شاید بسیاری از شهرها و استانهای ایران مشکل کمبود پارکینگ دارند اما نحوه حل مشکل گاهی اوقات خود مشکل جدیدی ایجاد میکند، آثار باستانی هویت یک شهر است. تخریب یک نوستالژی شهری و احداث پارکینگ شاید معضل کمبود پارکینگ را ساماندهی کند اما پس از مدتی روح و کالبد شهر با مردم ناآشنا میشود و اگر روند تغییرات شهری به سمت تخریب یادمانهای با ارزش یک منطقه ادامه یابد، اثرات جبرانناپذیری بر هویت شهر خواهد گذاشت.
ایران حجم وسیعی از آثار باستانی ثبتشده یا نشده را دارد که اصولاً ساماندهی و نگهداری از آنها نیروی انسانی وسیع و منابع مالی میطلبد، اما نمیشود نظارهگر تخریب میراث یک شهر باشیم به بهانه اینکه بودجه محدود است و یا طرح توسعه شهری از یک اثر تاریخی میگذرد و ناگزیریم هزینه گزافی بپردازیم یا از آن اثر تاریخی چشمپوشی کنیم.
شهر بابل از شهرهای بزرگ و تاریخی خطه شمالی کشورمان مدتی است که در سکوت با مشکلاتی در حوزه آثار تاریخی و میراث فرهنگی مواجه است و شاید دغدغههای میراث فرهنگی استان و ناهماهنگی بین تصمیمات شهرداری و میراث فرهنگی و ... به این مشکلات دامن زده تا جایی که مردم برای حفظ بافتهای تاریخی شهرشان اقدام به ایجاد کمپینهای مردمی برای حفاظت از میراث فرهنگی کردهاند.
ایجاد این کمپینها در نفس عمل خوب بوده و در راستای صیانت از آثار فرهنگی است اما گاهی اوقات کاری از پیش نرفته و باعث دلسردی مردم میشود.
اقداماتی که در سالهای اخیر در بافت شهر بابل انجام گرفته و دوستداران میراث فرهنگی را ناامید کرده که شاید میراث این شهر ارزشی ندارد!
حمام میرزا یوسف چرا تخریب شد؟
این اثر با ارزش که در تاریخ 19 مهر 1378 به شماره 2457 ثبت ملی شده بود، در تاریخ 1390/10/02 به دلیل اینکه محل تجمع معتادین بوده تخریب شده است، زمانیکه مردم متوجه تخریب ناگهانی شدهاند با اطلاع به میراث فرهنگی و مراجع ذیصلاح از ادامه روند تخریب جلوگیری به عمل آمد.
محله سرحمام بابل برگرفته از نام حمام میرزا یوسف بوده و بازار «چهارشنبه پیش» در کنار آن قرار دارد. این حمام داراى سربینه و رختکن بزرگ و پلان سربینه هشت ضلعى است و چهار صفه در چهار ضلع بزرگ و چهار صفه در اضلاع کوچکتر تعبیه شده است. دهانه صفهها به عرض ۳ متر بوده که در سه طرف آنها سکویى به عرض یک متر وجود داشته است.
روشنایى مورد نیاز فضاى داخلى حمام از طریق نورگیرهایى که در قسمت فوقانى گنبد سربینه تعبیه شده، تأمین شده و در پهلوى دو سر در قدیمى حمام، دو کتیبه سنگى وجود داشته است که طبق مفاد ماده تاریخ یکى از کتیبههای این حمام در سال ۱۲۱۶ هـ.ق در زمان فتحعلى شاه قاجار ساخته شده است.
عدهای تخریب این حمام را بهانهای برای احداث پارکینگ میدانستند.
نکته جالب توجه این است که یک اثر ثبت شده در فهرست آثار ملی به چه دلیلی باید تخریب شود؟ و دیگر اینکه اگر هم محل تجمع معتادین بوده راهکارهای زیادی برای حل این معضل وجود داشته که به مراتب از تخریب آن منطقیتر بوده است، و دیگر اینکه چرا این حمام مخروبه مرمت و احیا نشده و با کاربری جدید از نو زنده نشده؟
تخریب سینماهای تاریخی شهر
«بابل» از نخستین شهرهای ایران است که سینما به خود دیده است. این شهر از گذشته با توجه به جایگاه تجاریاش و حضور بازرگانان مختلف ایرانی و روس، محل وقوع رویدادهای بسیار سیاسی و فرهنگی بوده است. یکی از این رویدادهای فرهنگی، ورود سینما به این شهر بود. نخستین سینمای بابل در سال 1307 با نام سینما شاهپور بود و پس از آن سینماهای متعددی در این شهر ساخته شد. اغلب این سینماها در مرکز شهر و در میدان 17 شهریور (ششم بهمن) ساخته شد که این میدان را به مرکز فرهنگی بابل تبدیل کرده است. تا 15 سال پیش، از مجموع سینماهایی که در طول حدود 90 سال گذشته ساخته شد، 4 سینما در بابل فعال بوده است که به مرور سینما استقلال (داریوش) در سال 1379 و سینما ارشاد (پاسارگاد) در سال 1381 تعطیل شدند. سینما انقلاب (مهر) نیز در میانه دهه 80 مدتی تعطیل بود اما پس از بازسازی، بازگشایی شد اما در سال 93 به طور کامل تخریب شد و قرار شد به جای آن مجتمع تجاری ساخته شود.
پیش از آن و در سال 92 نیز، سینما زیبا به عنوان یکی از قدیمیترین سینماهای بابل که دههها از تعطیلی آن میگذشت، تخریب شد. سینما استقلال (داریوش) نیز طی ماههای گذشته با هزینه حدود 7 میلیارد تومانی توسط شهرداری خریداری و به بهانه ساخت پارکینگ طبقاتی، تخریب شد که پیش از شروع ساخت پارکینگ طبقاتی، با تبلیغات فراوان به عنوان بزرگترین پارکینگ روباز افتتاح شد. مطابق قانون و بر اساس قولهایی که اعضای شورای شهر و شهرداری دادهاند، بناست در مجتمع تجاری و پارکینگ طبقاتیای که ساخته میشود، طبقهای به سینما اختصاص یابد.
هر کدام از این سینماها حدود 60 سال قدمت داشتند. از مجموع سینماهای متعدد ساخته شده در بابل، هماکنون تنها یک سینمای فعال به نام آزادی (شهر فرنگ) در بابل وجود دارد.
پل محمد حسن خان یا خانه سلمان؟
پل محمد حسن خان که از آثار تاریخی شهرستان بابل و متعلق به دوره قاجاریه است، محل تردد و پل ارتباطی شهر بابل با چهار بخش این شهرستان به نامهای گناب، لالهآباد، بند پی شرقی و بند پی غربی به حساب میآید.
حدود پانزده سال پیش پل دیگری کنارش ساختند تا از ترافیک آن منطقه کاسته شود اما هنوز هم پل قدیمی و جان به لب رسیده محمدحسنخان، محل عبور خودروهای سبک و سنگین ورودی به شهر است. همین مسأله باعث برخورد متعدد خودروهای عبوری با نردههای دو طرف پل طی سالهای گذشته بوده است. نردههای تخریبشدهای که به طرز نامناسبی بازسازی میشد. اما اکنون تخریب نردهها در مقابل ترک برداشتن بدنه پل، امری است عادی! رخدادی که با بیتوجهی مسئولین و عادی دانستن ترکهای ایجاد شده، میرود تا فاجعه به بار آورد.
در سوی جنوبی این پل ، لوله آبی با فاصله حدود 5 متر قرار دارد و در سوی شمالی، پل دوم که فاصلهای حدود 10 متر با پل دارد. همچنین به خاطر اینکه هیچ اقدامی جهت زیباسازی حریم آن انجام نشده، اطراف این پل بسیار کثیف و زشت است و هیچ تابلوی راهنمایی برای معرفی این پل وجود ندارد.
همچنین در نزدیکی این پل، بنای دیگری وجود دارد به نام «خانه سلمان» که قدمتش به اواخر دوره قاجاریه و اوایل دوره پهلوی اول بر میگردد و در آن روزها به نام «تجارتخانه روسها» مشهور بوده است. این ساختمان که از آثار ثبت شده ملی است، تا سال گذشته کاربری مهد کودک زیر نظر اداره بهزیستی داشته اما اکنون به قصد تخریب، تخلیه شده است.
تخریب این ساختمان، به بهانه ساخت پل سوم و مسدود کردن و نجات دادن پل محمدحسنخان پیگیری میشود، این در شرایطی است که در طرح تصویبشده این پل هزینه ساخت پل سوم و تملک زمینهای اطراف 16 میلیارد تومان برآورد شده بود، این ساختمان در وسط میدان قرار میگیرد و برنامهای برای تخریب وجود نداشت. ظاهراً به دلیل عدم پایبندی ارگانهای مربوطه به تعهدات و کمبود اعتبار شهرداری برای تملک خانههای اطراف، شهرداری و شورای شهر در حال رایزنی با سازمان میراث فرهنگی جهت خارج کردن این اثر از فهرست آثار ملی و تخریب آن هستند. همین امر باعث شده است ساخت پل سوم متوقف شده و روزشمار راهاندازی آن از کار بیفتد!
ضمن اینکه ساختمان مشابهی نیز در ضلع جنوبی «خانه سلمان» واقع بود که سالهای گذشته آن را نصفه و نیمه تخریب کردهاند و نکته جالبتر آن که در جوار این ساختمان تخریب شده که جنب پل محمدحسنخان قرار دارد، فروشگاه کاشی راهاندازی شده است!
برج دیدهبانی کاخ شاهپور چه میشود؟
برج دیدهبانی کاخ شاهپور متعلق به دوره پهلوی اول و قسمتی از کاخ شاهپور بوده است، پس از انقلاب اسلامی کاخ شاهپور تبدیل به دانشگاه علوم پزشکی شد، با طرح تعریض خیابان برج دیدهبانی وسط میدان قرار گرفته است که عبور کامیونها و وسایل نقلیه به نردههای برج آسیب میرساند و اخیراً نردههای آن در برخورد کامیون تخریب شده است.
نکته جالب توجه این است که هزینه زیادی صرف نورپردازی برج دیدهبانی میشود اما برای مرمت و جلوگیری از تخریب نردههای آُسیب دیده اقدام جدی صورت نمیگیرد!
چرا باید نظارهگر تخریب خانه قاجاری باشیم؟
خانه راشدی از خانههای زیبای دوران قاجار بود که اخیراً در یک روز تعطیل تخریب شد. این اثر مالک شخصی داشته و ثبت میراث فرهنگی نبوده است اما چرا باید نسبت به یک بنای تاریخی دوران قاجار بیتفاوت باشیم، مگر شهر چه تعداد بنای عهد قاجار دارد؟
میراث فرهنگی بابل کجاست؟
ساختمان میراث فرهنگی بابل در خانه نجفی است که بنایی است شامل دو ساختمان، بخشی متعلق به دوره قاجار و بخشی متعلق به پهلوی اول است، نکته جالب توجه اینجاست که مقایسه عکسهایی که از این ساختمان در ابتدای امر و هم اکنون موجود است، نشان میدهد که میراث فرهنگی چه تغییراتی در این خانه ایجاد کرده است!
نصب اسپیلت در دیواره امامزاده هفت تن!
امامزاده هفت تن بابل از جمله آثار مذهبی و بناهای تاریخی ثبت شده در فهرست میراث ملی است. متولیان امامزاده در دیواره چند وجهی امامزاده حفرهای ایجاد کرده و کولر گازی نصب کردهاند که این اقدام با توجه به اینکه این اثر ثبتی است نباید بدین صورت اتفاق میافتاد.
در بسیاری دیگر از امامزاده و تکایای بابل به دلیل اینکه مراسم عزاداری برگزار میشود و در بعضی موارد نیاز به طرح توسعه وجود دارد، تغییرات اساسی انجام میشود که شاید نیاز به توجه بیشتر به این موارد است.
تجاوز شورای شهر به حریم منظری موزه بابل و «خانه آقاجاننسب»
طی سالهای گذشته شورای شهر بابل اقدام به ساخت ساختمان جدید خود در چهارراه گنجینه و در ضلع جنوبی «موزه بابل» و «خانه آقاجاننسب» کرده است. بنا به اعلام اداره میراث فرهنگی بابل، ارتفاع مجاز و قانونی برای حریم منظری این دو بنای در دست ساخت 7 متر (دو طبقه بر روی پیلوت) بوده است اما این ساختمان نوساز شورای شهر بیش از 11 متر ارتفاع دارد!
جواد بیژنی عضو نهادهای فعال در زمینه میراث فرهنگی و عضو کمیسیون میراث فرهنگی کانون مهندسین بابل با اشاره به نهادهای مردمی دوستدار میراث فرهنگی گفت: برخی از شهرها، شهردار بافت تاریخی دارد که باعث میشود کمتر دچار مشکلات در حوزه بافتهای تاریخی شوند، اگر شهر بابل نیز مثل آمل شهردار بافت تاریخی داشت، شاید بحث حفظ و نگهداری بناها با دقت بیشتری پیگیری میشد.
روند تخریب آثار تاریخی و میراث فرهنگی بابل به گونهای است که گویا کمر به تخریب میراث و هویت شهر بستهاند و هویت یک شهر نیز مسأله کماهمیتی نبوده و نیاز به بازنگری دارد.
تخریب آثار تاریخی شهرستان بابل نیاز به بازنگری جدی دارد، روند تغییرات در آثار باستانی نسبت به زمان نشان میدهد که باید متولیان امر میراث فرهنگی بیشتر از گذشته به مقوله حفظ آثار و هویت شهری کوشش کنند.
گزارش: سارا تمیزکار
انتهای پیام/