خلاصه گزارش عملیات
نام عمليات: مرصاد
زمان اجرا: 3/5 /1367
تلفات دشمن:4800 (كشته، زخمي و اسير)
رمز عمليات: يا صاحب الزمان (عج)
مكان اجرا: خطوط جبهه میانی جنگ
ارگانهاي عملكننده: نیروهای ارتش جمهوری اسلامی و رزمندگان سپاه پاسداران - در دو مرحله
اهداف عمليات: در هم کوبیدن تجاوز نیروهای منافق ضد انقلاب و باز پس گیری مناطق اشغال شده
در این عملیات که با فرماندهی سپاه پاسداران انقلاباسلامی و با پشتیبانی هوا نیروز ارتش اجرا شد، رزمندگان از سه محور چهارزبر، جاده قلاجه و جاده اسلام آباد- پل دختر وارد عمل شدند و نیروهای ضد انقلاب را تا پشت نوار مرزی عقب راند؛ اما قوای ارتش عراق، ارتفاعات مرزی را همچنان در اشغال خود نگه داشتند. در عملیات مرصاد، بیش از 120 دستگاه تانک، 400 دستگاه نفربر، 240 قبضه خمپاهره انداز 60 و 80 میلیمتری و 30 عراده توپ 106 میلیمتری دشمن منهدم شدند. همچنین بیش از 20 تیپ مشترک منافقین و ارتش عراق متلاشی شد و تعداد کشته و زخمیهای دشمن از مرز 4800 تن گذشت. در این عملیات، نزدیک به 1000 قبضه RPG 7، 700 قبضه تیربار کلاشینکف، دهها دستگاه خودرو، دهها دستگاه تانک و نفربر، تعدادی تجهیزات پیشترفته الکترونیکی و مخابراتی و مقادیری اسناد درون گروهی منافقین به دست رزمندگان ایران افتاد.
شش روز پس از قبول قطعنامه توسط ایران و در شرایطی که نیروهای عراقی با زیر پا گذاشتن توافقات ۵۹۸ مجددا به خرمشهر حمله کرده و تا آستانه تصرف آن پیش رفته بودند، سازمان مجاهدین عملیاتی با نام فروغ جاویدان را آغاز کرد.
مسعود رجوی در شب آغاز عملیات گفت: «براساس تقسیمات انجام شده، ۴۸ ساعته به تهران خواهیم رسید!
کاری که ما می خواهیم انجام دهیم در حد توان و اشل یک ابرقدرت است؛ چون فقط یک ابرقدرت می تواند کشوری را ظرف این مدت تسخیر کند... از پایگاه نوژه هم ترسی نداشته باشید؛ هر سه ساعت به سه ساعت دستور می دهم هواپیماهای عراقی بیایند و آنجا را بمباران کنند. پایگاه هوایی تبریز را هم با هواپیما هر سه ساعت به سه ساعت مورد هدف قرار خواهیم داد... علاوه بر آن، ضد هوایی و موشک سام ۷ هم که داریم... هوانیروز عراق تا سرپل ذهاب به همراه ستون ها خواهد بود. از نظر هوایی ناراحت نباشید چون هواپیماهای عراقی پشتیبان ما هستند و تمام ماشین ها به صورت ستون حرکت می کنند.»
شكست در عملیات فروغ، باعث شكسته شدن رجوی در ذهن تعداد زیادی از نیروها و ریزش سازمان گردید بطوريکه تعداد كثیری از اعضا و هواداران سازمان جدا شدند.
دستاوردهای عمليات مرصاد
پرونده هشت سال دفاع مقدس در بعد سخت افزاري آن با شكست منافقان در عمليات مرصاد بسته شد.
اين نبرد که به نحوی میتوان آن را نهروان ايران ناميد، در روزهای آغازين مردادماه سال 67 در گرفت و با شکست سنگين نيروهای مسعود رجوی پايان يافت.
بحث اصلی اينجاست که شکست منافقين در عمليات مرصاد که فروغ جاويدان ناميده میشد چه دستاوردها و بازتابهايی در داخل و خارج از کشور از خود برجای گذاشت.نکته حائز اهميت مقطع حمله اين گروهک بود.
در فاصله پذيرش قطعنامه 598 توسط ،توسط حضرت خمينی (ره) که ايشان از آن به عنوان نوشيدن جام زهر نام بردند، تا حالت قطعيت يافتن آن، زماني بود که منافقين به آن به عنوان فرصتی مغتنم جهت ساقط كردن نظام جمهوری اسلامي ايران( به زعم خود) نگاه میکردند.
از طرفی، نظر بر اين که در آن برهه توجه عمده نيروهای ايران به جنوب کشور بود، منافقين در اين فکر بودند که از طريق جبهه غرب در طي چند روز حكومت اسلامی ايران را براندازند.
اما بايد يادآور شد از آنجايی که حضرت امام خمينی (ره) درحوزه سياست خارجی ديپلماسی فعالی داشتند، میتوان چنين عنوان كرد که مسعود رجوی انتظار پذيرش قعطنامه را در آن شرايط از طرف امام راحل نداشت و پذيرش قطعنامه توسط امام راحل به نحوی موجب غافلگيري وی شد.
او فرصت نيافت تا سازماندهی چندان منسجم و يکنواختي را بين نيروهايش ايجاد کند و مجبور شد در طی مدت زمان اندکی طرح حمله به ايران و فتح تهران و سقوط جمهوری اسلامی ايران را طراحی کند. اين طرح و برنامه مدون پيش از آن که شکل يک اتخاذ استراتژی نظامي داشته باشد، به طنز شبيه بود، اين طنز مصرح را میتوان چنين تشريح کرد که شخصی می پندارد حکومتی که يک ارتش تا بن دندان مسلح با انواع و اقسام حمايتهای همه جانبه و سازماندهی نظامی عالی نتوانست آن را در طول هشت سال از پای درآورد، می تواند با يک ارتش بدون سازمان و غير نهادينه شده در طول چند روز سرنگون کند.
نقطه اتکا تئوريک مسعود رجوی، حمايتهای مردمی بود، اما غافل از اين که مردم، تصور مطلوبی از وی و نيروهايش نداشته و کمترين اعتماد ممکن نسبت به آنها در لايههای فکری و تجربی ملت ايران وجود نداشت.
غفلت رجوی و تئوريسينهای نظامی وی از وضعيت فکری سياسی داخلی ايران را مي توان علت اصلي شکست سازمان منافقين در عمليات مرصاد محسوب کرد.
به هر حال اين عمليات به هر شکلی به انجام رسيد، اما با توجه به گستردگی حوزه مباحث در خصوص عمليات مزبور، دستاوردهايی از خويش به جاي گذاشت. حوزه تاثيرات عمليات مرصاد را شبيه هر عمليات بزرگ ديگری ميتوان به دو حوزه تاثيرات و دستاوردهای داخلی و تاثيرات و دستاوردهای خارجی تقسيم کرد.
تاثيرات و دستاوردهای داخلی عمليات مرصاد
الف) تحکيم ثبات داخلی نظام و مشروعيت آن در بعد کارآمدی نظامی
با طولانی شدن جنگ، معمولا نيروهای طرف های درگير تحليل رفته و به نوعی با بحران ثبات مواجه می شوند. در جنگ تحميلی عراق عليه ايران، باعنايت به اين که مردم، نظام جمهوری اسلامی را حاصل تلاش های خويش و خون جوانان ملت میدانستند، نظام به هيچ عنوان با بحران ثبات و خلاء مشروعيت در ميان مردم انقلابی خويش مواجه نشد. معدود ناراضيان نظام را افرادی تشکيل می دادند که به نحوی از انحاء از پيروزی انقلاب اسلامی متضرر شده بودند.
اما با اعلام پذيرش قطعنامه توسط حضرت امام خمينی(ره) که ايشان همانگونه که اشاره شد از آن به عنوان نوشيدن جام زهر ياد کردند، برخی از همين اقشار سرخورده از انقلاب اسلامی زمينه و بستر لازم را برای شايعه سازی عليه نظام و فاصله انداختن در بين ملت و نظام مناسب ديدند و شروع به جوسازی و تنش آفرينی کردند.
صحبتهای اين عده بيشتر پيرامون اين موضوع بود که ايران از روی ضعف نظامی و به ناچار قطعنامه را پذيرفته است و رژيم جموری اسلامی ايران ديگر يارای مقاومت در مقابل حملات خارجي را ندارد. اما با پيروزی شکوهمند و قاطعانه رزمندگان سپاه اسلام در عمليات مرصاد، اين دستاويز تبليغاتی از بدخواهان نظام سلب شد.
ب) شناخته شدن دوست از دشمن و تصفيه عناصر مردمی از ضد مردمی
در دوران هشت سال دفاع مقدس به لحاظ اين که شروع اين دوران قبل از قوام يافتن جمهوری اسلامی بود و در طول آن نيز فرصتی برای پردازش به ميزان وفاداری و عرق ملی شهروندان به صورت هدفمند و علمی نبود- به لحاظ اولويت داشتن مساله جنگ- برخی از عناصر مزدور توانسته بودند که خود را در بدنه نظام بويژه در استانهای مرزی و به ويژه كرمانشاه جای دهند.
با حمله منافقين و موفقيتهای نسبی و اوليه آنان مانند اشغال کرند غرب، اين عده چهره واقعی خويش را نشان داده و به اشکال مختلف سعي در امداد منافقين داشتند. به هر حال اين گروه نيز در جريان غائله منافقان شناسايی شده و از نيروهای انقلابی و مردمی تفکيک شده و به سزای اعمال و افکار خائنانه خود رسيدند و يا به عراق متواری شدند.
ج) تحکيم وحدت در بعد داخلی و تبلور مشارکت عمومی و همبستگی عمومی و همبستگيی ملی.
از جمله کارکردهايی که جنگها در پی دارند کارکردهای مثبت است و از جمله آنها میتوان به شکل گيری اتحاد در بين شهروندان يک کشور اشاره کرد.
جنگ تحميلی به صورت ضمنی و با درايت حضرت امام (ره) به عنوان يک عنصر وحدت بخش در جامعه ايران عمل می کرد. با اعلام پذيرش قطعنامه به گواه تاريخ، رزمندگان اسلام در جبههها در هالهای از غم و اندوه فرو رفتند، چرا که اين انگيزه را داشتند که دست کم تا چند سال ديگر و نيل به پيروزی و تحقق شعار (راه قدس از کربلا می گذرد) دست از مبارزه و مقاومت نکشند.
در اين بين، خبر حمله منافقين به کشور از محور غرب در سراسر ايران و جهان منتشر شد.
با اعلام اين خبر، نيروهای مختلف اعم از ارتش، سپاه، بسيج و ... از تمام ايران به سمت جبهه غرب رهسپار شدند که تبلور همبستگی ملی و مشارکت عمومی را در اين جريان می توان مشاهده کرد.
استقبال گرم و پذيرايی درخور توجه استانهای همجوار از آوارگان کرمانشاهی را نيز میتوان ناشی از شکل گيری اين روحيه و تحکيم وحدت مضاعف در ملت ايران قلمداد نمود که منجر به نوعی وفاق ملی شد.
دستاوردها و تاثيرات عمليات مرصاد در بعد خارجي و بين المللي
خنثي شدن نقشههاي صدام در چشمداشت به بهره برداري از اشغال ايران توسط منافقين
پس از آنکه صدام حسين دريافت که پيروزی در مقابل ملت مسلمان و انقلابی ايران امری دور از دسترس و محال است، دست به دامان قدرتهای بزرگ و سازمانهای بينالمللی متعدد و به ويژه سازمان ملل متحد شد تا ايران را مجاب به پذيرش صلح کنند.
در اين راستا وی سعي داشت تا تداوم جنگ را ناشی از سياستهای ايران قلمداد کند و از اين امر به عنوان يک اهرم تبليغاتی استفاده ميکرد. اما در سطح تحليل خرد و فردی با در نظر گرفتن روحيه خشونت طلب و ذات توسعه طلب صدام حسين، وی قلبا از صلح با ايران رضايت چندانی نداشت و بر آن بود تا با استفاده از حمله منافقين به ايران فرصت جديدی براي گرفتن امتياز از ايرن پيدا کند.
بدين لحاظ وی از هيچگونه کمکی اعم از نظامی، لجستيکی و اطلاعاتی و تبليغاتی به ارتش اصطلاحا آزادی بخش رجوی دريغ نمی ورزيد.
با شکست مفتضحانه نيروی منافقين، آخرين اميد صدام نيز تبديل به ياس گرديد. به عبارتی، شکست نيروهای منافقين مهر تاييدی بر شکست نظام عراق از ايران بود و میتوان ناکامی رجوی را «شکست مضاعف» صدام حسين قلمداد نمود.
تثبيت قطعي نظام جمهوري اسلامي ايران در نظام جهاني
در پی پيروزی انقلاب اسلامی ايران و شکل گيری نظام جمهوری اسلامي ايران، دول منطقه به ويژه کشورهای عربی از يک طرف و استکبار جهانی از طرف ديگر، از ورود يک عنصر جديد با انديشههای انقلابی به صحنه نظام بينالملل احساس بيم و ناامني نموده و سعی در حذف و دست کم تحديد نظام ايران داشتند. بدين لحاظ رژيم عراق را بهترين گزينه برای حمله به ايران تعريف می نمودند. زمينه های تاريخی اختلاف ميان اين دو کشور نيز بر قوت يابی اين تئوری دامن زد.
حمله عراق به ايران را می توان به نحوی ناشي از شکلگيری اين ايده محسوب کرد.
پس از شکستهاي سنگين و پی در پی ارتش عراق در عملياتهايی از قبيل ثامنالائمه (ع)،طريق القدس، مطلع الفجر و به ويژه بيتالمقدس و والفجر 8 که منجر به آزادسازی خرمشهر و فتح فاو شد، حمله گروهک منافقين به ايران در واقع آخرين اميد رژيم بعث عراق، قدرتهاي استکباري و کشورهاي منطقه براي خلع يد انقلابيون مسلمان از نظام ايران بود.
اما با رشادهای رزمندگان، پشتيبانیهای مردمی و رهبری بینظير حضرت امام (ره) اين عمليات- بطور اخص- و جنگ تحميلی - بطور اعم- با پيروزی ايران خاتمه يافت و بدين ترتيب زمينه های لازم براي تثبيت قطعی نظام جمهوری اسلامی ايران در افکار عمومی جهان فراهم شد.
افزايش مشروعيت اسلامي ايران در افکار عمومی جهان بواسطه حمايتهای مردمی
رژيم عراق و قدرتهای جهانی با دستگاههای تبليغاتی گستردهای که در اختيار داشتند به افکار عمومی جهان چنين وانمود می کردند که مردم ايران از جنگ خسته شده و طولانی شدن جنگ در ايران موجب رويارويی رژيم با «بحران مشروعيت» شده است.
با شکل گيری و حمله منافقين به ايران - جهانيان در اين انديشه بودند که مردم از حمايت نظام دست کشيده و به منافقين ملحق خواهند شد و در نتيجه نظام ايران سرنگون خواهد گرديد.
اما با پخش خبر حمله منافقين در کشور وضعيت به گونهای متفاوت از اين تعابير خود را نشان داد. بدين ترتيب که گروههای مختلف مردمی از سراسر ايران به سمت جبهه غرب سرازير شده و نيروهای رجوی در حالی که هنوز به کرمانشاه نرسيده بودند، زمينگير شده و تارومار گرديدند.
شرکت گسترده نيروهای مردمی در اين عمليات حاکی از حمايت همه جانبه مردم از نظام جمهوری اسلامی و مشروعيت فوق العاده سياسی آن در افکار عمومی جهان بود. در واقع میتوان پيروزمندان نهايی و ظفرمندان قطعی جنگ تحميلی عراق عليه ايران را ملت سلحشور ايران قلمداد کرد.
اجرای عملیات
به محض صدور فرمان لازم، نیروهای سازمان منافقین، خط مرزی را در نوردیده و با استفاده از خودروهای وانت که بر روی آنها مسلسلهای سنگین نصب شده بود و همچنین با استفاده از نفربرهای زرهی و زرهپوشهای چرخدار روسی و فرانسوی¬PMP و بنهارد و 60PTR، پیشروی مکانیزه سریع خود را آغاز کردند. در موج اول حمله حدود 2200 نیروی مسلح زن و مرد حضور داشتند.
هواپیماهای جنگیده «میگ 23» و «میراژاف یک» عراقی به منظور حفاظت از نیروهای عمل کننده در برابر دخالت احتمالی نیروی هوایی ایران، اقدام به پروازهای گشتی مسلحانه و برقراری پشتیبانی هوایی نزدیک کردند. پیشروی اولیه سبب شد تا این نیروها به عنوان یک نیروی کاملاً غافلگیر کننده و قوی پیشروی کنند و به شهر اسلام آباد واقع در 100 کیلومتری (خط حرکتشان) دست یابند. آنها نیروهای موجود در این شهر را غافلگیر کرده و پادگان و مناطق و موقعیتهای حساس این شهر را ظرف مدت زمان کوتاهی (چند ساعت) به اشغال خود در آوردند. نیروهای بعدی با بهرهگیری از موفقیتهای به دست آمده، در چهارچوب برنامه تعیین شده برای دستیابی به شهر تهران، حمله خود را از سر گرفتند. بدیهی بود که در پشت سر خود، از هیچگونه اقدام دفاعی یا نیروی تامینی در جادهها برخوردار نبودند. رهبران ایران به اطلاعات جامعی در مورد محور و اهداف عملیات و میزان نیروهای عمل کننده (سازمان منافقین) دست پیدا کردند و با به حرکت درآوردن تعدادی از یگانهای سپاه پاسداران، که دارای ویژگیهای حرکت سبک و سریع بودند و از وسایل نقلیه سریع و کوچک استفاده میکردند، واکنش سریعی در مقابل این رویداد نشان دادند. تعدادی از ارتفاعات و تقاطع جادههای ارتباطی در فاصله بین اسلام آباد و کرمانشاه را به کنترل خود درآورده و با نیروهای مقدم منافقین درگیر شدند. آنها توانستند تا هنگام آمادگی و تجمع نیروهای سپاه پاسداران از مناطق مختلف در محور عملیات، منافقین را زمینگیر و خطوط ارتباطی آنها را در چند نقطه قطع کنند. عملیات نابودسازی منافقین آغاز شد و در همان ابتدای کار، حداقل 1000 منافق کشته، زخمی و اسیر شدند. در حالی که بنا به اطلاعات دریافتی ما، تعداد تلفات منافقین به بیش از 2000 نفر رسید.