اتفاقی که شاند کمتر کسی انتظار آن را داشت و اکثر علاقهمندان و کارشناسان والیبال بر این باور بودند که ایران این بار، علاوه بر کسب رتبه بهتر نسبت به آخرین حضورش در سال 2011 ، در نبرد با تیمهای قدرتمند جهان نمایشی تماشایی ارائه دهد و برترینهای جهان را به چالش خواهد کشید.
با این حال نگاهی گذرا به نتایج تیم ملی والیبال ایران آن هم نه تنها در مقابل قدرتها بلکه در برابر تیمهایی که در رنکینگی پایینتر از ایران قرار داشتند گویای این مطلب بود که یا مردان والیبال ما آن مردان همیشگی نیستند یا تیم ایران به بیماری سختی دچار شده است. آن هم درست در آستانه سالی که سرنوشت نخستین المپیکی شدن ایران را تعیین میکند.
تیمی که دیر به ژاپن رفت
تیم ملی والیبال ایران با تدارکات و آمادگی راهی ژاپن شد تا این بار با اسم و رسمتر از قبل در مسابقات جام جهانی والیبال شرکت کند. بازیکنان ایران با درخشش خیره کننده خود در سالهای اخیر نشان داده بودند که دیگر زنگ تفریحی برای تیم های جهان نیستند و حتی میشد به راحتی مدعی بود که بسیار فراتر از تیمهای آسیایی بازی میکنند و از کلاس ویژهتری نسبت به همتایان آسیایی خود برخوردارند.
به یکی دو ماه قبل از اعزام تیم ملی والیبال ایران به ژاپن برگردیم جایی که ملیپوشان ما به صلاحدید مسئولان فدراسیون از حضور در مسابقات قهرمانی مردان آسیا منع شدند و به جای آن اردویی تدارکاتی در لهستان و روسیه برایشان فراهم شد. اردویی نزدیک به 10 روز که در آن تیم ملی ایران ابتدا در تورنمنت چهارجانبه واگنر در بین چهار تیم چهارم شد و پس از آن سه دیدار دوستانه با هلند و روسیه در موسکو برگزار کرد و به ایران بازگشت.
پس از آن و بعد از استراحتی دو روزه راهی سفر طولانی و خسته کننده ژاپن شدند. سفری که شاید بهتر بود کمی زودتر صورت میگرفت. هرچند برخی از منتقدان همان زمان هم در این باره اظهار نظر کردند و یادآور شدند تغییر ساعت دو کشور و شرایط سخت و طولانی سفر به کشورهای آسیای شرقی بر شرایط فیزیکی بازیکنان تاثیرات مخرب خواهد گذاشت و بهتر است این سفر به منظور هماهنگی بیشتر با شرایط آب و هوایی و زمانی ژاپن کمی زودتر صورت بگیرد. انتقادات و پیشنهاداتی که خیلی به آن توجهی نشد و شرایط همانگونه پیش رفت که از قبل برنامهریزی شده بود.
دیر رسیدن تیم ملی والیبال ایران یکی از معضلات مهمی بود که از همان روزهای نخست حضور ملیپوشان در ژاپن نمود پیدا کرد.بهانهگیریها از همان ساعت ورود تیم ایران به هاماماتسو (شهری که مرحله نخست مسابقات ایران در آن برگزار میشد) آغاز شد. ندادن زمین تمرین و میزبانی نامناسب ژاپنیها و ... موضوعاتی بود که بلافاصله از سوی سرپرست تیم ملی والیبال ایران ، عنوان شد. با تمام این تفاسیر و در حالی که تیم ملی ایران تنها دو روز تا آغاز رسمی مسابقات زمان داشت تمرینات خود در ژاپن را آغاز کرد تا در اولین گام خود به مصاف آرژانتینی برود که خولیو ولاسکو را روی نیمکت مربیگری خود میدید.
قصه تکراری آغازهای بد
مربی آرژانتینی الاصلی که در رشد والیبال ایران بدون شک مهمترین نقش را ایفا کرده بود، حالا باید مقابل شاگردان سابقش با تیم وطنی عرض اندام میکرد. خاطره خوب پیروزی ایران مقابل آرژانتین در مسابقات قهرمانی جهان یک سال قبل این نوید را میداد که بازیکنان ایران با همان روحیه به مصاف تیم مربی سابق خود خواهند رفت و آغاز طوفانی در جام جهانی خواهند داشت.
اتفاقی که هرگز رخ نداد و بازیکنان ایران نه تنها دیدار با آرژانتین را به شاگردان ولاسکو واگذار کردند ، بلکه نشان دادند که خبری از آن تیم شاداب ، با انگیزه و مقتدر که درستیک سال قبل مقابل همین آرژانتین زمین و زمان را به هم دوخت، نیست. آغاز بد ایران را باز هم گذاشتیم به حساب آغازهای همیشه بد و موتوری که تجربه نشان داده بود دیر روشن میشود.
دو پیروزی قابل پیشبینی و آغاز سریال شکستها
در ادامه تیم ملی ایران دو بازی ساده مقابل دو تیم سطح پایین تونس و ونزوئلا داشت. بازیکنان ایران در هر دو دیدار بعدی خود که در هاماماتسو برگزار شد به پیروزی دست پیدا کردند تا با روحیه خوب به مصاف لهستانی بروند که بدون شک حریف سادهای برای شاگردان کواچ نبود. کمتر کسی پیشبینی میکرد که تیم ملی والیبال ایران برابر لهستان بازی را چنین قدرتمندانه آغاز کند.
تیم ایران در دو ست اول مقابل لهستان مدعی به پیروزی رسید اما شرایط از ست سوم به کلی تغییر کرد و تغییر تاکتیک تیم حریف در کنار افت روحی ملیپوشان ایران یک باخت را برای اسلوبودان کواچ و شاگردانش رقم زد. شاگردان کواچ در حالی برابر لهستان، دومین شکست خود در این جام را تجربه کردند که شاید اگر بعد از پیروزی در دو ست اول کمی متفکرانهتر به کار خود ادامه میدادند یک پیروزی سرنوشتساز در کارنامهشان ثبت میشد و شرایط را به کلی تغییر میداد. اما اینگونه نشد.
حریف بعدی تیم ملی والیبال ایران روسیه بود. روسیه ای که در مسابقات لیگ جهانی و دو دیدار دوستانه حریف ایران نشده بود و به نظر میرسید بتواند دیداری امید دهنده برای ملیپوشان ایران باشد. اما اتفاقات جور دیگری رقم خورد و تیم ایران نتیجه را به راحتی مقابل روسیه واگذار کرد تا این شکست 3 بر صفر برابر روس ها آغازی بر شکستهای سریالی ایران در این مسابقات شود.
دو شکست 3 بر یک و 3 بر صفر مقابل آمریکا و ایتالیا برای شاگردان کواچ رقم خورد. همان تیمی که برابر لهستان توانسته بود دو ست بگیرد برابر روسیهای که قدرت لهستان راه هم نداشت از همان ابتدا دستها را به نشانه تسلیم بالا برد و مقابل آمریکا هم به جز یک ست حرفی برای گفتن نداشت.
تیم ایران در حالی متحمل این دو شکست شد که با همان ترکیب نبرد با لهستان راهی میدان شده بود و باز هم سرمربی جوان ایران علاقهای به استفاده از جوانترهایی مانند محمد جواد معنوی نژاد یا حسن صنوبر و حتی سامان فائزی نداشت و در بهترین حالت در پوئنهای پایانی هر ست، در هر شرایطی- چه تیم ایران از حریف پیش بود و چه در صدد جبران اختلاف امتیاز بود- مهدی مهدوی را جایگزین سعید معروف میکرد. تعویضی که گویا برای همه مربیان تیمهای حریف شناخته شده بود.
انگیزهای که خبری از آن نبود
شکستهایی برای ایران در حال رقم خوردن بود که شرایط بد روحی و روانی بازیکنان در آن کاملا مشهود بود. حضور بازیکنان بزرگی مانند سعید معروف و سید محمد موسوی که همواره بین برترین پاسور و مدافعان جهان قرار داشتند و دریافتکنندههای خوبی که در لیگ جهانی نمایش خوبی داشتند نشان از آن داشت که تیم ایران از لحاظ بار فنی چیزی کم ندارد و دلیل این شکستها را باید در موضوعی دیگر جستجو کرد.
این که تیم ملی ایران توانایی آن را نداشت که روند خوب خود در آغاز هر مسابقه را تا پایان دیدار حفظ کند، بدون شک چیزی جز عوامل روانی در بین بازیکنان نمیتوانست باشد. موضوعی که شاید کم تجربه بودن نفرات کادر فنی که نقشی مهم در کنترل شرایط روحی یک تیم دارند هم در آن بی تاثیر نبوده است. شاید کم تجربه بودن اسلوبودان کواچ و دستیارانش پیش از اعزام تیم به ژاپن هم نگرانیهایی ایجاد کرده بود اما با وجود انتقادات گسترده در این زمینه اقدامی برای رفع آن صورت نگرفت.
با این حال استفاده از ترفند انگیزه که میتوانست در مقابل تیمهای نامی جهان، کمکی بزرگ به ایران باشد هم جواب نداد زیرا به هیچ وجه خبری از آن انگیزه همیشگی بین تک تک بازیکنان و ستارههای ایران وجود نداشت.
یک پیروزی آسیایی با رنگ و بوی اعاده حیثیت
پس از آنکه تیم ملی ایران 3 شکست پیاپی را متحمل شد باید این بار به مصاف تیم ملی والیبال ژاپن میفت. تیمی که به نظر میرسید ایران کار سختی برابر آن نداشته باشد و در واقع ملیپوشان به دنبال پیروزی در این دیدار بودند تا ضمن اعاده حیثیت نشان دهند که برتری آنها برابر تیمهای آسیایی همچنان پابرجاست.
با این وجود و با اینکه تیم ایران ژاپن را با نتیجه 3 بر 2 شکست داد ، اما اشتباهات پرتعداد بازیکنان ایران سبب شده بود بارها در طول این دیدار تیم ملی ایران تا مرز شکست پیش رفته و بازگردد. با این حال شاگردان کواچ به سومین پیروزی خود دست پیدا کردند تا در ادامه راهی توکیو شده و سه دیدار باقی مانده خود را در این شهر با سه تیم استرالیا، کانادا و مصر برگزار کنند و سر و سامانی به جایگاه خود در جدول مسابقات بدهند.
امیدهایی که به مرحله سوم داشتیم
هر چند همه از نتایج ضعیف تیم ملی در دو مرحله نخست این مسابقات دلگیر بودند اما امیدواری زیادی وجود داشت که ملیپوشان با پیروزی در سه دیدار پایانی خود و با توجه به اما و اگرهایی که ممکن بود رخ بدهد به رده ششم یا حتی پنجم هم دست پیدا کنند و وداعی آبرومندانه با مسابقات داشته باشند. امیدی که خیلی زود از بین رفت و دو شکست دیگر برابر استرالیا و کانادا اوضاع و احوال تیم را از آنچه که بود بدتر کرد!
این شکست ها در حالی در کارنامه ایران ثبت شد که کواچ پیش از آغاز مرحله سوم عنوان کرده بود سه دیدار پایانی امتحانی مهم برای شناسایی تیم ایران است و مدعی شده بود در دیدارهای قبلی تیم تحت تاثیر نامهای بزرگ حریفانش قرار گرفته بود. با این حال حاصل همه تلاش تیم ملی ایران عنوان هشتمی مسابقات بود و 7 شکست و 4 پیروزی که در کارنامه ایران به ثبت رسید و خاطرهای تلخ را از حضور نسل طلایی والیبال ایران در مسابقات جام جهانی رقم زد.
صعود کمرنگ تیم کواچ نسبت به تیم ولاسکو
تیم ملی والیبال ایران نتیجه قابل دفاعی در سیزدهمین دوره جام جهانی کسب نکرد و حتی شاید بتوان گفت نسبت به دور قبل مسابقات نمایش ضعیفتری هم از خود ارائه کرد. تیم ایران با هدایت ولاسکو در دوره قبل مسابقات حریفانی مانند صربستان و آرژانتین را شکست داد و در بین 12 تیمی نهم شد که نامهای بزرگی مانند برزیل و صربستان هم در آن به چشم میخورد.
شاگردان کواچ با تجربه درخششهای جهانی اما در این دوره مسابقات پایینتر از تیمهایی نظیر ژاپن و کانادا و آرژانتین قرار گرفتند. جایگاهی که به هیچ وجه قابل توجیه نیست.
تیمی که نیاز به تقویت نیمکت دارد
نباید نتایج خوب و درخشان ملیپوشان والیبال ایران در چند سال اخیر که از آن به عنوان رشد موشکی یاد شد، را نادیده گرفت اما از طرفی از عملکرد کمتر از انتظار تیم ایران در این مسابقات هم نمیتوان چشمپوشی کرد. والیبال ایران سال سرنوشتسازی را پیش رو دارد و بدون شک باید تمام توان خود را برای حضوری قدرتمندانه در انتخابی المپیک 2016 و در راستای تحقق بخشیدن به این رویا به کار گیرد.
آن هم در حالی که حضور بد در جا جهانی دستاوردی جز ریختن ترس آسیاییها برابر ایران نداشت. این نتیجه ضعیف باید درسی باشد برای تک تک خانواده والیبال تا ضمن نبستن درهای انتقاد به روی خود این بار واقعبینانهتر به دنبال نظرات متخصصانی بروند که دلسوز والیبال باشند.
امیدواریم این بار فدراسیون نشینان به یک پله صعود نسبت به دور قبل مسابقات دل خوش نکنند و قبول کنند تیم ایران نتایج بسیار بدی در این مسابقات کسب کرد و حتی موفق به شکست یک تیم مطرح هم نشد.
شاید نخستین اقدامی که فدراسیون والیبال ایران برای بازگرداندن تیم ملی والیبال ایران به روزهای اوج خود باید انجام دهد، تغییر و تحولات اساسی روی نیمکت تیم ملی باشد. نیمکتی که بدون شک نیاز به تقویت داد تا همچون چند تورنمنت اخیر در لحظات حساس و سرنوشتساز کمتجربگی گریبان تیم ملی والیبال ایران را نگیرد.
انتهای پیام/