به گزارش خبرنگار
گروه سیاسی باشگاه خبرنگاران، این روزها بازار افشاگری و برخورد با مفاسد اقتصادی گرمتر از همیشه است؛ بازاری که
با پرونده فاضل خداداد باز شده و اکنون به پرونده فسادهای اقتصادی کلانی همچون بابک زنجانی
رسيده است.
باشگاه خبرنگاران در نظر دارد در سلسله گزارشهايی به پرونده «اخلاسگران دانهدرشت اقتصاد ايران» و چگونگی برخورد قاطع دستگاه قضا با آنها بپردازد.
پرونده فاضل خداداد، اولين محور اين سلسله گزارشها است که در ادامه مرور میکنیم.
در سالهای بعد از انقلاب اسلامی و با دولتیشدن اقتصاد ایران، کمتر کسی فکر میکرد که کسانی با سوء استفاده بتوانند اقدام به اختلاسهای میلیاردی کنند. در جریان همین اتفاقات بود که مردم ایران با واژههایی مثل اختلاس، مفاسد اقتصادی، دانه درشتها، آقازادهها، رانتخواری و واژههای دیگر اشنا شدند.
در این سالها خبرهای زیادی از کلاهبرداریها و اختلاسهای گوناگون در رسانهها مطرح شد اما بعضی از این اختلاسها از جنجال بیشتری نسبت به سایر اختلاسها برخوردار بودند تا جاییکه با وجود مختومه شدن پرونده بعضی از این اختلاسها، ارقام نجومی جابجا شده و اختلاس شده از یاد هیچ کدام از مردم ایران نمیرود.
خداداد اولین اختلاسگر کلان اقتصاد ایران است که به پای چوبه دار رفت. وی به همراه مرتضی رفیقدوست در دهه 70 متهم به اختلاس 123 میلیارد تومانی از بانک صادرات شدند. گفته میشد که خداداد توانسته بود با چک تضامنی به مبلغ 150 میلیون تومان از بانک صادرات وام کلان بگیرد و بعد از ارتباط با رفیقدوست از این بانک اختلاس کنند.
وی نخستین مجرم اقتصادی اعدامی در تاریخ جمهوری اسلامی ایران و تا شهریور ۱۳۹۰ رکورددار اختلاس در ایران بود. اما پس از او "مهآفرید امیرخسروی" با اختلاس ۳۰۰۰ میلیارد تومانی، بزرگترین اختلاسگر مالی در تاریخ ایران نام گرفت.
* فاضل خداداد که بود؟
فاضل خداداد پسر یکی از معتمدان میدان بار تهران به نام "حاجی خدادادخان خداداد" بود. محسن رفیقدوست نقل میکند که خانواده خداداد در واردات و فروش میوه فعالیت داشتهاند و کل میدان ترهبار قدیم تهران متعلق به پدر خداداد بوده است اما وی فعالیتهای ساختمانی و برجسازی میکرد. او با شروع جنگ ایران و عراق در مهرماه ۱۳۵۹ از ایران خارج شد و پس از پایان جنگ در شهریورماه سال ۶۷ به ایران بازگشت و با معرفی مرتضی رفیقدوست که آن زمان رئیس کمیته انقلاب اسلامی سعدآباد بود به یکی از شعب بانک صادرات معروف به شعبه ۲۰۷ در باغ فردوس (تجریش) مراجعه و یک حساب جاری مشترک با شماره رند 2000 باز کرد. در پرونده این اختلاس آمده که رفیقدوست با عبارت «این آقا فاضل، ارباب من است، هر كاری میتوانید برایش انجام دهید» به مسئولین شعبه رفیقش را نشان میدهد.
خداداد از طریق یكی از كارمندان بانك و زیرپا گذاشتن چند قانون بانكی دست به اختلاس میزند. او برای به دست آوردن نقدینگی به جای اینكه چك رمزدار به شعبه ۲۰۷ ارایه دهد و پول نقد بگیرد از چكهای عادی خود و دیگران استفاده میكرد و آن را به شعبه ۲۰۷ ارائه میداد و كارمند شعبه هم وجه آن چك را مانند چكهای رمزدار فوری پرداخت میكردند؛ در حالیكه چك عادی بود و باید منتظر میماند تا وصول شود. این كارمند چك را میبرد در فهرست چكهای رمزدار و وجه را از منابع بانكی پرداخت میكرد. فردای آن روز هم چكی با مبلغ بیشتر می آورد و مابه التفاوت چك دوم با اول را نگه می داشت. این وضعیت از اسفند 1370 تا بهمن 1371 ادامه پیدا كرد به طوری كه حدود 200 فقره چك با رقمهای بالا تحویل و توسط بانك پرداخت شد. در این مدت رفیقدوست نیز با خداداد همكاری كرد. اما با دفعات كمتر كه این موضوع سبب شد رفیقدوست متهم ردیف دوم این اختلاس شود.
در بهمن ۱۳۷۱ رئیس اداره کل بانک صادرات ایران متوجه اختلاس میشود. در این هنگام فاضل خداداد که در پاریس بوده، با تماسهای مکرر ولیالله سیف، مدیر بانک به ایران بر میگردد، بعداز بازگشت فاضل از محل وجوهی که اختلاس شده بود، جمعا ۴۴ میلیارد و ۲۰۰ میلیون ریال ظرف حدود یک ماه وصول میشود. وی از بهمن ۷۱ تا مرداد یا شهریور ۷۲ تحت مراقبت بود اما نهایتا در این زمان توانست از کشور فرار کند. وی حدود 8 میلیارد دلار پول از کشور خارج کرده بود که هیچگاه به کشور برنگشت. اما دوباره و پس از مدتی با وعده بخشش از سوی رفیقدوست و سیف مدیرعامل بانک صادرات در شهریورماه ۷۳ به ایران باز میگردد تا باقیمانده بدهی خود را به بانک پرداخت کند اما وی در روز ۹ بهمن ۱۳۷۳ بازداشت و پس از چندین جلسه دادگاه در آذرماه سال ۱۳۷۴ اعدام شد.
ریاست دادگاه پرونده اختلاس بانک صادرات بر عهده حجتالاسلام غلامحسین محسنی اژهای بود. وی فاضل خداداد را مفسد فیالارض شناخته و به اعدام محکوم و همچنین مرتضی رفیقدوست دیگر متهم پرونده را به حبس ابد محکوم کرد. اما رفیقدوست در دوران زندان، مامور خرید اوین میشود که میتوانسته به بیرون از زندان بیاید و پس از مدتی مورد عفو قرار گرفته و حبس وی به 15 سال زندان کاهش یافت که در سال 82 آزاد میشود.
در پرونده وی این اختلاس با همکاری مرتضی رفیقدوست انجام شده بود؛
اختلاسی که سالیان سال با رقم عظیم خود همچنان رکورددار اختلاسها در ایران
بود و کسی را یارای رکوردشکنی او نبود. وی در دادگاهی به ریاست محسن
اژهای «مفسد فیالارض» شناخته و به اعدام محکوم شد. دادگاه همچنین او را
به پرداخت 20 میلیارد و 277 میلیون و 732 هزار و 796 ریال خسارت در حق بانک
صادرات محکوم کرد.
ماجرای اختلاس خداداد و مرتضی رفیقدوست نخستین بار در نشریه "پیام دانشجو" افشا شد.
در گزارشهای بعدی، به پرونده دیگر مفسدان اقتصادی که شناسایی و رسیدگی به جرائم آنان به موضوع روز جامعه تبدیل شده و زمینهساز نگاه ویژه مردم به چگونگی برخورد دستگاه قضا با این افراد شد خواهیم پرداخت.
انتهای پیام/