به گزارش خبرنگار
حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ مثلها و متلها حاصل پند و عبرتها و تجربههای روزمره مردم یک سرزمین هستند. نتیجه داستانهایی که گاهی در حد افسانهاند و گاهی به حقیقت رخ دادهاند و زبان به زبان و دهان به دهان گشتهاند.
دانستن و یادگیری ضربالمثل ها به ما کمک میکند تا هم بهتر حرف بزنیم و هم بهتر بنویسیم و هم گاهی شیرینی و طنزی را به کلاممان اضافه کنیم که تاثیر بهتری را بر مخاطب بگذارد. ضربالمثلهای فارسی که البته تعدادشان هم کم نیست، همه این شیرینی و طنز را دارند و گاهی هم پند و عبرتی را در خود نگه داشتهاند.
با این وصف بنا داریم تا از این به بعد آنچه را که در طول یک هفته در «باشگاه ضربالمثل» باشگاه خبرنگاران جوان، مرور کردهایم را در یک بسته به شکلی کامل در اختیار خوانندگان قرار دهیم. با این توضیح که در بخش پایانی این گزارش ضربالمثل هفتمین روز هفته را هم خواهیم داشت.
و اما ...
باشگاه ضربالمثل/ 26
در باشگاه ضربالمثل امروز به نقل حکایت کوتاهی از ضربالمثل «دنبال نخود سیاه فرستادن» میپردازیم.
***************************
وقتی بخواهند یک نفر از موضوعی مطلع و آگاه نشود، دنبال بهانهای میگردند تا او را بیرون بفرستند. به قول علامه دهخدا: «او را پی کاری میفرستند که بسی دیر کشد.» در این موقع از روی تمثیل میگویند: «فلانی را فرستادم دنبال نخود سیاه. یعنی جایی فرستادمش که حالا حالاها نمیآید. به این زودیها بر نمیگردد.»
حال باید دید این نخود سیاه چیست و در این ضربالمثل چه جایگاهی دارد؟
میگویند که بهترین نخود در قزوین به عمل میآید. در میان چند نوع نخودی که وجود دارد همگی به همان صورتی که درو میشوند قابل استفاده هم هستند. اما در این میان نخود سیاهی هست که وقتی به عمل آید آن را در ظرف آبی میریزند تا خیس بخورد و به شکل لپه در آید و قابل استفاده خوراکی باشد.
از این رو در هیچ مغازهای نخود سیاه پیدا نمیشود. نخود سیاه به شکل و صورت عادی قابل استفاده نیست مگر اینکه به شکل لپه درآید.
با این وصف مشخص است که اگر کسی را به دنبال نخود سیاه بفرستند در واقع دنبال چیزی فرستادند که اصلا وجود ندارد و پیدا نمیشود. و به این طریق او را از جمع دور کرده و حرفهایی را میزنند که نمیخواهند او بداند.
گزارش از: مریم محمدی
انتهای پیام/