توافق هستهای با ایران مهمترین موضوع مورد توجه نخبگان سیاسی و فکری آمریکایی بوده و صفبندیها و کشمکشهای شدیدی را در بین آنها به دنبال داشته است.
به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان به نقل از مشرق ،مراکز مطالعاتی و تحلیلی، بیانیه امضا شده را در ابعاد سیاسی مورد بررسی قرار دادند،آنها همچنین به چالش موجود بین کنگره و کاخ سفید و تهدیدات کنونی در از بین بردن توافقنامه اشاره کردند. موضوع وقتی پیچیدهتر میشود که می بینیم برگزاری انتخابات آینده در اولویت اصلی دو حزب سیاسی آمریکا قرار دارد. با این وجود تعدادی از اعضای دموکرات مجلس سنای آمریکا از حمایت از توافقنامه سرباز زدند، این روند میتواند موازنه های قدرت در دوره آینده کنگره را تعدیل کند. آن هم در شرایطی که ژاک شومر سناتور هوادار اسرائیل در سنا در سمت رهبری نمایندگان حزب دموکرات جایگاه ویژهای برای خود دست و پا کرده است. همچنین قویترین کاندیدای حزب دموکرات یعنی هیلاری کلینتون به صورت محتاطانه ای این توافق را تأیید کرده است.
آکادمی "کاتو" بیانیه مذکور را اوج بیتأثیری سیاست تغییر رژیمها دانست که این روزها زمزمه آن به گوش میرسد. باید به این نکته توجه کرد که تعدادی از شخصیتهای مخالف با توافق هستهای با ایران در بازاریابی برای جنگ بر ضد عراق در برابر ملت آمریکا در دهه 90 قرن گذشته میلادی دست داشتند. این عده ثابت کردند که نمیتوانند از گذشته درس بگیرند، این در حالی است که آمریکاییها به ویژه در زمینه هزینه بالای براندازی دولت موجود در این کشور به نتایجی کاملاً متفاوت رسیده اند. این آکادمی به تحول صورت گرفته در مواضع جورج بوش رئیسجمهور سابق این کشور اشاره کرد که در سال 2002 ایران را به عنوان عضوی از محور شرارت به حساب آورده بود، اما در نهایت مذاکرات 1+5 را تأیید کرد که به توافق کنونی رسید.
آکادمی "کارنگی" با استقبال از توافق هستهای و تاثیرات آن در فضای تقویت ثبات منطقهای تأکید کرد که متن این توافق از اطمینان بخشی های لازم در زمینه ورود ایران در معادلات منطقه ای و بین المللی برای "مهار رفتار خطرناک این کشور" خالی است. این آکادمی ابراز امیدواری کرد که پیش بینی یکی از مسئولان سعودی در سال 2007 محقق شود مبنی بر اینکه ایران در امور کشورهای خلیج فارس و مهار عراق وارد شده و نفوذ خود را در خاور نزدیک کاهش دهد.
آکادمی "واشنگتن" سعی کرد به صورت مستقیم دیدگاههای رژیم صهیونیستی در مورد بیانیه را منتشر نماید که از زبان یکی از فرماندهان نظامی ارشد بازنشسته در این رژیم مطرح شده بود. وی از همتایان خود که مخالف توافق هستهای هستند، خواست با وجود دراماتیک بودن این تحول در منطقه دچار یأس و سرخوردگی نشوند. وی تأکید کرد که " سخن آخر هنوز گفته نشده است " و همچنان آمریکا و متحدان بینالمللی آن مأموریت تحقق و اتخاذ اقدامات مناسب بر ضد هر تجاوز انجام شده از سوی ایران را در پیش دارند.
علاوه بر این که این کشورها میتوانند تدابیری برای بازدارندگی در برابر سیاستهای خطرناک ایران در خارج از چارچوب توافق هستهای دنبال کنند. این مقام صهیونیستی توضیح میدهد که چیزی که از واشنگتن و متحدان آن خواسته میشود این است که به جای پشت کردن به سیاستهای ایران از ترس شکست توافق هستهای، در برابر این کشور قرار بگیرند.
آکادمی مطالعات سیاست خارجی به شاخص رویکردهای کاندیداهای حزب جمهوریخواه برای شرکت در انتخابات در زمینه سیاست خارجی آمریکا به ویژه در خاورمیانه پرداخته است. این آکادمی توضیح میدهد که بیشتر کاندیداها به دنبال جلب افکار عمومی از طریق شانه خالی کردن از مسئولیت سیاست حمله به عراق و اشغال این کشور در سال 2003 هستند و بیشتر آنها این اقدام را اشتباه به شمار میآورند.
این در حالی است که همچنان تعداد اندکی از این افراد هوادار اردوگاه جنگ طلب بوده و این جنگ را از ضرورتها بر میشمرند. عده ای از کاندیداها نیز چندین بار مواضع خود را تغییر داده اند. از جمله این افراد مارکو روبیو است که عضو کمیسیون روابط خارجی در مجلس سنای آمریکا است. جب بوش کاندیدای نماینده خاندان بوش نیز پاسخهای متعدد و متناقضی در این رابطه داده است.
این آکادمی در مورد اعزام نیروهای نظامی بیشتر آمریکایی و ورود مستقیم به جنگ بر ضد داعش توضیح می دهد که بیش از نیمی از کاندیداها موافق اعزام نیروهای آمریکایی هستند، در حالی که یک چهارم آنها معتقدند این گزینه ای است که در آینده میتوان به آن پرداخت. این آکادمی توضیح میدهد که موضوع مذاکره با ایران در زمینه برنامه هستهای از سوی تمامی این کاندیداها مورد مخالفت قرار گرفته و آنها خواستار تقویت مناسبات با اسرائیل هستند.
در اوج جنگ سرد، دنیا خطرات جنگ هستهای را در پی استفاده آمریکا از سلاح هستهای در ژاپن درک کرد، در همین راستا درخواست مشهور دوجانبه از سوی برتراندراسل و آلبرت انیشتین در تاریخ 9 ژولای سال 1955 جنجال گستردهای را در برابر رهبران آمریکا و کشورهای غربی برای متوقف کردن توسعه و تولید سلاحهای کشتارجمعی و تکیه بر راهکارهای مسالمتآمیز برای حل منازعات موجود ایجاد کرد. این درخواست به رویکردی جهانی برای جلوگیری از اشاعه تسلیحات اتمی تبدیل شد.
در شصتمین سالروز صدور این بیانیه مشهور، کشورهای دنیا به استثنای رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی رویکرد آمریکا در کنار گذاشتن گزینه درگیری و جنگ با ایران را مورد استقبال قرار دادند.
این توافق در نتیجه مذاکرات محرمانهای به دست آمد که در مقاطع مختلف بین واشنگتن و تهران برگزار میشد، مذاکراتی که احتمالاً عمق آن به دو دهه قبل باز میگردد. اوج این ارتباطات در تماس تلفنی مستقیم بین حسن روحانی رئیسجمهور ایران و باراک اوباما همتای آمریکایی وی در سپتامبر سال 2013 بود که اولین ارتباط رسمی در این سطح از زمان پیروزی انقلاب اسلامی ایران به شمار میرفت.
اخیراً نیز دنیا شاهد 17 روز از مذاکرات فشرده در وین بین ایران و کشورهای هسته ای بود که چندین بار زمانهای مشخص شده برای نتیجهگیری آن نیز تمدید شد. واقعیت این است که این مذاکرات، مذاکراتی دوجانبه بین ایران و آمریکا بود و طرفهای اروپایی تنها پوشش سیاسی و دیپلماتیک مورد نظر برای مواضع واشنگتن را تأمین میکردند و تأثیرگذاری آنها در سطح سرنوشتساز نبود.
این توافق از سوی باراک اوباما عالیترین مقام سیاسی آمریکا در ساعات اولیه صبح 14 ژولای به وقت آمریکا به اطلاع مردم رسید. وی در این اظهارات تأکید کرد: امروز بعد از گذشت دو سال از مذاکرات آمریکا و متحدان بینالمللی آن دستاوردی را به محقق کردند که در طول دهههای متمادی از دشمنی موفق به کسب آن نشده بودند. این دستاورد، توافق طولانی مدت با ایران برای مهار قدرت این کشور در رسیدن به سلاح هستهای است. وی در پاسخ به رقبای خود گفت که عدم رسیدن به توافق به معنی بیشتر شدن احتمال جنگ در خاورمیانه است.
با این وجود مخالفان توافق بلافاصله بعد از اینکه از سوی کاخ سفید در نشستهای محرمانه از جزئیات توافق مطلع شدند، آن را محکوم کردند. لیندسی گراهام سناتور افراطگرای آمریکایی در رأس مخالفان بود. وی در این زمینه مدعی شد که امضای توافق به معنی اعلام جنگ 1+5 بر ضد عرب های اهل تسنن و اسرائیل است. این در حالی بود که وی در گفتگوی تلویزیونی با شبکه سی ان ان که صبح روز اعلام توافق انجام شد، حتی اذعان کرد که متن توافق را نیز مطالعه نکرده است.
اهمیت زمانبندی توافق هستهای
جامعه آمریکا توجه زیادی به نظرسنجیهای انجام شده در این کشور دارد و کاخ سفید نیز در اصلاح شاخصهای مردمی به نفع خود از آنها بهره میگیرد. براساس یک نظرسنجی انجام شده که یک هفته پیش از اعلام توافق وین صورت گرفت، مشخص شد که 51 در صد از آمریکاییها ورود کشورشان به مذاکرات دیپلماتیک با ایران را تأیید میکنند و 45 درصد از آن ها تمایل خود را برای ادامه تحریمهای موجود در سطح کنونی ابراز داشتند. در این میان 32% اعلام کردند که خواستار افزایش تحریمها بر ضد ایران هستند.
ناظران اعتقاد دارند که یکی از مهمترین انگیزههای دولت آمریکا برای دستیابی به این توافق فضای انتخاباتی موجود در آمریکا و صف بندیهای شدید بین کاندیداهای حزب جمهوریخواه در مخالفت با این توافق است، این در حالی است که کاندیداهای حزب دموکرات مخالفت جدی با توافق از خود نشان ندادند، شاید علت آن این است که نمیتوانند موقعیت بالاتر مقامات هم حزبی خود در این کشور را نادیده بگیرند.
گفتمان تبلیغاتی موجود بر روی قدرت کنگره با اکثریت جمهوریخواه خود برای مخالفت با تلاشهای باراک اوباما و از بین بردن هر طرح موجود که پیروزی برای سیاستهای وی به شمار آورد، تأکید دارد. مک ماکونل رهبر اکثریت در مجلس سنای آمریکا در این راستا معتقد است که رأی کافی برای مخالفت با توافق را در اختیار دارد. اما واقعیت این است که ماکونل نیازمند تایید 67 نفر از صد عضو مجلس سنا است تا بتواند با توافق مخالفت کند، این در حالی است که تنها 60 عضو جمهوری خواه در مجلس سنا حضور دارد. همچنین مخالفان توافق در دو مجلس آمریکا نیازمند اکثریت مطلق هستند تا بتوانند بر ضد وتوی رئیسجمهور این کشور موضعگیری کنند، اما این موضوع نیز اگر نگوییم غیرممکن است، در فضای سیاسی کنونی این کشور بعید به نظر میرسد.