حوزه موسیقی گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان؛ پانزده سال است که خانه موسیقی با هدف ایجاد صنفی برای بررسی مشکلات و نیازهای اهالی موسیقی کشور تشکیل شده است و با وجود فراز و نشیبهای فراوان در دورههای زمانی متفاوت همچنان به فعالیت خود ادامه میدهد.
اما به راستی این فعالیتها چگونهاند؟ آیا عملکرد خانه موسیقی از ابتدای به وجود آمدنش تا به امروز موفق بوده است؟
آیا توانسته به مشکلات و نیازهای هنرمندانی که در این عرصه فعالیت میکنند رسیدگی کند؟
در طی ماههای گذشته عملکرد این حوزه صنفی با انتقاد و حاشیههای بسیاری همراه بود.
از حرف و حدیثهای فراوان درباره اختلافاتی بین دفتر و خانه موسیقی گرفته تا ارسال نامه اعتراضآمیزی با امضای بیش از 100 نفر از اهالی موسیقی به این نهاد و انتقاد آنها به عملکرد این حوزه. طبیعتاً هنرمندان و فعالان این عرصه، از خانه موسیقی به عنوان مکانی مطمئن جهت ابراز و بیان عقاید و انتقادات و مشکلاتشان، انتظار دارند که به مسائل پیرامون فعالیت آنها رسیدگی شود.
با وجود مشکلات و فراز و نشیبهای فراوانی که در یکی دو سال اخیر گریبان گیر موسیقی کشور بود، بدیهی است که این عرصه هنری نیازی مبرم به یک صنف دارد تا به نیازها و مسائل پیرامونش رسیدگی شود.
متأسفانه موسیقی ما در این روزها تبدیل به یکی از هنرهای مهجور کشور شده است و مشکلات و مسائلی که دارد در حال صدمه زدن به بدنه این هنر هستند.
از جمله عدم وجود قانون کپی رایت، لغو کنسرتها که خود تبدیل به معضل بزرگی در این عرصه شده است و همچنین عدم وجود امکانات مناسب در سالنهای کشور جهت برگزاری کنسرتها.
هر چند با به روی کار آمدن دولت تدبیر و امید، لغو کنسرتها به ویژه در شهرستانها مقداری کاهش یافت، اما باز هم در یکی دو ماه اخیر شاهد لغو کنسرت عدهای از هنرمندان در برخی از شهرها بودیم.
به هر حال لغو کنسرت تنها مشکل اهالی موسیقی نیست، و مسائل بسیار دیگری هم وجود دارد که همگی نیاز به رسیدگی دارند.
حال سؤال این است: رسیدگی به این مسائل دقیقاً بر عهده چه کسی است؟
خانه موسیقی یا دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی؟
بالاخره هنرمندان موسیقی کشور مشکلاتشان را با چه نهادی در میان بگذارند؟ مگر نه اینکه هر عرصهای از فرهنگ و هنر، باید یک صنف جهت رسیدگی به نیازها و مشکلاتش داشته باشد؟
در چند ماه گذشته کم نبودند هنرمندانی که از عملکرد خانه موسیقی و رسیدگی به مسائلشان توسط این نهاد ناراضی بودند.
به عنوان مثال، سهراب پورناظری که خود به همراه علیرضا قربانی، همایون شجریان، و برادرش تهمورس پورناظری عضو شورای مشورتی خانه موسیقی هستند، در مراسم رونمایی آلبوم خود، از عملکرد این نهاد انتقاد کرده و گفت: «خانه موسیقی با ایده آلهای خود فاصله زیادی دارد» و خطاب به حمیدرضا نوربخش، مدیر خانه موسیقی گفت: «آیا تا به حال پرسیدهاید که مشکلات موسیقی و هنرمندان این عرصه چیست؟
وی همچنین افزود تاکنون جلساتی که به نقد خانه موسیقی مربوط میشد با سوء برداشتهای سیاسی برگزار شده است.
با وجود اینکه حمیدرضا نوربخش بارها در پاسخ به منتقدان عنوان کرد: در خانه موسیقی عملکرد قابل توجهی داشتیم و در مورد بسیاری از مسائل سهم عرصه موسیقی از جمله لغو کنسرتها و جریان کپی غیر مجاز صحبت کردیم و قدمهای مهمی برداشتیم.
اما باز هم صحبتهای ایشان و وعدههایی که در این زمینه داده بود، حاشیههای فراوانی را به همراه داشت و این موضوع در همین جا ختم نشد.
لغو جلساتی تحت عنوان جلسههای انتقاد و بررسی عملکرد 15 ساله خانه موسیقی هم خود باعث به وجود آمدن شایعات و حاشیههای اطراف این نهاد صنفی گردید.
البته در این باره خود نوربخش هم گلایههایی را مطرح کرد، از جمله عدم حضور منتقدین و ناظرین خانه موسیقی در کنار هم در این جلسه و عدم همکاری سازمان فرهنگی شهرداری تهران و همچنین قرار ندادن فایل صوتی جلسه در اختیار خانه موسیقی.
به نظر میرسد حمیدرضا نوربخش برای هر یک از انتقادات مطرح شده پاسخ محکمی دارد، اما آیا این پاسخها منتقدان و هنرمندان را تاکنون قانع کرده است؟
اگر هنرمندان تاکنون از عملکرد خانه موسیقی راضی بودهاند و با صحبتها و پاسخهای آقای نوربخش در خصوص موضوعاتی از قبیل لغو کنسرتها، کپی غیرمجاز، جلسه بررسی عملکرد 15 ساله خانه موسیقی پیشرفت جشنواره موسیقی فجر و همچنین وجود تحصیلات و بودجه کافی جهت رسیدگی به مسائل پیرامونشان قانع شدهاند، پس چگونه نامهای اعتراضآمیز از سوی 100 هنرمند با امضای آنها که البته روز به روز هم بر تعداد آنها اضافه شد، به این نهاد ارسال شد؟
و ماجرای تشکیل کمپین حمایت از موسیقی در اعتراض به عملکرد خانه موسیقی از چه قرار است؟
آیا ارسال نامه مذکور نتیجهای به همراه داشت یا خیر؟
حال سؤال اصلی این است که با وجود انتقادهای وارده به حمیدرضا نوربخش مدیر خانه موسیقی، مسئولان وزارت ارشاد و جشنواره موسیقی فجر با چه تضمینی و اعتمادی حکم مدیریت این جشنواره را به ایشان دادند؟
با وجود اختلاف نظرهایی که بین خانه موسیقی و دفتر موسیقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی وجود دارد، عدم حضور رئیس جشنواره در جلسات تصمیمگیری برنامههای جشنواره موسیقی فجر و مخالفت ایشان با حضور و نقش اجرایی خانه موسیقی در این جشنواره و همچنین عملکرد نامناسب این حوزه، آیا واقعاً، پیشرفت و کیفیتی که دبیر و مسئولان سیویکمین جشنواره موسیقی فجر در نظر دارند، حاصل میشود، یا خیر؟
به هر حال آنچه که مشخص است وجود مشکلات فراوانی پیرامون موسیقی کشور است و هنرمندان این عرصه با مسائل مختلفی درگیر هستند و نیازمند رسیدگی و توجه هستند. و این مشکلات یک شبه به وجود نیامده است و این مسائل سالهاست که همراه هنرمندان است.
اما بالاخره باید تدابیری برای رسیدگی به آنها در نظر گرفت.حال باید دید که این حوزه صنفی و تشکیل غیر دولتی و غیر سیاسی که از ابتدا یکی از اهدافش بهبود کیفی و رشد ارزشهای معنوی موسیقی ایران و پشتیبانی از حقوق قانونی و معنوی موسیقی دانان این کشور است، آیا به معنای واقعی به اهداف خود نائل میشود یا خیر؟
یادداشت از: پرنیان کهیاری
انتهای پیام/