به گزارش خبرنگار
حوزه تئاتر گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ داریوش مودبیان بازیگر سینما، تئاتر و کارگردان فیلمنامهنویس و مترجم ایرانی است که در سالهای اخیر بیشتر در زمینهی تدریس تئاتر و ترجمه نمایشنامه فعالیت داشته است.
از کارهای وی میتوان به تله تئاتر «سوزنبانان»، «محلهی بهداشت»، «محله برو بیا» و«دختری با کفشهای کتانی» اشاره کرد که هر کدام یک شناسنامه کاری موفقی به همراه دارد.
نمایش «اتهام» به کارگردانی محمد خداوردی که به مترجمی داریوش مؤدبیان و سرپرستی ایشان در خانه موزه استاد عزتالله انتظامی (قیطریه) به تازگی روی صحنه رفته است، خود دلیل تازدهای شد تا با ایشان به یک گفتگوی تفصیلی بپردازیم.
*در سالهای اخیر حضور شما در تلویزیون و سینما کمرنگ شده است، دلیلش چیست؟
تلویزیون اگر کار کردهام در آن بزرگ و پرورش یافتهام که البته اول از همه در رادیو بودم اما در حال حاضر ترجیح میدهم در حوزهی تدریس فعالیت داشته باشم همچنین کار با جوانان در زمینه تئاتر و نمایشنامهنویسی که در آخر هم به اجرا ختم میشود مانند همین نمایش «اتهام» که حاصل کار گروهی و کارگردانی آقای خداوردی بوده است. اما اگر از سینما و تلویزیون هم به من در خصوص برنامهای رجوع شود این کار را انجام خواهم داد.
*در حال حاضر مشغول چه کاری هستید؟
در حال حاضر در زمینه ادبیات و تئاتر تدریس میکنم همچنین کارگاهی وجود دارد که مشغول آن هستم کارگاهی که باید محصول بدهد و روی صحنه برود در واقع 28 خرداد ماه سال جاری کارگاه چخوف خوانی دارم که در هفته سه روز و هر روز پنج ساعت با گروه کار میکنیم و از ترجمههای خود میباشد که شیوه جدیدی در ساختار و چگونگی خوانش آن وجود دارد خوانشی که اصلا چگونه باید خواند تا با خواندن خاطره و نامه متفاوت باشد.
*دلیلتون برای انتخاب نمایشنامههای چخوف در این کارگاهها چه بوده؟
ما داستان کوتاه را با نام چخوف بهتر میشناسیم که طنز فرهنگی و اجتماعی را هم میتوان در آثارش مشاهده کرد همچنین نوشتههایش برای آدم ها ملموس است در روزهای ما انگار وجود دارد و حس میشود. از کودکی با داستان و نمایشنامههای چخوف بزرگ شدهام و حق مطلب را باید ادا کرد وقتی اثری روی صحنه اجرا میشود باید از آدمهایی انتخاب شود که مطالب آموزشی را هم برای مردم داشته باشد.
*علت انتخابتون برای ادامه دادن فعالیت خود در عرصه تئاتر چه بوده؟
تئاتر یک هنر زنده و یک هنر جمعی و اجتماعی برآمده با جامعه و سینما و اکران بازی سایههاست درتئاتر، ما نمایشنامهای را انتخاب میکنیم که متعلق به تاریخ است و از آن زمان میشود پس معلوم است تاریخ ارجعیت دارد زندگی دستگاهها «تلویزیون و سینما» برای پیام اطلاعرسانی است اما هنر در آن وجود ندارد بلکه بارغهای از هنر در آن است تئاتر از لحاظ حرکت فرهنگی پایدار و همچنین یک مدرسه انسانیت و قابل قیاس با سینما و تلویزیون نیست که مسئولان این را جدی نمیدانند. در واقع تئاتر نمایش یک مکتب انسان ساز است که اهمیت بسیاری دارد.
*تله تئاتر «سوزنبانان» با وجود اینکه 31 سال از ساخت آن میگذرد هنوز که هنوزه در ذهن آدمیان جای دارد و راجبش صحبت میکنند دلیلش چیست؟
متن خوب سازماندهی و مدیریت میتواند جواب این سوال باشد کسانی که درست اندرکاران این تله تئاتر بودند با علاقه به این کار پرداختند باوجود اینکه آن زمان دوران جنگ بود و سختیهای خاص خودش را داشت دورانی که از لحاظ اقتصادی با کمترین امکانات کار را آغاز و پیش بردیم وچگونگی قرار گرفتن عوامل درکنار هم نیاز به پوشش فردی بوده که گاه درباره یک متن ساعتها صحبت میکردیم تا به نتیجه دلخواه برسیم.
*به نظرتون برای اینکه بخواهیم در حال حاضر یک برنامهای بسازیم تاچندین سال در ذهن مردم بماند چه باید کرد؟
اگر بخواهیم تولید تئاتر تلویزیون داشته باشیم باید به گذشته رجوع کنیم و راههای خوب و بد را بررسی کنیم تا درستترین آنها را برگزینیم که احتیاج به پژوهش دارد اینکه میخواهیم چه تاثیری داشته باشد؟.
*پیشنهادتون چیست؟
پیشنهاد من این است اگر میل و رغبت به تئاتر تلویزیون هست توسط کارشناسان بررسی شود البته علاوه بر آن در زمینه کارگروهی هم که گروه چگونه باید باشد را هم باید مورد بررسی قرار داد تا تله تئاتری ساخته شود که بتواند ماندگاری بسیاری داشته باشد.
انتهای پیام/