به گزارش خبرنگار
احزاب و تشکلهای گروه
سیاسی باشگاه خبرنگاران جوان؛ احزاب در هر کشوری با اصول و اساسی شکل گرفتهاند، احزاب در ایران هم مثل بسیاری از کشورها از دو طیف گسترده تشکیل شده است که هر کدام به طور مجزا بخش وسیعی از جامعه را در بر میگیرند.
اصولگرایان و اصلاحطلبان، دو جریان اصلی فعالیت سیاسی در ایران را تشکیل میدهند که در ادامه با سابقه شکلگیری و تفکرات آنها بیشتر آشنا میشویم:
**مهم ترين مبانى فكرى گروههاى اصولگرا
توجه ويژه به ارزشها و اصول اسلامى و انقلابى و محور قرار دادن آن در تصميم گيرىها، عدالت محورى و رفع محروميتها و تبعيضها و توزيع عادلانه منابع كشور و پايهريزى اقتصاد عدالت محور، خدمتگزارى بىمنت و مهرورزى و در عرصه سياست خارجى، محور قرار دادن اصول و ارزشهاى انقلاب، تامين منافع ملى و كوتاه نيامدن در برابر زيادى خواهىهاى قدرتهاى بزرگ از مهمترین مبانی مورد توجه گروههای اصولگراست.
از مهمترین احزاب اصولگرا در جریان سیاست امروز ایران، میتوان به حزب مؤتلفه اسلامی، جامعهٔ روحانیت مبارز، جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی، جامعه اسلامی مهندسین و ... اشاره کرد.
*مهمترين شاخصههاى اصولگرايى از نگاه مقام معظم رهبری
1- شاخصه اول عدالتخواهى و عدالتگسترى كه به زبان، ساده است اما در عمل، كار بسيار دشوارى است و مقدمات بسيارى لازم دارد.
2- شاخصه دوم، فسادستيزى است. سلامت اعتقادى و اخلاقى مسئولان كشور به خصوص مسئولان عالى رتبه، در سطح دولت و معاونين و از اين قبيل بسيار مهم است و شاخصه ديگرى است كه از لحاظ اعتقادى و اخلاقى، اشخاص سالمى باشند.
3- از ديگر شاخصههاى مهم اصولگرايى، اعتزاز به اسلام است. ما بايد به اسلام، اعتزاز داشته باشيم. آن چه را كه اسلام به ما آموخته، اگر ما درست ياد گرفته باشيم و دچار كج فكرى، انحراف و غلط فهمى نشده باشيم، چيزى است كه بايد به آن افتخار كنيم.
4- ساده زيستى و مردم گرايى، شاخصه ديگرى است كه بايد به آن توجه شود.
5- يكى ديگر از اين شاخصهها، تواضع و نغلتيدن در گرداب غرور است كه لازمه اصولگرايى به شمار مىرود.
6- از ديگر شاخصهها مىتوان به اجتناب از اسراف و ريخت و پاش اشاره كرد.
7- خِردگرايى و تدبير و حكمت در تصميمگيرى و عمل، از شاخصههاى مهم و مورد احتياج است.
8- مسئوليت پذيرى و پاسخگويى نيز از ديگر شاخصه هاست. يعنى پذيرش مسئوليت كارهايى كه بر عهده گرفته ايم. بايد احساس مسئوليت كرد.
9- اهتمام به علم و پيشرفت علمى است. علم كه وسيله رشد ملى، بشرى، انسانى و اوج گرفتن در محيط عام بشريت است جزو چيزهاى لازم است و بايد به آن اهتمام شود.
10-يكى ديگر از شاخصههاى اصولگرايى كه جزو پايههاى اصولگرايى به شمار مىرود، سعه صدر و تحمل مخالف است.
11- اجتناب از هواهاى نفس چه هواى نفس شخصى و چه هواى نفس گروهى.
12- شايسته سالارى،
13- نظارت بر عملكرد زير مجموعه
14- تلاش بى وقفه براى اين خدمات
15- قانون گرايى
16- شجاعت و قاطعيت در بيان و اعمال آن چه حق است، نيز از ديگر شاخصه هاى اصول گرايى به شمار مى رود.
**مهمترين مبانى فكرى گروههاى اصلاحات
مهمترين ديدگاهها و مبانى فكرى گروههاى اصلاحات را مى توان محور قرار دادن اصلاح و تحول، قانون گرايى، شايسته سالارى، افزايش تطبيق پذيرى نظام يا خواست ها و اهداف و... برشمرد.
حزب کارگزاران سازندگی، حزب اعتماد ملی، مجمع روحانیون مبارز، حزب اسلامی کار و حزب مردمسالاری هم از مهمترین احزابی هستند که در کشورمان با خط مشی اصلاح طلبی فعالیت می کنند.
* مهمترين شاخصهها و الزامات اصلاحات از دیدگاه مقام معظم رهبرى
1- ارزشمحورى و رعايت ارزشها و اصول اسلام و انقلاب: اگر كسانى بيايند با عدم اعتقاد به اساس ارزشها، دم از تحول بزنند، معلوم است كه تحول مورد نظر آنها، يعنى تحول نظام اسلامى به نظام غير اسلامى، تحول مورد نظر آنها يعنى حذف نام اسلام، حذف حقيقت اسلام... اين همان اصلاحات آمريكايى است.
2- تعريف دقيق اصلاحات: «اصلاحات بايد تعريف بشود بايد تعريف مشخصى از اصلاحات به وجود بيايد تا ترسيم آن چهره و وضعيتى كه ما در نهايت جاده اصلاحات مىخواهيم به آن برسيم، براى همه آسان بشود.»
3- سامانمندى اصلاحات: «اصلاحات بايد از يك مركز مقتدر و خويشتندار هدايت بشود تا دچار بى رويگى نشود... بايد مركزى هوشيار، مقتدر و خويشتندار وجود داشته باشد كه نگذارد به آن حركتى كه مى خواهد انجام بگيرد، شتاب بيش از حد مفيد داده بشود. كار با ميزان و به طور صحيح انجام بگيرد.
4- قانونمندى: «ساختار قانون اساسى بايستى به طور كامل در اصلاحات حفظ بشود.»
5- جامعيت: «اصلاحات بايد در همه مناطق مربوط به زندگى جامعه صورت بگيرد»
6- تحمل و پرهيز از خشونت: «البته اختلاف به وجود مى آيد اما اين اختلاف مهم نيست. ممكن است آن كسانى كه به ارزشها بيشتر توجه دارند، به آن كسانى كه به تحول بيشتر توجه دارند، بتازند كه شما به ارزشها بى اعتنايى و بى احترامى مى كنيد. يا كسانى كه به تحول اهميت بيشترى مى دهند به كسانى كه به تحول كمتر توجه مى كنند، بگويند شما به پيشرفت و ترقى و به جلو رفتن اعتنايى نداريد... بايد همديگر را تحمل و قبول كنند... دعوا نبايد باشد»
در اينجا مناسب است به ديدگاه مقام معظم رهبرى در باره اين صفبنديها و شاخصههاى اصولگرايى و اصلاحطلبى از ديدگاه ايشان بپردازيم كه مىتواند فصل خطاب و منشورى براى كليه جريانات سياسى باشد، بپردازیم. ايشان در مورد جناحهاى سياسى كشور و صفبنديهاى گروههاى سياسى فرمودند: «دو جناح براى كشور مثل دو بالند كه كشور با اين دو بال مىتواند پرواز كند دو جناح مقابل در مجموعه نظام مىتوانند باشند و فعاليت كنند ولى شرطش اين است كه به قانون اساسى وفادار باشند اينها بر كار هم نظارت مىكنند، با هم رقابت سالم مىكنند. اين مسابقه، پيشرفت به وجود مى آورد و از بسته بودن تشكيلات گوناگون حكومتى جلوگيرى مىكند؛ اين چيز مغتنم و خوبى است.»
البته مقام معظم رهبرى اين صفبندى اصلاحطلب و اصولگرا را قبول نداشته و در اين باره فرمودند: «بنده دعواى اصلاحطلب و اصولگرا را هم قبول ندارم. من اين تقسيمبندى را غلط مىدانم نقطه مقابل اصولگرا، اصلاحطلب نيست، نقطه مقابل اصلاحطلب، اصولگرا نيست. نقطه مقابل اصولگرا آدم بىاصول و لاابالى است، آدمى كه به هيچ اصلى معتقد نيست، آدم هرهرى مذهب است... نقطه مقابل اصلاحطلبى، افساد است. بنده معتقد به اصولگراى اصلاحطلبم؛ اصول متين و متقنى كه از مبانى معرفتى اسلام برخاسته با اصلاح روشها به صورت روز به روز و نو به نو...»
با توجه به مطالب ارائه شده به نظر مى رسد تكليف ما روشن است لذا آنچه كه براى ما اهميت دارد، معيارها و اصول است نه افراد و مصاديق و يا احزاب چرا كه در آنها احتمال خطا و انحراف وجود دارد، بنابراين قطعا گروهها و يا احزابى كه متعهد به اصول و معيارهاى اسلامى باشند، مى توان به آنها اعتماد و با آنها همكارى كرد.
انتهای پیام/