنین نقد خوبی.
اما به نظرم نقد میتوانست کامل تر شود اگر نقی در بستر چند ساله خود دیده میشد. دقیقا میخواستم چیزی که عطیه خانم هم اشاره کردند را متذکر بشم. من سر در نمیارم, چرا شخصیت نقی در طی این سالها دچار سقوط شده؟ البته افراد معمولی جامعه ما طی ده سال اخیر دچار تنزل شخصیتی شده اند اما بعید میدانم به این سرعت و به این شوری باشد. همچنین, علت چنین تنزلی در جامعه روشن است: از اوضاع نامساعد اقتصادی تا اتفاقات نامساعد سیاسی و انواع فسادها, بویژه فساد مالی و اداری؛ اما علل سقوط پر شیب شخصیت نقی نامعلوم است. لااقل به روشنی بیان نشده
Iran (Islamic Republic of)
فرشاد
۰۱:۰۰ ۲۹ تير ۱۳۹۴
کاش قبل از اینکه یه مطلب بزنین چند تا سند قرار میدادید

از کجا معلوم که این نوشته ها حقیقت داشته باشه
Iran (Islamic Republic of)
احمدرضا
۲۱:۱۱ ۲۸ تير ۱۳۹۴
اگه نقی آدم نشه پایتختای بعدیو تحریم می‌کنیم
والا
با اون اخلاق ...
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۳:۱۹ ۲۹ تير ۱۳۹۴
مگه میشه مگ داریم
Germany
maryam
۲۱:۰۳ ۲۸ تير ۱۳۹۴
یادداشت عالی بود ممنون
Iran (Islamic Republic of)
عطیه
۱۸:۳۴ ۲۸ تير ۱۳۹۴
نقی تو دو قسمت اول پایتخت قابل قبول تر و واقعی تر بود. مردی از طبقه متوسط رو به پایین که بعد چند سال زندگی مشترک و به خاطر علاقه واقعی به همسر همه جوره تلاشش رو میکنه تا خانواده اش راضی و راحت باشن. جمله نقی تو خونه تهرانشون هیچ وقت یادم نمیره وقتی که هما به خاطر دختر اوس محمود شاکی شده بود که چرا قبل من اونو میخواستی و بعد از آروم شدن هما، نقی بهش میگفت مهم اینه که من الان جونمه برات میدم.
ولی از پایتخت 3 و بستر تعریف شده برای شکستهای نقی، واکنشها و عکس العملهای این شخصیت چند برابر حد معمول نمایش داده شد. اینکه برای افزایش بار طنز بود یا برای نشون دادن مشکلات در قاب هنر، در هر حال شخصیت نقی رو کلا عوض کرد. دیگه مرد مسئول خانواده با اشکالات معمولی نبود. موجودی آزاردهنده بود که فقط به خاطر شخصیت فیلم پایتخت بودن میبینیمش
Iran (Islamic Republic of)
حسن قدیانی
۱۷:۵۲ ۲۸ تير ۱۳۹۴
پایتخت صد هم ساخته بشه بعضی نقی های ما اصلاح نمی‌شوند
Iran (Islamic Republic of)
فاطمه
۱۷:۵۱ ۲۸ تير ۱۳۹۴
امثال این نقی دور و برم زیاد دیدم
کاش این حرفا تاثیرم داشته باشه
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۴۹ ۲۸ تير ۱۳۹۴
کاش این نقد رو توی تلویزیون هم مطرح کنن تا تعداد بیشتری متوجهش بشن
خیلی نکته ظریف و درستی داشت
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۷:۴۷ ۲۸ تير ۱۳۹۴
خیلی خیلی عالی بود
خوندن این نوشته باعث شد کمی در مورد خودم فکر کنم، ممنون