به گزارش خبرنگار
اخبار داغ گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان؛ سرعت داده ها و حجم دادههايي که در دفاع فضاي سايبري استفاده ميشود بدون توجه به اتوماسيون و تنها به دست بشر نميتواند کنترل شود. هرچند توسعه نرم افزارها با الگوريتمهاي ثابت، براي دفاع موثر در برابر حملات گوناگون در حال توسعه در شبکه ها مشکل است. اين وضعيت ميتواند با بکارگيري روش هايي از هوش مصنوعي که قابليت و گنجايش يادگيري را براي نرمافزار فراهم ميکنند کنترل شود. اين مقاله برآورد خلاصهاي از کاربردهاي هوش مصنوعي در دفاع سايبري را ارائه کرده و چشم اندازهايي از افزايش قابليتهاي دفاع سايبري را با استفاده از افزايش هوشمندي سيستم هاي دفاعي تحليل ميکند.
ما ميتوانيم پس از بررسي مقالات در مورد کاربردهاي هوش مصنوعي در دفاع سايبري، نرمافزارهاي مفيدي که در حال حاضر موجود هستند را شناسايي کنيم. اين واضح است که بسياري از مشکلات دفاع سايبري تنها زماني با موفقيت حل ميشود که روش هاي هوش مصنوعي در آن به کار برده شوند.
براي مثال، استفادهي گسترده ازعلوم در تصميمگيريها بسيار ضروري بوده، و پشتيباني تصميمگيري هوشمند هنوز يکي از مشکلات حل نشده در دفاع سايبري است. اين واضح است که دفاع در برابر سلاح هاي سايبري هوشمند تنها توسط نرمافزارهاي هوشمند ميتواند به دست آيد، و حوادث دو سال اخير افزايش سريع هوشمندي نرم افزارهاي مخرب و سلاحهاي سايبري را نشان ميدهد. اجازه دهيد براي مثال کرم Conficker را ذکر کنيم. برخي از تاثير هاي کرم Conficker روي شبکه هاي کامپيوتري پليس و نظامي در اروپا به اين شرح ذکر شده است:
شبکه هاي کامپيوتري نظامي کشور فرانسه (Intramar)، در ژانويه سال ۲۰۰۹ به کرم Conficker آلوده شده بود. متعاقبا شبکه به حالت قرنطينه درآمده، و هواپيماهاي جنگندهي چند فرودگاه به علت دانلود نشدن نقشه هاي پرواز بلااجبار به زمين نشانده شدند.
وزارت دفاع انگلیس اعلام کرد که بخش عمدهاي از سيستمهاي اصلي آنها و کامپيوترهاي روميزيشان آلوده به اين ويروس شده. ويروس درتمام دفاتر اداري گسترش يافته بود، کامپيوتر هاي Navi* روي ناوهاي جنگي سلطنتي مختلف و زير درياييهاي جنگي سلطنتي، و بيمارستانهاي شهر شيفلد خبر از آلوده شدن حدود ۸۰۰ کامپيوتر ميدادند. در دوم ماه فوريه سال ۲۰۰۹، نيروهاي مسلح متحد جمهوري فدرال آلمان خبر از آلوده شدن يکصد کامپيوتر داد، در ژانويه سال ۲۰۱۰ بخش اعظمي از شبکهي کامپبوتري پليس منچستر آلوده شد، و به دنبال آن کامپوتر ملي پليس به عنوان اقدام احتياطي براي ۳ روز پياپي قطع شد. در طول آن زمان، مامورين ميبايست براي بررسي معمولي يا روزمرهي مردم و ماشين ها از نيروهاي ديگر درخواست کمک ميکردند.
نرم افزارهاي کاربردي جنگ محور شبکه، حوادث سايبري را به شکل خاصي خطرناک ميکند، و به همين دليل تغييرات در دفاع سايبري به طور ضرور احتياج است. روشهاي جديد دفاعي مثل راه اندازي گوناگون محيط هاي ايمن، آگاهي از وضعيت محيط، واکنش کاملا خودکار هنگام حملات در شبکه ها نياز زيادي به استفادهي گسترده از روشهاي هوش مصنوعي و ابزار مبتني بر دانش دارد.
چرا نقش نرمافزارهاي هوشمند در عمليات سايبري به اين سرعت افزايش يافته؟
با نگاه نزديکتر بر فضاي سايبري، پاسخهاي زير را ميتوان دريافت. هوش مصنوعي اول از همه براي عکسالعمل سريع به وضعيتها در اينترنت مورد نياز است. يکي بايد قادر به بررسي سريع مقدار زيادي از اطلاعات به منظور توصيف و بررسي حوادثي که در فضاي سايبري روي داده و گرفتن تصميم مناسب باشد. سرعت پردازشها و حجم دادههايي که استفاده مي شود نميتواند بدون توجه به اتوماسيون و تنها توسط انسانها به کار آيد. هرچند، توسعهي نرم افزارها با الگوريتم هاي ثابت معمولي براي دفاع موثر در برابر حملات گوناگون در فضاي سايبري به دليل اينکه تهديدات جديد به طور مداوم ظاهر ميشوند بسيار سخت است.
اين جا مکاني است براي رويش هاي هوش مصنوعي
هوش مصنوعي به عنوان زمينه اي از تحقيقات علمي( در ابتدا هوش ماشيني نيز ناميده ميشد)، تقريبا به قدمت کامپيوتر هاي الکتريکي عمر دارد. امکان ساخت دستگاهها/ نرم افزارها/ سيستمهاي هوشمند تر از انسان از همان روزهاي اوليه هوش مصنوعي به عنوان افقهاي هوش مصنوعي به شمار ميرفت. مشکل آن است که با گذشت زمان افق هاي زماني نيز دورتر ميشوند. ما شاهد حل شدن تعدادي از مشکلات سخت هوشمندي توسط کامپيوترها بوديم. مثل بازي خوب شطرنج. براي مثال، در طول روزهاي اوليه از محاسبه، بازي شطرنج به عنوان يک بنچمارک نمونه از هوش واقعي در نظر گرفته ميشد. حتي در ۷۰ سال گذشته، زماني که شطرنج کامپيوتر در سطح کارشناسي بود، اين تقريبا غيرممکن بود که يک برنامه ايجاد کرد که بتواند قهرمان جهان را از پيش رو بردارد.
اين اتفاق ۳ دليل داشت:
افزايش قدرت محاسبات، توسعه يک الگوريتم خوب جستجو( که ميتوانست در برنامههاي کاربردي در رده شطرنج استفاده شود)و پايگاه دانش خوب سازماندهي شده که شامل تمام علوم شطرنج ميشد( اول از همه شروع و پايان بازي). ذاتا، مشکل شطرنج ميبايست به دليل اينکه آن يک مشکل خاص وابسته به هوش مصنوعي به نام هوش مصنوعي باريک بود، حل ميشد. يک موضوع ديگر، ترجمه از يک زبان به زبان ديگر مورد نياز بود که به هوش مصنوعي عام احتياج دارد. در ۶۰ سالٍ قرن گذشته، خصوصا بعد از کارهاي نوآم چامسکي( چامسکي زبانشناس، فيلسوف، آنارشيست و نظريه پرداز آمريکايي است که از او به عنوان پدر زبانشناسي مدرن ياد ميشود) در زبان شناسي ساختاري، انتظار ميرفت که مشکل ترجمهي زبان طبيعي به زودي حل شود. اگرچه موفقيت در بعضي نرم افزارهاي کاربردي خاص مانند، زبان شناسي هوش مصنوعي گوگل به چشم ميخورد، اما هنوزاين اتفاق نيافتاده است.
علت آن است که اين کار به پردازش هوش عمومي مصنوعي و توانايي دسته بندي حجم بالايي از دانش در هر زمينهي مربوط به فعاليت هاي بشر احتياج دارد.
عموما اين مورد قبول است که هوش مصنوعي ميتواند در ۲ راه در نظر گرفته شود: به عنوان هدف علمي در تلاشهايي براي پيبردن به ذات هوش و توسعهي عمومي ماشينهاي هوشمند، يا به عنوان روش هاي ارايهي علم براي حل مشکلات پبچيده که نمي توان بدون اضافه کردن قدري هوش آن را حل کرد مانند بازي شطرنج يا گرفتن تصميم درست هنگامي که با حجم بالايي از داده هاي وضعيت روبهرو هستيم. در اين مقاله ما روش دوم را در نظر ميگيريم، يعني روشي براي اضافه کردن الگوريتمهاي خاص هوش مصنوعي به مشکلات دفاع سايبري.
اول از همه نياز به کاربردهايي از شبکه هاي حسگر عصبي در دفاع محيطي است، از طرف ديگر، اين واضح است که بيشتر مشکلات دفاع سايبري تنها زماني با موفقيت حل ميشوند که روش هاي هوش مصنوعي در آن استفاده شود. استفاده از دانش گسترده در تصميم گيريها ضروري است، و پشتيباني از تصميم هوشمند هنوز يکي از مشکلات حل نشده در دفاع سايبري ميباشد. تعداد زيادي از روش ها در زمينه هوش مصنوعي براي حل کردن مشکلات سختي که نيازبه هوش از ديدگاه بشر هستند ايجاد شده است. برخي از اين روشها به مرحلهي تکاملي رسيدهاند که الگوريتمهاي دقيق موجود بر پايه اين روش ها هستند. حتي برخي از روشها آنقدر به طور گستردهاي شناخته شدهاند که ديگر به عنوان وابسته به هوش مصنوعي در نظر گرفته نميشوند، بلکه به قسمتي از محيط برنامه تبديل شدهاند. براي مثال: الگوريتم هاي دادهکاوي که از رشتههاي يادگيري هوش مصنوعي پديدار شدهاند.
اين امتحان غير ممکن خواهد بود که عملا کمتر يا بيشتر بررسي کاملي از تمامي قسمتهاي سودمند روش هاي هوش مصنوعي در يک بررسي مختصر داشته باشيم، در عوض، ما روشها و ساختارهايي را در چندين زمينه گروهبندي کرديم: شبکههاي حسگر، سيستم هاي خبره، عامل هوشمند، جست و جو، يادگيري ماشيني، داده کاوي و حل محدوديت.
ما اين دسته بنديها را اينجا خلاصه کرديم، و منابعي مشخص کرديم براي استفاده از روش هاي مربوطه در دفاع سايبري.
ما در مورد فهم زبان طبيعي، رباتيک و ديد کامپيوتر که آن را کاربردهاي خاصي از هوش مصنوعي در نظر گرفتيم بحث نخواهيم کرد. رباتيک و ديد کامپيوتر قطعا کاربردهاي نظامي قابل توجهي دارند، اما ما چيز خاصي مربوط به دفاع سايبري در آن نيافتيم.
شبکه هاي عصبي
شبکه هاي عصبي تاريخچه طولاني دارند که با اختراع پرسپترون توسط فرانم روزن بلات در سال ۱۹۵۷ شروع شد. يک سلول عصبي يکي از مهمترين عناصر رايج در شبکه هاي عصبي است. پيش از اين تعداد کمي از پرسپترون هاي ترکيب شده با هم ميتوانستند ياد بگيرند و مشکلات جالب را حل کنند. اما شبکه هاي عصبي ميتوانند از تعداد زيادي عصب هاي مصنوعي تشکيل شوند. از اين رو شبکههاي حسگر تابعي از يادگيري موازي سريع و تصميم گيري را فراهم ميکنند. ويژگي برجسته آنها سرعت عملکرد آنهاست. اون ها براي يادگيري تشخيص الگو، طبقه بندي، انتخاب پاسخ ها به حملات و… مناسب هستند.
آنها ميتوانند در هر دوي سخت افزار و نرم افزار اجرا شوند. شبکههاي عصبي در تشخيص نفوذ و ممانعت از نفوذ به خوبي قابل اجرا هستند. براي استفاده از آنها در تشخيص حمالات DDos، تشخيص کرمهاي کامپيوتري، تشخيص Spam، تشخيص Zombie، طبقه بندي بدافزارهاي مخرب و تحقيقات قانوني پزشکي پيشنهادهايي وجود دارد. يکي از دلايل محبوب بودن شبکه هاي عصبي در دفاع سايبري، در سخت افزارها و پردازنده هاي گرافيکي بالا بودن سرعت آنها است. پيشرفت هاي جديدي در تکنولوژي شبکه هاي عصبي وجود دارد: شبکه هاي عصبي نسل سوم، شبکه هاي عصبي Spiking که از نورون هاي زيستي واقع بينانه تر تقليد ميکند، و فرصت هاي کاربردي بيشتري فراهم ميکند. فرصتهاي خوب توسط FPGA که توسعه سريع شبکه هاي عصبي و تنظيم آنها براي تغييرات نفوذي را قادر ميسازد فراهم ميشوند.
سيستم هاي خبره
سيستمهاي خبره بي قيد وشرط سريع ترين برنامه هاي مورد استفاده در هوش مصنوعي اند. يک سيستم خبره نرم افزاري جهت پيدا کردن پاسخ براي سوال ها در برخي حوزه هاي نرم افزارهاي کاربرديٍ ارائه شده توسط يک کاربر يا توسط نرم افزار ديگر ميباشد. آن ميتواند به طور مستقيم براي پشتيباني تصميمگيري استفاده شود. براي مثال در تشخيص پزشکي، سرمايه گذاري يا فضاي سايبري. تنوع بزرگي در سيستمهاي خبره از سيستمهاي تشخيص فني کوچک تا سيستم هاي پيوندي پيشرفته براي حل مشکلات پيچيده وجود دارد. مفهوماً، يک سيستم خبره شامل پايگاه دانش است، جايي که دانش تخصصي در مورد يک فضاي برنامهي کاربردي خاص ذخيره ميشود.
در کنار پايگاه دانش، آن شامل يک موتور رابط جهت استخراج پاسخ هايي مبتني بر دانش آن و احتمالاً، دانش فرعي در مورد يک وضعيت ميباشد. پايگاه دانش خالي و موتور رابط با هم هستهي سيستم خبره ناميده ميشوند. قبل از آنکه بتواند استفاده شود، آن بايد با دانش پر شود. هستهي سيستم خبره بايد با نرم افزار، جهت اضافه کردن دانش در پايگاه دانش پشتيباني شود، و آن ميتواند با برنامه ها براي فعل و انفعالات کاربر، و برنامههاي ديگر که ممکن است در پيوند سيستم هاي خبره استفاده شوند توسعه پيدا کند. منظور از توسعه ي يک سيستم خبره، ابتدا انتخاب/ توافق از يک هستهي سيستم خبره و دوم بدست آوردن دانش خبره و پر کردن پايگاه دانش توسط دانش است.
قدم دوم به مراتب پيچيده تر و زمان بر تر از قدم اول ميباشد. ابزار زيادي براي توسعهي سيستمهاي خبره وجود دارد. عموما يک ابزار شامل يک هستهي سيستم خبره و همچنين يک عملکرد براي اضافه کردن دانش به مخزن دانش است. سيستم هاي خبره ميتوانند عملکردهاي اضافي براي شبيه سازي،و براي انجام محاسبات داشته باشند. فرم هاي مختلفي جهت نمايش دانش در سيستم هاي خبره وجود دارد. رايجترين آنها يک نمايش قانونمند است. اما بدون سود بودن يک سيستم خبره بستگي اساسي به کيفيت دانش در پايگاه دانش سيستم خبره، و نه خيلي برروي فرم داخلي از نمايش دانش دارد. اين منجر به حاصل شدن مشکل در توسعه ي برنامه هاي کاربردي واقعي ميشود که بسيار سخت است. يک نقشه ريزي امنيتي مثالي از يک سيستم خبرهي دفاع سايبري است.
اين سيستم خبره انتخاب اقدامات امنيتي را به طور قابل توجهي ساده کرده و راهنماييهايي جهت استفادهي بهينه از منابع محدود را فراهم ميکند. کارهاي اوليهي زيادي براي استفاده از سيستم هاي خبره درتشخيص نفوذ وجود دارد.
عوامل هوشمند
عوامل هوشمند اجزاي نرم افزاري هستند که داراي برخي ويژگي ها از رفتار هوشمند هستند که آن ها را خاص کرده است. آنها ممکن است قابليت نقشه کشي، قابليت تحريکپذيري و بازتاب داشته باشند. در جوامع مهندسي نرم افزار، هنر عامل هاي نرم افزاري وجود دارد که مطرح شده تا به عنوان اشيائي باشد که حداقل فعال بوده و قابليت استفاده در زبان ارتباطات عامل را داشته باشد. با مقايسه عاملها و اشياء، ميتوان گفت که اشياء ممکن است غيرفعال باشند و آن ها قادر به فهم هيچ زباني نيستند. (اگرچه آنها پيامهايي که به نحو خوبي تعريف شدهاند را قبول ميکنند.)
شبيهسازي اين را نشان ميدهد که عوامل مشترک ميتوانند به طور موثر در مقابل حملات DDos مقاومت کنند. بعد از حل کردن برخي مشکلات قانوني و تجاري در قوائد اصلي، توسعهي يک پليس سايبري شامل عوامل هوشمند محرک ممکن خواهد بود. اين نيازمند پيادهسازي زيرساختهايي براي پشتيباني تحريک پذيري عوامل سايبري و ارتباطات است، اما بيشتر بايد براي دشمنان غيرقابل دسترس باشد. اين کار نيازمند همکاري با ISP ها است. ابزار چند عامله ميتوانند تصوير عملياتي کاملي از فضاي سايبري را فراهم کنند.
جستجو
جست و جو يک روش جهاني از حل مشکل است که ميتواند در تمام جهات وقتي که هيچ روش ديگري قادر به حل مشکل نيست استفاده شود. به طور مداوم مردم در زندگي روزمره خود از اين روش استفاده ميکنند، بدون هيچ توجهي به آن. در واقع براي استفاده از الگوريتمهاي جست و جوي اصلي به هنگام موقيعتهاي رسمي دانش کمي لازم است.
يکي از آنها قادر بودن به معلوم کردن نوعي وضعيت است، و يک پردازنده بايد براي تصميم گرفتن که آيا هدف کانديد شده ميتواند پاسخ نيازهاي ما را براي وضعيت برطرف کند بايد در دسترس باشد. اما اگر علوم اضافي بتواند براي راهنمايي در جستجو مورد استفاده قرار گيرد، سپس بازدهي جستجو ميتواند به شدت افزايش يابد. الگوريتم جستجو به شکلهاي ديگري نيز در هر برنامه هوشمند ارائه شده، و معمولا شدت آن براي کارايي در کل برنامه بسيار مهم است.
انواع بسياري از روش هاي جستجو توسعه يافتهاند که به عنوان يک علم خاص در مورد مشکلات رايج جستجو که به حساب ميآيند. اگرچه در هوش مصنوعي روش هاي جستجوي زيادي ايجاد شده، ولي آن ها در برنامه ها به صورت گسترده مورد استفاده قرار ميگيرند و به ندرت در هوش مصنوعي استفاده ميشوند. جستجو در نرم افزار پنهان است و آن به عنوان يک برنامه کاربردي هوش مصنوعي قابل مشاهده نيست. جستجوي دروني يا درختي، جستجوي βα، جست جوي مينيماکس و جستجوي اتفاقي به صورت گسترده در نرم افزارهاي بازي استفاده شدهاند، و آن ها در تصميمگيري در دفاع سايبري بسيار سودمند هستند.
در الگوريتم جستجوي βα، شرط اصلي براي شطرنج کامپيوتري، اجرا گرفتن از يک ايدهي مفيد در حل مشکل، و به طور خاص در تصميمگيري است، زماني که ۲ حريف بهترين حرکات ممکن خود را انتخاب کردهاند. اين از آورد حداقل ضمانت برد و حداکثر امکان باخت استفاده ميکند. اغلب در وهله ي اول اين براي از کار انداختن حجم زيادي از اختيارات و بالا بردن سرعت جستجو استفاده ميشود.
يادگيري
توسعه دادن يک سيستم دانش توسط گسترش يا چينش دوبارهي پايگاه دانش آن يا از طريق توسعه موتور رابط. اين يکي از بيشترين مشکلات افزايشي از هوش مصنوعي است که آن تحت بررسي شديد است. يادگيري ماشين شامل روشهاي محاسباتي براي کسب کردن علوم جديد، مهارت ها و راههاي جديد براي سازماندهي علم ميباشد.
مشکلات يادگيري همراه با پيچيدگي تا حد زيادي از آموزش ساده ي پارامتريک که به عنوان يادگيري مقاديري از بعضي پارامترها نيز ياد ميشود متفاوت است. براي اشکال پيچيدهاي از نمادها، به عنوان مثال، يادگيري مفاهيم، دستور زبان، توابع، و حتي يادگيري از رفتار.
هوش مصنوعي براي هر دو نوع روشهايي را فراهم کرده. يادگيري تحت نظارت(يادگيري همراه با يک معلم) به خوبي يادگيري بدون نظارت. دومي در صورت وجود حجم زيادي از داده ها بسيار سودمند است، و اين در دفاع سايبري در جايي که گزارشهاي بزرگي گردآوري ميشوند رايج است. دادهکاوي دراصل از يادگيري بدون نظارت در هوش مصنوعي به وجود آمده است. يادگيري بدون نظارت ميتواند عملکردي از شبکههاي حسگر باشد، به ويژه از نقشههاي خود-سازمان. يک نوع برجسته از روشهاي يادگيري توسط الگوريتمهاي يادگيري موازي که براي اجرا بر روي سختافزارهاي موازي مناسب هستند تشکيل ميشود. اين روشهاي يادگيري توسط الگوريتم هاي ژنتيک و منطق فازي نيز بودهاند. براي نمونه، بکارگيري در سيستم هاي تشخيص تهديد.
حل محدوديت
حل محدوديت يک شيوهي توسعه داده شده براي يافتن راه حلهايي جهت مشکلاتي که نمايان شدهاند، توسط ارائه کردن مجموعهاي از راه حل هاي مرتبط با محدوديت در هوش مصنوعي ميباشد. به عنوان مثال، اظهارات منطقي، جداول، معادلات، نابرابري ها و… راهحل مشکل مجموعهاي از مقادير که محدوديت ها را به وجود ميآورند ميباشد. در حقيقت، بر اساس نوع محدوديت ها روش هايحل محدوديت متفاوتي وجود دارند( براي مثال، محدوديت هاي مربوط به مجموعههاي متناهي، محدوديتهاي تابعي، درختان منطقي). در بسياري از سطوح انتزاعي، تقريبا هر مشکل ميتواند به عنوان يک مشکل حل محدوديت نمايان شود. حل اين مشکلات بخاطر حجم زيادي از جستجو که در کل مورد نياز است سخت است. ت
مام روشهاي حل محدوديت ها هدفشان به سوي محدود کردن جستجو توسط در نظر گرفتن اطلاعات خاص در مورد کلاسهاي خاص از مشکلات ميباشد. حل محدوديت ميتواند در تجزيه و تحليل و پشتيباني تصميم در ترکيب با برنامهنويسي منطقي مورد استفاده قرار گيرد.
چالشها در دفاع سايبري هوشمند
زماني که توسعه وکاربردهاي هوشمصنوعي در دفاع سايبري در پژوهشهاي آينده برنامهريزي ميشوند، يک چيز بايد بين اهداف فوري و چشمانداز بلند مدت مشخص شود. روشهاي بيشماري از هوشمصنوعي وجود دارد که بلافاصله در دفاع سايبري قابل قبول هستند، و مشکلات دفاع سايبري آني وجود دارند که نياز به انحلال هوشمندتري نسبت به ابزار معرفي شده دارند. درآينده، ميتوان چشمانداز اميدوارکنندهاي از اصول کاملا جديد بکارگيري علوم در مديريت وضعيت و تصميمگيري را ديد. اين اصول شامل مقدمهاي از يک ساختار علمي سلسله مراتبي و وابسته در يک نرم افزار تصميمگيري ميباشد.
يک محدودهي کاربردي به چالش کشيده شده، مديريت دانش براي شبکهي جنگ محور ميباشد. تنها مديريت دانش خودکار ميتواند ارزيابي سريع وضعيتي تضمين کند که بهترين تصميم را به رهبران و تصميم گيرندگان در هر سطح C2 ارائه کند.
در حال حاضر سيستمهاي خبره در بسياري از برنامههاي کاربردي استفاده مي شوند، بعضي اوقات در درون نرمافزارهاي کاربردي پنهان هستند، مانند نرمافزار برنامه ريزي اقدامات امنيتي. هرچند سيستم هاي خبره ميتوانند کاربردهاي وسيعتري داشته باشند، اگر پايگاهدانش آن ها توسعه پيدا کند. اين نيازمند سرمايهگزاري قابل توجهي در کسب دانش، و توسعهي پايگاه دانش سطح بالا ميباشد. همچنين توسعه بيشتر تکنولوژي سيستم خبره نيز مورد نياز است، همپيمان بودن بايد در ابزار سيستم خبره معرفي شود، و پايگاههايدانش سلسله مراتبي بايد مورد استفاده قرار گيرد. با توجه به آيندهي دور، حداقل چند دههي پيش رو، شايد ما، نبايد خودمان را به هوش مصنوعي باريک محدود کنيم. برخي از مردم به اين که هدف اصلي هوشمصنوعي توسعهي عمومي هوشمصنوعي است متقائد شدهاند. هوشمصنوعي عمومي در نيمههاي قرن حاضر به وجود آمد.
محققان دربارهي توسعهي سريعتر هوشمصنوعي درکامپيوترها هشدار ميدادند. اين توسعه ممکن بود به شگفتي منجر شود. شگفتي، ايجاد فنآوريِ هوشمندتر از هوش انسان است. چندين فناوري وجود دارد که اغلب در اين راستا نام برده ميشود. شايعترين نام برده شدگان احتمالا هوش مصنوعي است. اما چندين شيوه متفاوت ديگري نيز هستند که اگر آنها به آستانه ي کمال برسند، قادر به ايجاد هوشمصنوعي هوشمندتر از انسان خواهيم بود. آيندهاي که شامل هوشي هوشمندتر از هوش انسان باشد واقعا متفاوت است، از اين نظر که Ray Kurzweil(نويسنده و آينده نگر آمريکايي) ارزيابي کرده که روند توسعه تا سال ۲۰۴۵ به شگفتي خواهد رسيد.
نبايد شگفتي را يک تهديد باور داشت، چون توسعهي سريع فناوري اطلاعات ايجاد قابل توجه هوشمصنوعي در نرمافزارهاي اين دوره را به خوبي قادر خواهد ساخت. (با توجه به کارايي خارق العادهي برنامه ي Watson از شرکت IBM).
در ارائهي وضعيتي از گسترش سريع هوشمندي برنامه هاي مخرب و مهارتهاي حملات سايبري، توسعهي روشهاي هوش مصنوعي در دفاع سايبري اجتناب ناپذير است. تجربيات در تسکين حملات DDos اين را نشان ميدهد که حتي يک مقاومت در برابر حملات بزرگمقياس با کمترين منابع زماني که روشهاي هوشمند استفاده ميکنند، ميتواند موفقيت آميز باشد. تجزيه و تحليلها از انتشارات نشان ميدهد که هوشمصنوعي به صورت گستردهاي در دفاع سايبري توسط پژوهش در شبکههاي حسگر هوشمند فراهم ميشود. کاربردهاي شبکههاي حسگر ميتواند در دفاع سايبري ادامه يابد. همچنين يک نياز ضروري براي کاربرد روش هاي دفاع سايبري هوشمند در محيط هاي گوناگون، جايي که شبکههاي حسگر فناوري کارآمدي نيستند وجود دارد. آگاهي وضعيت و مديريت دانش، و فناوري سيستمهاي خبره از اميد بخشترين روش ها در محيط هاي پشتيباني تصميم هستند.
اين به درستي واضح نيست که چگونه توسعه سريع هوشمصنوعي عمومي ادامه مييابد، در هرصورت تهديداتي وجود دارند که يک هوشمصنوعي سطح جديد ممکن است سريع تر از اينکه در دسترس باشد، از آن ها توسط عاملان حمله استفاده شود. ظاهرا، پيشرفت هاي جديد در فهم دانش، نمايش و بررسي در يادگيري ماشين ميتواند به خوبي توانايي دفاع سايبري سيستم هايي که از آن ها استفاده ميکنند باشد.
برای آگاهی از آخرین اخبار و پیوستن به کانال تلگرامی باشگاه خبرنگاران جوان اینجا کلیک کنید. منبع:تکفارس
انتهای پیام/