به گزارش خبرنگار
گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز؛ گرد و غبار زمان چنان روی سنگ قبرش نشسته است که نمی گذارد رهگذران بدانند این جا شیخ جمال الدین ابو اسحق حلاج اطعمه شیرازی ،معروف به شیخ اطعمه از شاعران و نویسندگان طنز پرداز و نقیضه ساز ایران در قرن نهم به خواب ابدی رفته است.
او مبتکر شعر اطعمه و اشربه می خوانند. کل دیوانش در وصف خوراکی هاست. به علت ابتکاری که در موضوع داشته از زمان خودش معروف بوده است.
اطلاعات بسیاری از زندگینامه و عقاید شیخ اطعمه را می توان از دیوانش فهمید . برای مثال او از اقامت در شیراز و فارس سخن گفته است : همچو بسحاق زشیراز برای بغرا تا به حدی است مرا میل خراسان که مپرس او حتی غذا هایی چون مزعفر شیراز را از غذاهایی چون بغرای خراسان برتر می داند : گرچه ملک خراسان گرفته ای بغرا کجا رسی تو به گرد مزعفر شیراز حسام پور استاد دانشگاه شیراز می گوید : شیخ اطعمه با تضمین وبهره از شعر بزرگان و توصیف غذاها گونه ی تازه ای ازطنز را وارد ادبیات کرد. برای مثال در جواب این بیت خواجه حافظ شیراز:
آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند !
شیخ اطعمه می گوید :
کیپا پزان ، دمی که سر کله ، وا کنند آیا بود که گوشه چشمی به ما کنند !
و در جواب این بیت سعدی
رفیق مهربان و یار همدم همه کس دوست دارند و من هم
می گوید
برنج زرد و مرغ و قند باهم همه کس دوست می دارند و من هم
حسام پور استاد دانشگاه شیراز می گوید : نقیضه در لغت ، به معنی ویران سازنده و شکننده است و در اصطلاح ادبی به معنای واژگونه جواب گفتن شعر کسی یا جواب شکننده و مخالف به شعر کسی دیگر دادن است . او می افزاید به جای نقیضه واژه ی پارودی در ادبیات غرب قرار گرفته است .
دکتر سیروس شمیسا در کتاب انواع ادبی از این شعر با عنوان پارودی (parody) یعنی تقلید طنزآمیز از نمونههای معروف ادب یاد میکند. این نوع شعر بااین وسعت تا زمان ابواسحاق اطعمه سابقه نداشته و پس از او نیز کمتر شاعری راه او را دنبال کرده است.
حسام پور با بیان این که دیوان شیخ اطعمه فقط یک اثر ادبی طنز نیست می گوید :این منبعی ارزشمند از جایگاه فرهنگ ومردم شناسی است . که می توان به انواع غداهایی که سر سفره ی مردم قرن 8 و 9 هجری بوده است پی برد .
برای مثال شیخ اطعمه از آوازه ی شهرت غذاهای هر شهر می گوید :
برای مثال سماق را به عراق ،نان گردخانگی را به یزد ، آش مویز و انار رابه اصفهان
،نان و نان پزی رابه سمرقند منسوب می کندشیخ اطعمه از فواید و ضررغذا ها هم می گوید :
هر که شد از بورک بی قلیه سودایی مزاج نان گرم و دنبه بریان بود او را علاج کلیات بسحق ترکیبی از شعر و نثر است . اشعارش از قصیده و غزل و قطعه و رباعی و فردیات ، تشکیل شده است . او کلام خود را در غزل مختصر و مفید می داند و در دیوانش گفته ی او چنین است :
" چون حکما گفته اند اغذیه ،کثیرالکیفیت و قلیل الکمیت می باید، غزلیات صادق، باقی بود که دست از غذاباز دارند ، ما نیز ابیات غزلیات ، از هزار نگذرانیدیم ،
تا رغبت مشتبهی ، صادق تر و با امزجه و طبایع ، موافق تر باشد .
بسحق اطعمه درباره ی شاعران نام آور ادب فارسی ، دیدی روشن و خردمندانه داشته است . او با این نگاه روشی نو و جدا از بزرگان انتخاب کرد و دراین باره گفت این بیت شنیده بودم که ...
سخن هرچه گویم همه گفته اند بر و بوم او را همه رفته اند
با وجود اوصاف فردوسی ، که نمک کلام او ، چاشنی دیگ هر طعام است و مثنویات نظامی ، که نبات ابیات او ، اطعمه طوطیان شکر زبان است و طیبات سعدی که در مذاق اهل وفاق بالاتفاق ، چون عسل شیرین است و غزلیات
خواجه جمال الدین سلمان که در کام اهل کلام به مثابه شیر و انگبین است ...
چه خیال پزم ...
و می گوید :
گفت بسحاق چنین شعر ز انواع طعام تا شود گرسنه ، آن سیر که خواند یک بار
و معتقد است که با گفتن از غذاها سر و حقیقت انسانی را بیان کرده است
سر انسان در لباس نان و آب گفته شد والله اعلم با الصواب
ذبیحالله صفا نیز در کتاب تاریخ ادبیات در ایران، به تفصیل از احوال و اشعارش شیخ اطعمه یاد کرده و مینویسد:
«... اوصاف سخن او خالی از بیان آرزوهای پنهانی طبقات محروم جامعه آن زمان و شاید خود شاعر نبوده و حتی در پشت پرده این "اوصاف اغذیه و اطعمه" گاه به بعضی از معاصرین خود میتاخته است..
انتهای پیام/ح