به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ ضربالمثلها در تمامی فرهنگها و جوامع به عنوان یکی از پرکاربردترین اقسام ادبی شناخته میشوند. دهخدا در یادداشتهای پراکنده خود در مورد ضربالمثل مینویسد: «پدرهای ما، مَثَل را یکی از اقسام بیست و چهارگانه ادب شمرده و مِثل دیگر قسمتها به آن اهمیت میدادهاند. برخی از این علوم عبارتند از: واژهشناسی، صرف، نحو، معانی، بدیع، نقد شعر، عروض و قافیه، امثال و حکم، افسانهگویی و ... (ذوالفقاری، 1391).
در فرهنگ ایرانی هم ضربالمثلها هریک حکایت شیرین افسانهای و یا واقعی دارند که حتی در میان اشعار شاعران بزرگ هم نمود یافتهاند.
با این وصف در باشگاه ضربالمثل امروز به بیان حکایت کوتاهی از ضربالمثل «کره را روغن کردی» میپردازیم. ضربالمثلی که هر زمان یک نفر از دیگری کمکی بخواهد و به جای فایده و کمک، ضرر و زیانی به او رسد، این مثل را به کار میبرند.
اما ماجرای این مثل چیست؟
**********************************
میگویند که ...
در یک آبادی حاکم ظالم و ستمگری بوده که به رعیت بسیار سخت میگرفته، روزی حکم میکند که رعیتها جفتی دو من کره برای او بیاورند.
رعیت بینوا هم که چیزی در چنته نداشتند، هر چه فکر کردند چیزی به عقلشان نرسید. برای همین دست به دامن کدخدای ده شدند که نزد ارباب بروند و او را راضی کنند که از دادن کره معافشان کند.
کدخدا هم که میبیند ارج و قرب بالا دارد و مایه اعتماد و احترام رعایاست، میپذیرد و به نزد ارباب میرود.
کدخدا پس از آن نزد ارباب میرود و شرح میدهد که رعیت دستش خالی است و توان این را ندارند که کره بدهند، لطفی کن و آن را به ایشان ببخش.
ارباب که خوب حال رعیت را میدانست به کدخدا گفت هر چه فکر میکنم نمیتوانم تو را ناامید از در بیرون کنم، برو و به رعایا بگو، کره را به آنها بخشیدم. جفتی دو من روغن بیاورند.
کدخدا خوشحال و به این خیال که برای رعیت کاری کرده کارستان، نزد آنها رفت. جمعشان کرد و گفت: بروید دعا کنید به جانم، حالا هی بگویید کدخدا آدم بدی است. رفتم پیش ارباب و او راضی کردم که به جای دو من کره، دو من روغن به او بدهید!
از آن پس وقتی یک نفر برای کمک به دیگران کاری کند که به ضررشان تمام شود، میگویند: «کره را روغن کردی».
گزارش از: مریم محمدی
انتهای پیام/