این روزها کمتر سری به کتابفروشی‌های سطح شهر برای خرید کتاب می‌زنیم.

به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ این روزها وقتی حوصله‌مان سر می‌رود به سراغ موسیقی یا سینما می‌رویم و کمتر سری به کتابفروشی‌های کنار خیابان می‌زنیم. حتی چند ثانیه را به تماشای ویترین کتابفروشی‌ها اختصاص نمی‌دهیم. کتابفروشی‌هایی این روزها که برای گذراندن زندگی، در کنار کتاب لوازم التحریر می‌فروشند یا با امید استقبال بیشتر مردم به کافه کتاب تبدیل می‌َشوند.

کافه کتاب‌هایی که دیگر به شهر تهران اختصاص ندارند و در شهرهای مختلف می‌توان، آن را مشاهده کرد. این کافه کتاب را نیز تنها اهالی ادب می‌شناسند و عموم مردم شاید در گذر از خیابان با آن روبرو شوند و سری به کتاب‌ها بزنند.

وقتی هم از سر تفنن به کتابفروشی‌ می‌رویم، تنها به تورق چند کتاب بسنده می‌کنیم. در این میان باز هم کتاب‌های روانشناسی جیبی اقبال بیشتری دارند دلیل این امر را می‌توان در مواجه فراوان مردم با استرس‌های مختلف جستجو کرد.

هنگام خرید کتاب نیز کمتر کسی به سراغ نام نویسنده و محتوای کتاب می‌رود. در این میان جلد و عنوان کتاب بیشترین جذابیت را برای مخاطب ایجاد می‌کند. هر چند در این بین افرادی هم هستند که بر اساس محتوا و نام نویسنده کتابی را برای خرید انتخاب می‌کنند.

این روزها کتاب‌های فراوانی روی پیشخوان کتابفروشی‌ها که خاک می‌خورند. حتی قشر تحصیل‌کرده جامعه نیز به سراغ کتاب‌های ادبیات نمی‌روند. این افراد تنها به مطالعه کتاب‌های درسی خود در دوران تحصیل بسنده می‌کنند پس از فراغت از تحصیل نیز بساط مطالعه برچیده می‌شود و کتاب‌ها تنها به ویترین کتابخانه افراد یا نشانه روشنفکری تبدیل می‌شوند برای همین است که تنها در ایام نزدیک به بازگشایی مدارس و آغاز ترم دانشگاه‌ها، کتاب‌فروش‌های سطح شهر غلغله می‌شوند و جای سوزن انداختن در آن نیست اما پس از این دوران سکوتی رعب‌آور کتابفروشی‌ها را دربرمی‌گیرد و تمام سروصداها فروکش می‌کند پس از ایام مردم دوباره از سرتفنن به سراغ کتابفروشی‌ها می‌روند کتابی‌ ورق می‌زنند و دوباره آن را در قفسه کتابفروشی‌ جای می‌دهند.

کتاب در کشور ما به عنوان یک کالای زینتی نیست مشکلات مالی یکی از دلایل عمده آن است دلیل دیگر آن به یک مسئله فرهنگی بازمی‌گردد. در این فرهنگ مردم مطالعه کتاب را منحصر به قشر خاصی می‌دانند و فکر می‌کنند این کار بیش از یک نیاز واقعی یک پز روشنفکری است. این مسئله به خصوص دوباره کتاب‌های شعر و داستان صدق می‌کند. همین مسئله دلیلی می‌شود تا میزان تیراژ کتاب‌های شعر کاهش پیدا کند و شاعران‌مان را جز اهل ادب نشناسند.

در واقعیت امر اشتغالات ذهنی و مشکلات اجتماعی مردم سبب شده کمتر به سراغ مطالعه کتاب بروند. البته مطالعه کتاب ذهنی آرام و پرسشگری می‌خواهد. در کنار همه این مسائل با تغییر الگوی مطالعه در کشور روبرو هستیم. مردم بیش از آنکه سراغ مطالعه کتاب بروند  به مطالعه در فضای مجازی می‌پردازند و همین امر دلیلی می‌شود تا کتابفروشی‌های با خلوت‌تر از گذشته‌ باشند.

انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.